Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
groundling
گیاه زمینی
Other Matches
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
isomorph
جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
ear
خوشه
[بخشی از ساقه گیاه غلاتی]
[گیاه شناسی]
gametophyte
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
rhubarb
گیاه ریواس
[از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
madder
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
wildling
گیاه وحشی گیاه خودرو
halophyte
گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
ground signals
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
yams
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yam
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
hemp
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
subaerial
رو زمینی
earth-bound
زمینی
terrene
زمینی
sub astral
زمینی
terrestrial
زمینی
tellurian
زمینی
sublunary
زمینی
sublunar
زمینی
terraneous
زمینی
earthly
زمینی
tumbling
زمینی
landed a
زمینی
predial or prae
زمینی
agrarian
زمینی
territorial
زمینی
earth antenna
انتن زمینی
groundnuts
بادام زمینی
groundnut
بادام زمینی
tellurian matter
ماده زمینی
floor lamp
اباژور زمینی
armies
نیرو زمینی
army general staff
ستادنیروی زمینی
army forces
نیروهای زمینی
earth nut
بادام زمینی
antenna ground
انتن زمینی
army attache
وابسته زمینی
ground liaison
رابط زمینی
apogee
اوج زمینی
ground antenna
انتن زمینی
subterraneous
زیر زمینی
potatoes
سیب زمینی
landmines
مین زمینی
bonus pass
پاس زمینی
peanuts
پسته زمینی
peanuts
بادام زمینی
peanut
پسته زمینی
peanut
بادام زمینی
monkey nut
بادام زمینی
potato
سیب زمینی
terrestrial refraction
شکست زمینی
earthy
زمینی دنیوی
terrestrial radiation
تابشهای زمینی
terraqueous
زمینی ودریایی
terrain return
اکوی زمینی
terrain corridor
دالان زمینی
terrestrial
وضعیت زمینی
landmine
مین زمینی
suberranean
زیر زمینی
land combat
نبرد زمینی
standard lamp
[British]
آباژور زمینی
ground waves
امواج زمینی
ground wave
موج زمینی
army
نیرو زمینی
ground track
مسیر زمینی
ground surveillance
تجسس زمینی
ground surveillance
مراقبت زمینی
ground speed
سرعت زمینی
ground return
برگشت زمینی
floor lamps
[American]
آباژورهای زمینی
standard lamps
[British]
آباژورهای زمینی
infernal regions
دیارزیر زمینی
hypogeous
زیر زمینی
hypogeal
زیر زمینی
land force n
نیروی زمینی
gulleys
دالان زمینی
gullies
دالان زمینی
gully
دالان زمینی
land forces
نیروی زمینی
land mine
مین زمینی
land tail
بنه زمینی
floor lamp
[American]
آباژور زمینی
ground forces
نیروهای زمینی
ground observer
دیدبان زمینی
overland mail
پست زمینی
tater
سیب زمینی
praties
سیب زمینی
ground observation
دیدبانی زمینی
ground nut
بادام زمینی
murphy
سیب زمینی
ground fire
تیر زمینی
ground forces
نیروی زمینی
ground force
نیروی زمینی
ground position
ایستگاه زمینی
ground position
موقعیت زمینی
graze burst
ترکش زمینی
ground circuit
مدار زمینی
perigee
حضیض زمینی
ground control
کنترل زمینی
ground return
بازتاب زمینی
hypogean
زیر زمینی
mail gram
پست زمینی
army staff
ستاد نیروی زمینی
potato salad
سالاد سیب زمینی
hotpot
آبگوشت سیب زمینی
army reserve
احتیاط نیروی زمینی
army post office
پستخانه نیروی زمینی
army base
پادگان نیروی زمینی
army aviator
خلبان نیروی زمینی
army artillery
توپخانه نیروی زمینی
latitude band
نوار عرضی زمینی
army corps
سپاههای نیروی زمینی
mashed potatoes
پوره سیب زمینی
army depot
امادگاه نیروی زمینی
army base
پایگاه نیروی زمینی
land tail
باقیمانده زمینی یکان
land carriage
بار کشی زمینی
kidney potato
سیب زمینی سرخ
asphaltum
قیر زمینی اسفالت
extraterrestrial radiation
تابشهای ماوراء زمینی
field survey
نقشه برداری زمینی
ground survey
نقشه برداری زمینی
tellurous
دارای تلوریوم زمینی
telluric
دارای تلوریوم زمینی
floor exercise
حرکات زمینی ژیمناستیک
ground power unit
واحد قدرت زمینی
task group
گروه ماموریت زمینی
table water
سفره اب زیر زمینی
surface mission
ماموریت دفاع زمینی
geocentric latitude
عرض جغرافیایی زمینی
geomorphic
شبیه بزمین زمینی
ground visibility
میزان دید زمینی
pignut
یکنوع بادام زمینی
jerusalem a
سیب زمینی ترشی
rhizmatous
مانندساقه زیر زمینی
rootstock
ساقه زیر زمینی
hotpots
آبگوشت سیب زمینی
cadastral survey
نقشه برداری زمینی
secretary of the army
وزیر نیروی زمینی
groundwave
موجهای رادیویی زمینی
groundwater
ابهای زیر زمینی
undercroft
اتاق زیر زمینی
department of the army
وزارت نیروی زمینی
dower
سوراخ زیر زمینی
grounded primary
مدار ورودی زمینی
subterranean roots
ریشههای زیر زمینی
sweet potato
سیب زمینی شیرین
ground loom
دار زمینی
[قالی]
terrestrial
زمینی مربوط به زمین
sweet potatoes
سیب زمینی شیرین
subways
ترن زیر زمینی
subways
راه زیر زمینی
survey
نقشه برداری زمینی
subway
ترن زیر زمینی
subway
راه زیر زمینی
crisp
سیب زمینی برشته
crisper
سیب زمینی برشته
crisps
سیب زمینی برشته
surveyed
نقشه برداری زمینی
surveys
نقشه برداری زمینی
potato
انواع سیب زمینی
potatoes
انواع سیب زمینی
peanut butter
خمیر بادام زمینی
landmark
علامت مشخصه زمینی
landmarks
علامت مشخصه زمینی
tumblers
ژیمناست زمینی کار
chipmunk
موش خرمای زمینی
armies
ارتش نیروی زمینی
army
ارتش نیروی زمینی
tumbler
ژیمناست زمینی کار
chipmunks
موش خرمای زمینی
gnome
جنی زیر زمینی
crispest
سیب زمینی برشته
gnomes
جنی زیر زمینی
eye
دکمه یا گره سیب زمینی
chips
سیب زمینی سرخ کرده
unattended ground sensor
رادار مراقبت زمینی خودکار
eyeing
دکمه یا گره سیب زمینی
chip
سیب زمینی سرخ کرده
heavy fire team
تیم اتشهای زمینی سنگین
master sergeant
استوار ارشد نیروی زمینی
French fries
سیب زمینی سرخ کرده
colcannon
خوراک کلم وسیب زمینی
coriolis force
اثرچرخش زمینی عناصر متحرک
vivarium
جای نگاهداری جانوران زمینی
spuds
سیب زمینی بابیل کندن
uplink
خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
to grub the ground
ریشه های زمینی را کندن
eyes
دکمه یا گره سیب زمینی
eying
دکمه یا گره سیب زمینی
squat
بی اجازه در زمینی ساکن شدن
squatted
بی اجازه در زمینی ساکن شدن
squatting
بی اجازه در زمینی ساکن شدن
geocentric
دارای مرکزی در زمین زمینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com