English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
English Persian
trailer گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
trailers گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
Other Matches
botanical ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
vegetable jelly دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
back room محوطه بین خط پایانی ودیوار
billboards هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
billboard هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
body stockings جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
body stocking جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
aground بزمین
landed وابسته بزمین
to set down بزمین گذاشتن
to measure one'd length رو بزمین خوابیدن
to lick the dust بزمین خوردن
to laylow بزمین زدن
to hew down بزمین افکندن
to knock down بزمین زدن
land vi بزمین رسیدن
to hurl down بزمین زدن
overbear بزمین زدن
set down بزمین گذاشتن
to cast down بزمین زدن
felling بزمین زدن
land بزمین نشستن
To stamp the ground . با پا بزمین کوبیدن
ground بزمین نشستن
fell بزمین زدن
felled بزمین زدن
fells بزمین زدن
To fall head first . با سر بزمین خوردن
knock down باضربت بزمین کوبیدن
to bring to ruin فناکردن بزمین زدن
the horse paws the ground اسب سم بزمین میزنند
rootle پوز بزمین زدن
to clatter down با صدا بزمین افتادن
The plan landed . هواپیما بزمین نشست
landings بزمین نشستن هواپیما
captive balloon بالون بزمین بسته
geomorphic شبیه بزمین زمینی
landing بزمین نشستن هواپیما
handstand دست ها بزمین وپاهادر هوا
handstands دست ها بزمین وپاهادر هوا
lob چیزی راسنگین بزمین زدن
stratus ابر گسترده ونزدیک بزمین
fall out ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
lobbed چیزی راسنگین بزمین زدن
lobs چیزی راسنگین بزمین زدن
to lay by the heels در بند نهادن بزمین زدن
lobbing چیزی راسنگین بزمین زدن
to lay down ones arms سلاح خودرا بزمین گذاشتن
floor بزمین زدن شکست دادن
floored بزمین زدن شکست دادن
floors بزمین زدن شکست دادن
clicked صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
clicks صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
kite balloon یکجوربالن بزمین بسته که به بادبادک درازمیماند
click صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
to knock down زمین زدن بامشت بزمین انداختن ازپادراوردن
ventre a terre سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
land tie تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
vegetal گیاهی
herbescent گیاهی
herbaceous گیاهی
vegetable گیاهی
vegetative گیاهی
pectin ژلاتین گیاهی
jassid افت گیاهی
pectin دلمه گیاهی
honeydew شهد گیاهی
vegetality حالت گیاهی
vegetive گیاهی روینده
aphis شپشک گیاهی
vegtable fat چربی گیاهی
plant food غذای گیاهی
blights زنگ گیاهی
blighting زنگ گیاهی
phyton واحد گیاهی
vegetation پوشش گیاهی
sap wood شیره گیاهی
vegetation زندگی گیاهی
latex شیره گیاهی
blight زنگ گیاهی
loose smut زنگ گیاهی
sap شیره گیاهی
saps شیره گیاهی
auxin هورمون گیاهی
milking شیره گیاهی
milks شیره گیاهی
floral zone منطقه گیاهی
floral ornament تزیینات گیاهی
bolster layer بالش گیاهی
bacterium میکروبهای گیاهی
herbal dye رنگینه گیاهی
vegetable fiber الیاف گیاهی
milked شیره گیاهی
mildew زنگ گیاهی
sapped شیره گیاهی
milk شیره گیاهی
plant geography جغرافیای گیاهی
phytogeopraphy جغرافیای گیاهی
phytochorology جغرافیای گیاهی
geographical botany جغرافیای گیاهی
geobotany جغرافیای گیاهی
botanical pesticide افت کش گیاهی
galenical داروی گیاهی
phytogeography جغرافیای گیاهی
psyllidae شپشههای جهنده گیاهی
paleobotany سنگواره شناسی گیاهی
Manila از الیاف گیاهی نساجی
plant-dyes رنگینه های گیاهی
vitta لوله یا منفذ گیاهی
to pull up a plant گیاهی را ازریشه دراوردن
trichome کرک گیاهی مویک
trichomic کرک گیاهی مویک
underwood گیاهی که در زیردرختی روییده
psylla شپشههای جهنده گیاهی
lenticel خلل وفرج گیاهی
guard cell گیاهی را تشکیل میدهند
fire blast یرقان سوزنده گیاهی
humus خاک گیاهی هرموس
mungo گیاهی از تیره روناسیان
phytobiology علم الحیات گیاهی
phytoecology بوم شناسی گیاهی
pollinose شبیه گرده گیاهی
phytosociology جامعه شناسی گیاهی
phytogenic دارای منشاء گیاهی
plant ecology بوم شناسی گیاهی
irid گیاهی از جنس سوسن یازنبق
turgor اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
dragon's head گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
turgor ورم سلولهای زنده گیاهی
pollen count درصد گردههای گیاهی در هوا
pollen counts درصد گردههای گیاهی در هوا
verticillium قارچ ناقص افت گیاهی
deciduous گیاهی که در زمستان برگ میریزد
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
dragon head گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
herb doctor پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
sori خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
buckeye گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
eelgrass علف مارماهی که گیاهی است دریایی
ecesis قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری
aaron's beard گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
vetch ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
taxon واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
albumens مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
albumen مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
herbal مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
foliage plant گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
globeflower گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان
green soap صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
gutta percha هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
greenbrier گیاهی از خانوداده smilax شبیه عشبه یاصبرینه طبی
intermaediate host جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
louse هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
glabrescent گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
plastogene اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
floristry شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
pyxidium کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
larkspur [نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
predial slaves بردگان وابسته بزمین بردگان زراعتی
galbanum نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی دارد
carthamin رنگینه زرد که از شیره گیاه سفلاور بدست می آید این رنگ گیاهی بیشتر در هند و چین مصرف می شود
steer roping کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
embryophyte گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
acanthus design طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
botany گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
crushes له کردن خرد کردن برخورد کردن بزمین
crush له کردن خرد کردن برخورد کردن بزمین
crushed له کردن خرد کردن برخورد کردن بزمین
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com