Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
distilling receiver	گیرنده تقطیر
Other Matches
bubble cap plate column	ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
backward	کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards	کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requested	سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request	سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting	سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests	سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
bubble tray column	ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
signalling	1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee	گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
distillation	تقطیر
retorting	تقطیر
disstillation	تقطیر
distilling head	سر تقطیر
stiller	دستگاه تقطیر
solar still	تقطیر کن افتابی
bubble tower	برج تقطیر
steam distillation	تقطیر با بخار اب
steam stripping	تقطیر با بخار اب
residuum	پس مانده تقطیر
carbonization	تقطیر تخریبی
distillation residue	باقیمانده تقطیر
distiller	دستگاه تقطیر
distillers	دستگاه تقطیر
still	دستگاه تقطیر
condensate	تقطیر کردن
stills	دستگاه تقطیر
residue	پس مانده تقطیر
residues	پس مانده تقطیر
molecular distillation	تقطیر مولکولی
distilled	تقطیر شده
rectifier	اسباب تقطیر
retorts	دستگاه تقطیر
retort	دستگاه تقطیر
stillest	دستگاه تقطیر
distilling	تقطیر کردن
distilling	تقطیر شدن
distills	تقطیر کردن
distills	تقطیر شدن
distils	تقطیر کردن
distils	تقطیر شدن
distillate	فراورده تقطیر
water still	دستگاه تقطیر اب
distil	تقطیر کردن
vacuum distillation	تقطیر در خلاء
distil	تقطیر شدن
extraction	تقطیر کشش
simple distillation	تقطیر ساده
distillate	محصول تقطیر
distillable	قابل تقطیر
destructive distillation	تقطیر تخریبی
dry distillation	تقطیر خشک
pitch	ته مانده تقطیر
pitches	ته مانده تقطیر
molecular still	دستگاه تقطیر مولکولی
battery still	دیگ تقطیر باتری
pipestill	دستگاه تقطیر لولهای
total reflux head	سر تقطیر برگشت کامل
pot still	دستگاه تقطیر ویسکی
by product gas	گاز تقطیر شده
straight run pitch	تفاله اولین تقطیر
overlap of distillat curves	رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
distillery	کارخانه یا محل تقطیر رسومات
stillest	دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
stiller	دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
still	دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
stills	دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
jet b	نوعی سوخت تقطیر شده
distilleries	کارخانه یا محل تقطیر رسومات
payees	گیرنده
getter	گیرنده
sensor	گیرنده
recipients	گیرنده
grantee	گیرنده
consignee	گیرنده
fetching	گیرنده
payee	گیرنده
recipient	گیرنده
assignee	گیرنده
receptors	گیرنده
receptor	گیرنده
reciptacle	گیرنده
catcher	گیرنده
addressee	گیرنده
addressees	گیرنده
catchier	گیرنده
catchiest	گیرنده
adopter	گیرنده
accipient	گیرنده
barrage reception	سد گیرنده
acceptor	گیرنده
touching	گیرنده
prehensile	گیرنده
reciever	گیرنده
receivers	گیرنده
catchy	گیرنده
prehensory	گیرنده
prehensorial	گیرنده
receiver	گیرنده
auto radio	گیرنده اتومبیل
bailee	تحویل گیرنده
tither	عشر گیرنده
baroreceptor	گیرنده فشار
cell receptor	گیرنده سلولی
beat receiver	گیرنده تداخلی
consignee	گیرنده امانت
clocker	گیرنده وقت
catch of guage	گیرنده بارانسنج
crystal set	گیرنده اشکارساز
decision maker	تصمیم گیرنده
communication receiver	گیرنده مخابرات
concluder	نتیجه گیرنده
chemoreceptor	گیرنده شیمیایی
bribee	رشوه گیرنده
cessionary	انتقال گیرنده
distance receptor	گیرنده دوربرد
transceiver	فرستنده و گیرنده
thermoreceptor	گیرنده دمایی
television receiver	گیرنده تلویزیونی
sound probe	گیرنده صوتی
single circuit receiver	گیرنده یک مداره
revenger	انتقام گیرنده
rejuvenescent	جوانی از سر گیرنده
receiving set	گیرنده رادیویی
receiving set	دستگاه گیرنده
receiving antenna	انتن گیرنده
radio receiver	گیرنده رادیویی
transferee	تحویل گیرنده
transferee	انتقال گیرنده
volumetric receptor	گیرنده حجمی
tube receiver	گیرنده لامپی
transreceiver	فرستنده و گیرنده
proprioceptor	گیرنده عضلانی
pledgee	رهن گیرنده
pledgee	وثیقه گیرنده
grantee	انتقال گیرنده
grabber hand	دست گیرنده
fondler	اغوش گیرنده
feoffee	گیرنده تیول
exteroceptor	گیرنده برونی
exempted , adressee	گیرنده استثنایی
interoceptor	گیرنده درونی
interoceptor	گیرنده احشایی
enteroceptor	گیرنده درونی
enteroceptor	گیرنده احشایی
donee	هبه گیرنده
donee	گیرنده هدیه
high fidelity receiver	گیرنده رابط
inductance	گیرنده انرژی
itching palm	دست گیرنده
photoreceptor	گیرنده نور
pawnee	رهن گیرنده
passcatcher	گیرنده پاس
opiate receptor	گیرنده افیونی
offtake canal	کانال گیرنده
nociceptor	گیرنده درد
mortgagee	رهن گیرنده
mechanic recepter	گیرنده مکانیکی
two valve receiver	گیرنده دو لامپی
loanee	وام گیرنده
iterant	ازسر گیرنده
donee	گیرنده هبه
jammed	سد گیرنده پاس
borrower	وام گیرنده
receiver	گیرنده رادیویی
borrower	قرض گیرنده
receiver	دستگاه گیرنده
trainees	تعلیم گیرنده
trainee	تعلیم گیرنده
payees	گیرنده وجه
payee	گیرنده وجه
jam	سد گیرنده پاس
decreasing	نقصان گیرنده
jams	سد گیرنده پاس
comprehensive	فرا گیرنده
receivers	فرف گیرنده
receivers	گیرنده رادیویی
receivers	دستگاه گیرنده
receiver	فرف گیرنده
borrowers	وام گیرنده
acquisitive	فرا گیرنده
determiner	تصمیم گیرنده
amateur receiver	گیرنده اماتور
determiners	تصمیم گیرنده
acceptor level	تراز گیرنده
prepossessing	گیرنده جالب
striking	موثر گیرنده
strikingly	موثر گیرنده
borrowers	قرض گیرنده
iterative	ازسر گیرنده تکراری
long wave receiver	گیرنده موج بلند
mains receiving set	دستگاه گیرنده شبکه
marginal borrower	وام گیرنده نهائی
receiver output volume	شدت صوت گیرنده
platform	رسانگر حامل گیرنده
platforms	رسانگر حامل گیرنده
feoffee	زعیم انتقال گیرنده
determinant	تصمیم گیرنده عاجز
determinants	تصمیم گیرنده عاجز
receiver gating	ولت افزایی گیرنده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com