English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
creeper گوی غلطان و اهسته
creepers گوی غلطان و اهسته
Other Matches
searching fire سد غلطان
stews اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew اهسته جوشانیدن اهسته پختن
rolling barrage سد غلطان اتش
glaciers توده یخ غلطان
roller gate دریچه غلطان
advancing fire آتش غلطان
glacier توده یخ غلطان
rolling mass توده غلطان
rolling reserve اماد ذخیره غلطان
unbalanced rolling masses بارهای غلطان نامتعادل
rolling barrage سد اتش غلطان توپخانه
tapped ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
base surge ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
searching fire سداتش غلطان اتش درو در عمق
quicksand ماسه ناپای ماسه غلطان
slows اهسته
gradual اهسته
ritardando اهسته تر
cattish اهسته رو
largo a اهسته
catlike اهسته رو
below ones breath اهسته
lentamente اهسته
lento a اهسته
limper اهسته رو
low low اهسته اهسته
at a slow pace اهسته
plodder اهسته رو
fabian اهسته رو
slowing اهسته
low اهسته
slowly اهسته
slow footed اهسته
slowest اهسته
lightly اهسته
silently اهسته
slow down اهسته
quietly اهسته
slowed اهسته
languidly اهسته
slow اهسته
tardo اهسته
slower اهسته
indistinct اهسته
soften اهسته ترکردن
jiggling تکان اهسته
tipping ضربت اهسته
tip ضربت اهسته
dead slow خیلی اهسته
dink ضربه اهسته
dogtrot یورتمه اهسته
goose step قدم اهسته
softens اهسته ترکردن
jiggles تکان اهسته
low پایین اهسته
jogs اهسته دویدن
jogging اهسته دویدن
jogged اهسته دویدن
jog اهسته دویدن
slacken اهسته کردن
mealy mouthed اهسته حرف زن
mealy-mouthed اهسته حرف زن
slackened اهسته کردن
lagging اهسته کند
slackening اهسته کردن
slackens اهسته کردن
softened اهسته ترکردن
jiggle تکان اهسته
dabs اهسته زدن
trickle charge پر کردن اهسته
slow and steady اهسته وپیوسته
slow ahead اهسته به جلو
jiggled تکان اهسته
sluggish بطی اهسته رو
tap اهسته زدن
tapped اهسته زدن
tapping اهسته زدن
rallenttando بتدریج اهسته تر
pianissimo بسیار اهسته
languid بی حال اهسته
simmers اهسته جوشیدن
simmered اهسته جوشیدن
to wear away اهسته راندن
to slack up کم کم اهسته کردن
to burn down or low اهسته ترسوختن
to burn down ar low اهسته ترسوختن
andante نسبتا اهسته
susurration سخن اهسته
slow paced اهسته خرام
slow paced اهسته گام
simmer اهسته جوشیدن
simmering اهسته جوشیدن
piaffer یورتمه اهسته
crawl اهسته خزیدن
crawled اهسته خزیدن
crawls اهسته خزیدن
slid اهسته رفتن
trudge قدم اهسته
trudged قدم اهسته
trudges قدم اهسته
trudging قدم اهسته
dab اهسته زدن
dabbed اهسته زدن
goose-steps قدم اهسته
jog trot کاریکنواخت و اهسته
largo اهسته و مفصل
lockstep قدم اهسته
percuss اهسته زدن به
goose-step قدم اهسته
goose-stepped قدم اهسته
goose-stepping قدم اهسته
drifting مقصود جریان اهسته
fox trot یورتمه اهسته اسب
to speak under one's breath اهسته سخن گفتن
to tread light اهسته لگد زدن
drifted مقصود جریان اهسته
feather اهسته زدن گوی
drifts مقصود جریان اهسته
slow burning conductor سیم اهسته سوز
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
doggo اهسته ناپدید شونده
slow motion picture تصویر با حرکت اهسته
heavy footed اهسته وسنگین درحرکت
whispery اهسته صحبت کننده
ruffling صدای طبل اهسته
steady on اهسته به سمت هدف
ruffles صدای طبل اهسته
ruffle صدای طبل اهسته
elutriate اهسته خالی کردن
drift مقصود جریان اهسته
decants اهسته خالی کردن
oozes اهسته جریان یافتن
ooze اهسته جریان یافتن
joggers کسیکه اهسته می دود
jogger کسیکه اهسته می دود
tapping ضربت اهسته شیر
decelerate کندکردن اهسته کردن
decelerated کندکردن اهسته کردن
decelerates کندکردن اهسته کردن
gentlest اهسته ملایم کردن
gentler اهسته ملایم کردن
decanting اهسته خالی کردن
decanted اهسته خالی کردن
coddle اهسته جوشاندن یا پختن
coddled اهسته جوشاندن یا پختن
coddles اهسته جوشاندن یا پختن
coddling اهسته جوشاندن یا پختن
gentle اهسته ملایم کردن
decant اهسته خالی کردن
decelerating کندکردن اهسته کردن
tapped ضربت اهسته شیر
clammy سرد ومرطوب اهسته رو
oozed اهسته جریان یافتن
slow اهسته کردن یاشدن
slowed اهسته کردن یاشدن
jiggling اهسته تکان دادن
jiggles اهسته تکان دادن
jiggled اهسته تکان دادن
jiggle اهسته تکان دادن
slower اهسته کردن یاشدن
slowing اهسته کردن یاشدن
slows اهسته کردن یاشدن
oozing اهسته جریان یافتن
tap ضربت اهسته شیر
slowest اهسته کردن یاشدن
to pat upon something اهسته دست بر چیزی زدن
patting دست زدن اهسته قالب
patted دست زدن اهسته قالب
pats دست زدن اهسته قالب
flick ضربت اهسته و سبک با شلاق
jogger دونده با گامهای اهسته ومنظم
retard عقب انداختن اهسته کردن
joggers دونده با گامهای اهسته ومنظم
spiller موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
flicks ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicked ضربت اهسته و سبک با شلاق
pat دست زدن اهسته قالب
cooed اهسته بازمزمه ادا کردن
coos اهسته بازمزمه ادا کردن
cooing اهسته بازمزمه ادا کردن
fudging فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges فریفتن اهسته حرکت کردن
coo اهسته بازمزمه ادا کردن
retards عقب انداختن اهسته کردن
fudge فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged فریفتن اهسته حرکت کردن
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
retarding عقب انداختن اهسته کردن
logged اهسته وکند شده در حرکت
plod اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
plodded اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
entrain اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com