English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
English Persian
foliage plant گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
Other Matches
bring up پرورش دادن
fostering پرورش دادن
process پرورش دادن
foster پرورش دادن
processes پرورش دادن
fostered پرورش دادن
fosters پرورش دادن
develop بسط دادن پرورش دادن
develops بسط دادن پرورش دادن
botanical ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
live stock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
livestock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
beef cattle گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
standard bred اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
inbreed پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
sericulture پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
vegetable jelly دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
kratom [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education پرورش اموزش و پرورش
rabbitry محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
feedback اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
invitations عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
conferencing اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
to sue for damages عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
skimming محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
uberstreichen لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
scratch one's back <idiom> کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
realises انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing the palette انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
vegetal گیاهی
herbaceous گیاهی
herbescent گیاهی
vegetative گیاهی
vegetable گیاهی
cultivation پرورش
culture پرورش
nurturing پرورش
fosterage پرورش
floriculture پرورش گل
nurtures پرورش
nurtured پرورش
breeding پرورش
upbringing پرورش
training پرورش
nurture پرورش
pedagogy پرورش
nourishment پرورش
cultures پرورش
culturing پرورش
milks شیره گیاهی
bolster layer بالش گیاهی
geobotany جغرافیای گیاهی
milk شیره گیاهی
vegetable fiber الیاف گیاهی
auxin هورمون گیاهی
milked شیره گیاهی
milking شیره گیاهی
botanical pesticide افت کش گیاهی
loose smut زنگ گیاهی
phytogeography جغرافیای گیاهی
herbal dye رنگینه گیاهی
bacterium میکروبهای گیاهی
plant food غذای گیاهی
pectin ژلاتین گیاهی
jassid افت گیاهی
plant geography جغرافیای گیاهی
phytogeopraphy جغرافیای گیاهی
phytochorology جغرافیای گیاهی
pectin دلمه گیاهی
phyton واحد گیاهی
geographical botany جغرافیای گیاهی
floral zone منطقه گیاهی
vegetality حالت گیاهی
aphis شپشک گیاهی
vegetation زندگی گیاهی
blights زنگ گیاهی
blighting زنگ گیاهی
blight زنگ گیاهی
mildew زنگ گیاهی
latex شیره گیاهی
vegetation پوشش گیاهی
sapped شیره گیاهی
floral ornament تزیینات گیاهی
galenical داروی گیاهی
saps شیره گیاهی
honeydew شهد گیاهی
sap شیره گیاهی
vegetive گیاهی روینده
sap wood شیره گیاهی
vegtable fat چربی گیاهی
lawn sprinkler برای چمن اب دادن
ostreiculture پرورش صدف
body building پرورش اندام
body-building پرورش اندام
pisciculture پرورش ماهی
mental discipline پرورش ذهنی
education اموزش و پرورش
self cultivation پرورش نفس
unbred پرورش نیافته
self culture پرورش نفس
ser پرورش نوغان
p.exercise پرورش بدنی
germiculture پرورش میکروب
aviculture پرورش مرغ
breeding پرورش حیوانات
character training پرورش منش
swannery محل پرورش قو
data processing پرورش اطلاعات
silviculture پرورش جنگل
mariculture پرورش دریازیان
microsoft واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
humus خاک گیاهی هرموس
underwood گیاهی که در زیردرختی روییده
lenticel خلل وفرج گیاهی
phytobiology علم الحیات گیاهی
pollinose شبیه گرده گیاهی
phytoecology بوم شناسی گیاهی
plant ecology بوم شناسی گیاهی
paleobotany سنگواره شناسی گیاهی
mungo گیاهی از تیره روناسیان
Manila از الیاف گیاهی نساجی
vitta لوله یا منفذ گیاهی
trichomic کرک گیاهی مویک
phytosociology جامعه شناسی گیاهی
trichome کرک گیاهی مویک
phytogenic دارای منشاء گیاهی
guard cell گیاهی را تشکیل میدهند
to pull up a plant گیاهی را ازریشه دراوردن
psyllidae شپشههای جهنده گیاهی
psylla شپشههای جهنده گیاهی
plant-dyes رنگینه های گیاهی
fire blast یرقان سوزنده گیاهی
sancify برای امرمقدسی تخصیص دادن
phew برای نشان دادن بیزاری
smoothing or smoothed varnish لاک برای جلا دادن
phew برای نشان دادن بی تابی
to atone for something کفاره دادن برای چیزی
to make amends for something کفاره دادن برای چیزی
time وقت قرار دادن برای
times وقت قرار دادن برای
timed وقت قرار دادن برای
readiness to report امادگی برای پاسخ دادن
manpower development پرورش نیروی انسانی
f.education پرورش واموزش دختران
animal husband پرورش جانوران اهلی
educational مربوط به اموزش و پرورش
guardian by nurture قیم بعلت پرورش
silviculturist ویژه گر پرورش جنگل
special education اموزش و پرورش استثنایی
apiculture پرورش زنبور عسل
education department اداره آموزش و پرورش
child rearing practices شیوههای پرورش کودک
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
poulterer پرورش دهنده طور
ser پرورش کرم ابریشم
educationists متخصص اموزش و پرورش
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
educationists کارشناس اموزش و پرورش
educationist متخصص اموزش و پرورش
educationist کارشناس اموزش و پرورش
viniculture پرورش انگور شراب
falconer پرورش دهنده شاهین
calf machine دستگاه پرورش عضله
culture of bees پرورش یا تربیت زنبور
piscicultural مربوط به پرورش ماهی
falconers پرورش دهنده شاهین
rosarian پرورش دهنده گل سرخ
nature nurture controversy مجادله سرشت- پرورش
deciduous گیاهی که در زمستان برگ میریزد
pollen counts درصد گردههای گیاهی در هوا
pollen count درصد گردههای گیاهی در هوا
turgor اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
verticillium قارچ ناقص افت گیاهی
turgor ورم سلولهای زنده گیاهی
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
irid گیاهی از جنس سوسن یازنبق
trailers گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
dragon's head گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
dragon head گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
trailer گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
microcycle برای دادن زمان اجرای دستورات
authorizing اجازه دادن برای انجام کاری
put someone in the picture <idiom> شرایط را شرح دادن برای کسی
authorises اجازه دادن برای انجام کاری
authorising اجازه دادن برای انجام کاری
I have nothing to declare. چیزی برای گمرک دادن ندارم.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com