English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
AT Attachment گونه مشابهی از واسط SCSI که تحت نام IDE شناخته شده است
Other Matches
Advanced Technology Attachment حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
Advanced Technology Attachment واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
midi واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد
terminator ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
packet گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
packets گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
maroon شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
incognizable شناخته نشدنی
known target هدف شناخته شده یا مشخص
convictions محکوم یا مجرم شناخته شدن
A tree is known by its fruit. <proverb> درخت از میوه اش شناخته مى شود.
conviction محکوم یا مجرم شناخته شدن
to pass for پذیرفته یا شناخته شدن بجای
A tree is known by its fruit . <proverb> درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
updates 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
powers تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powered تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powering تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
power تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
blind copy receipt در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind carbon copy در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
forward chaining روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
backward chaining روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
viruses امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
virus امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
point of intersection واسط
interface واسط
interfaces واسط
mediums واسط
medium واسط
CUG ورودی محدود به پایگاه داده ها یا سیستم صفحه آگاهی درباره موضوع خاص برای کاربران مشخص و شناخته شده معمولاگ به وسیله کلمه رمز
intermediate storage انباره واسط
ieee واسط استاندارد IEEE
peripheral برنامه یا تابع واسط
navigation دگمه ها و واسط کاربر
NDIS واسط دستور استاندارد
garbage واسط رادیویی از کانالهای مجاور
Rudbar شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
breed گونه
navigating گونه
sorts گونه
species گونه
variant گونه
sorted گونه
sort گونه
breeds گونه
haffet گونه
haffit گونه
kindest گونه
kinds گونه
variations گونه ها
variation گونه ها
of all sorts از هر گونه ای
kind گونه
cheeks گونه
the five predicables گونه
cheek گونه
navigates گونه
navigated گونه
navigate گونه
natures گونه
nature گونه
interfaces واسط واحد پردازش و باس IEEE
crosstalk واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال
interface و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interpolations محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
interpolation محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
interface واسط واحد پردازش و باس IEEE
ieee واسط ی که مط ابق استاندارهای IEEE است
advanced یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
interfaces و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
telematics واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
logical یری توان پردازش موتور واسط
spectral class گونه طیقی
hysteroid هیستری گونه
schizotypal اسکیزوفرنی گونه
rooting reflex بازتاب گونه
thus بدین گونه
buccal وابسته به گونه
zygomatic استخوان گونه
malar bone استخوان گونه
zoomorphic <adj.> جانور گونه
type گونه الگو
typed گونه الگو
suchlike از این گونه
zygomatic bone استخوان گونه
spasmodically اسپاسم گونه
cheekbone استخوان گونه
cheekbones استخوان گونه
ckeek bone استخوان گونه
allomorph واژک گونه
allomorph واج گونه
types گونه الگو
diversity گونه گونی
ilk جور گونه
spasmodic اسپاسم گونه
octagons هشت گونه
octagon هشت گونه
hypnoidal خواب گونه
hypnoid خواب گونه
gnathitis اماس گونه
germplasm bank بانک گونه ها
climax species گونه اوج
blowzy سرخ گونه
blowzed سرخ گونه
blowsy سرخ گونه
at all hazard با هر گونه مخاطره
diversities گونه گونی
releases گونه یک محصول
subspecies زیر گونه
prototypes پیش گونه
release گونه یک محصول
models گونه یک محصول
prototype پیش گونه
modelled گونه یک محصول
released گونه یک محصول
modeled گونه یک محصول
model گونه یک محصول
zara design نقش محرمات [قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.]
hybrid circuit نوعی واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آنالوگ
port سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
jijim [cicim] جاجیم [دست بافته های نسبتا زبر که به شاه سون نیز شناخته شده و بصورت راه راه و پود نما بافته می شود.]
such like از این گونه ومانندان
wrap around type گونه نوشتار محیطی
build گونه خاص یک برنامه
release شماره گونه یک محصول
accidental sepcies گونه های اتفاقی
builds گونه خاص یک برنامه
buildings گونه خاص یک برنامه
anecdotal evidence شواهد داستان گونه
releases شماره گونه یک محصول
critically endangered species گونه در معرض خطر
accurate بدون هر گونه خطا
diversification گونه گون شدن
diversification گونه گون سازی
blowzy سرخ گونه شلخته
released شماره گونه یک محصول
interface استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interfaces پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
channelled رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channeling رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
adapter وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است
channels رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
interfaces استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
musical instrument digital interface واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
channeled رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
lips استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
acr واسط ی که به وسیله آن دستگاه ضبط به کامپیوتر وصل میشود
channel رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
jowls ارواره زیرین پرنده گونه
jowl ارواره زیرین پرنده گونه
accidental sepcies گونه های پیش آمدی
alien species گونه بیگانه [گیاه شناسی]
whisker موی اطراف گونه وچانه
zephyrus دار گونه باد صبا
blank خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
father file پشتیبان گونه قدیمی فایل
blankest خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
son file آخرین گونه کاری یک فایل
invasive species گونه بیگانه [گیاه شناسی]
at the drop of a hat <idiom> بدون هیچ گونه معطلی
accurately به درستی و بدون هر گونه خطا
whiskery موی اطراف گونه وچانه
exotic گونه بیگانه [گیاه شناسی]
invasive exotic گونه بیگانه [گیاه شناسی]
neophyte گونه بیگانه [گیاه شناسی]
alpha اولین گونه یک محصول کامپیوتری
alphas اولین گونه یک محصول کامپیوتری
rare varieties of fishes گونه های نادر ماهی
joystick مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
joysticks مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
enhancing واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
enhances واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
ST0 standard استاندارد واسط دیسک که در IBM PC استفاده میشود , سافت Seaglt
enhanced واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
AT Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر
generals استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
presentation manager واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
enhance واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
general استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
adapter کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
shields حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
breakout box وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد
p code روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
Advanced Technology Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
gpib استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
centronics interface واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
shield حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
to bear any customs duties هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
species گونه [نوع] [گیاه شناسی] [جانورشناسی]
inquiry station دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
description جور [گونه] [قسم] [جنس] [گروه ]
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
ansi گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
scsi استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
small computer systems interface واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com