Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
track ball
گوی پیگردی گوی شیار
Other Matches
back frow
اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
groove
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
grooves
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
track pitch
گام شیار درجه شیار
tracking
پیگردی
seed
پیگردی کردن
seek time
زمان پیگردی
seek delay
تاخیر پیگردی
tracked
پیگردی کردن
tracks
پیگردی کردن
seeds
پیگردی کردن
tracking symbol
نماد پیگردی
track
پیگردی کردن
seek
طلب کردن پیگردی کردن
seeks
طلب کردن پیگردی کردن
seeking
طلب کردن پیگردی کردن
slotting
شیار
slots
شیار
fillister plough
شیار
corrugation
شیار
chamfer
شیار
slot
شیار
guideway
شیار
fissures
شیار
rucks
خط شیار
waked
شیار
wakes
شیار
track
شیار
wake
شیار
tracks
شیار
tracked
شیار
fissure
شیار
ruck
خط شیار
ruts
خط شیار
stria
شیار
splineway
شیار
score
شیار
rut
خط شیار
sulcus
شیار
grooves
شیار
raking
شیار
scores
شیار
flute
شیار
rake
شیار
notche
شیار
rakes
شیار
scored
شیار
groove
شیار
trackes per inch
شیار در اینچ
slot insulation
عایق شیار
striate
شیار دار
wash out
شیار ابرو
tooth pitch
گام شیار
canaliculus
شیار کوچک
guide nut
شیار راهنما
thread
شیار برجستگی
threads
شیار برجستگی
vallecula
شیار خط گودی
oil groove
شیار روغن
track pitch
فاصله شیار
track density
تراکم شیار
tpi
شیار دراینچ
valley
گودی شیار
valleys
گودی شیار
acme thread
شیار ذوزنقه ای
primary track
شیار اولیه
fissure of rolando
شیار رولاندو
rolando's fissure
شیار رولاندو
rolando's sulcus
شیار رولاندو
sylvian fissure
شیار سیلویوس
grooving plane
رنده شیار
guide slot
شیار راهنما
head per track disk
دیسک با هد هر شیار
indenture
شیار دارکردن
key seat
شیار خار
keyway
شیار دراوردن
lateral fissure
شیار جانبی
feed track
شیار پیشبری
cut fuller
شیار بریدن
crimping groove
شیار استقرار
alternate track
شیار متناوب
alternate track
شیار تغییرپذیر
armature pocket
شیار ارمیچر
armature slot
شیار ارمیچر
butterss thread
شیار اره
calcarine fissure
شیار مهمیزی
calcarine sulcus
شیار مهمیزی
central fissure
شیار مرکزی
central sulcus
شیار مرکزی
fissure of sylvius
شیار سیلویوس
primary track
شیار اصلی
crimping groove
شیار استحکام
longitudinal groove
شیار طولی
furrowed
شیار زدن
channeling
روگاه شیار
channeling
شیار دراوردن
furrow
شیار زدن
grooves
شیار دادن
drip
شیار ابچکان
alternate track
شیار جایگزین
channeled
روگاه شیار
rut
شیار دارکردن
drips
شیار ابچکان
dripped
شیار ابچکان
channeled
شیار دراوردن
ruts
شیار دارکردن
channel
روگاه شیار
channel
شیار دراوردن
groove
شیار دادن
channelled
شیار دراوردن
slotting
شیار شکاف
list
شیار نرده
slots
روزنه شیار
flute
شیار ساختن
slot
روزنه شیار
channels
روگاه شیار
slots
شیار شکاف
furrows
شیار زدن
slotting
روزنه شیار
furrowing
شیار زدن
channels
شیار دراوردن
channelled
روگاه شیار
slot
شیار شکاف
chip pocket
شیار دندانههای اره
clock track
شیار زمان سنجی
fringing groove
شیار تقویت کننده
guideway
شیار هدایت کننده
gutter ball
گویی که به شیار میافتد
managers
و نیز آدرس شیار را
swallow
شیار قرقره تاکل
manager
و نیز آدرس شیار را
swallowing
شیار قرقره تاکل
tpi
تعداد شیار در هر اینچ
swallows
شیار قرقره تاکل
ridge
شیار دار کردن
timing track
شیار تنظیم وقت
port
شیار هادی دهانه
chandelle
[کابل در شیار ستون ها]
sheave
شیار قرقره تاکل
mortise
شیار دراوردن کام
ridges
شیار دار کردن
swallowed
شیار قرقره تاکل
flute
لبه دار کردن شیار
flute
[شیار عمودی روی ستون]
sector
تقسیم دیسک به شیار رهایی
groove
خط انداختن شیار دار کردن
grooves
خط انداختن شیار دار کردن
reeve
عبور دادن طناب از شیار
raggle
سنگ را شیار دار کردن
notche sensitivity index
ضریب حساسیت در مقابل شیار
sectors
تقسیم دیسک به شیار رهایی
scrobiculate
شیاردار دارای شیار کم عمق
circular slitting saw
اره کمانهای مخصوص شیار
circular grooving saw
کمان اره ویژه شیار
beaded section
شیار برجسته روی گچ وچوب
trenches
شیار لوله قرارگیری کابل
trenches
استحکامات خندقی شیار طولانی
trench
شیار لوله قرارگیری کابل
trench
استحکامات خندقی شیار طولانی
ripping
شیار زدن زمین سله بسته
furrows
زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrow
زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrowing
زمین یامزرعه شخم زده شیار
screwthread
شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
slotting
شیار دراوردن رنده کردن چاک
slot
شیار دراوردن رنده کردن چاک
lands
برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
cannelure
شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
lister
سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
cannelure
شیار استقرار پوکه روی گلوله
slots
شیار دراوردن رنده کردن چاک
furrowed
زمین یامزرعه شخم زده شیار
tracks
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracked
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
eighty track disk
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
forty track disk
قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
laced valley
[شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
formats
تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
format
تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
sectors
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
parity
شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
sector
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
seek
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeking
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeks
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
fixes
استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
allocations
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
fix
استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
Q Channel
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
yoke
جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
constants
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
cluster bomb
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
clusters
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
movable
نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
cluster
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com