Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
cell receptor
گیرنده سلولی
Other Matches
backward
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
request
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
signalling
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
cellulous
سلولی
unicellular
یک سلولی
unicellularity
یک سلولی
amebae
جانور تک سلولی
amebas
جانور تک سلولی
meiosis
تقسیم سلولی
amoeba
جانور تک سلولی
amoebae
جانور تک سلولی
amoebas
جانور تک سلولی
multicellular
چند سلولی
intercellular
داخل سلولی
acellular
غیر سلولی
extracellular
خارج سلولی
cell animation
تحرک سلولی
cellular
بافت سلولی
cellular structure
ساختارسلولی سازه سلولی
amitosis
یک نوع تقسیم سلولی
macronucleus
هسته سلولی بزرگتر
karyokinesis
مرحله تقسیم سلولی
lysate
حاصل تجزیه سلولی
amoebic
وابسته به جانور تک سلولی
endoenzyme
انزیم داخل سلولی
diploblastic
دارای دو غشاء سلولی
exoenzyme
انزیم خارج سلولی
sclerenchyma
بافت سخت سلولی
agamete
تکثیر سلولی غیر جنسی
protoplasm
ماده اصلی جسم سلولی
stratum
رتبه طبقه نسج سلولی
receptacle
حفره درون سلولی گیاه
triploblastic
دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
receptacles
حفره درون سلولی گیاه
prophase
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
lumen
حفره سلولی درون جدار گیاه
karyolymph
ماده اساسی زمینه هسته سلولی
lyse
بوسیله " لیزین " تجزیه سلولی بعمل اوردن
schizogony
تولید مثل بوسیله شکاف یاتقسیم سلولی
telophase
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
mastigophoran
اغازیان تک سلولی تاژکدار که گاهی جزء جلبک محسوبند
gametocyte
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
prolotherapy
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
macromere
سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
islets of langerhans
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
lymphoblast
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
fissiparous
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
colony
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
gemmulation
جوانه کوچک ایجادموجود تازه توسط جوانه سلولی
fetching
گیرنده
sensor
گیرنده
catchy
گیرنده
receptors
گیرنده
prehensile
گیرنده
touching
گیرنده
catchiest
گیرنده
acceptor
گیرنده
catcher
گیرنده
accipient
گیرنده
receptor
گیرنده
payees
گیرنده
consignee
گیرنده
payee
گیرنده
getter
گیرنده
grantee
گیرنده
recipients
گیرنده
recipient
گیرنده
reciptacle
گیرنده
catchier
گیرنده
receivers
گیرنده
barrage reception
سد گیرنده
receiver
گیرنده
addressee
گیرنده
prehensorial
گیرنده
prehensory
گیرنده
adopter
گیرنده
reciever
گیرنده
addressees
گیرنده
assignee
گیرنده
hair
[الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
auto radio
گیرنده اتومبیل
beat receiver
گیرنده تداخلی
distance receptor
گیرنده دوربرد
bribee
رشوه گیرنده
distilling receiver
گیرنده تقطیر
borrower
قرض گیرنده
catch of guage
گیرنده بارانسنج
decision maker
تصمیم گیرنده
clocker
گیرنده وقت
chemoreceptor
گیرنده شیمیایی
communication receiver
گیرنده مخابرات
cessionary
انتقال گیرنده
concluder
نتیجه گیرنده
consignee
گیرنده امانت
baroreceptor
گیرنده فشار
bailee
تحویل گیرنده
crystal set
گیرنده اشکارساز
pledgee
رهن گیرنده
rejuvenescent
جوانی از سر گیرنده
revenger
انتقام گیرنده
volumetric receptor
گیرنده حجمی
single circuit receiver
گیرنده یک مداره
sound probe
گیرنده صوتی
television receiver
گیرنده تلویزیونی
thermoreceptor
گیرنده دمایی
loanee
وام گیرنده
tither
عشر گیرنده
transceiver
فرستنده و گیرنده
mechanic recepter
گیرنده مکانیکی
receiving set
گیرنده رادیویی
pledgee
وثیقه گیرنده
photoreceptor
گیرنده نور
proprioceptor
گیرنده عضلانی
opiate receptor
گیرنده افیونی
offtake canal
کانال گیرنده
nociceptor
گیرنده درد
radio receiver
گیرنده رادیویی
mortgagee
رهن گیرنده
receiving antenna
انتن گیرنده
receiving set
دستگاه گیرنده
iterant
ازسر گیرنده
itching palm
دست گیرنده
exteroceptor
گیرنده برونی
exempted , adressee
گیرنده استثنایی
interoceptor
گیرنده درونی
interoceptor
گیرنده احشایی
enteroceptor
گیرنده درونی
enteroceptor
گیرنده احشایی
donee
هبه گیرنده
donee
گیرنده هدیه
feoffee
گیرنده تیول
two valve receiver
گیرنده دو لامپی
transferee
تحویل گیرنده
transferee
انتقال گیرنده
inductance
گیرنده انرژی
high fidelity receiver
گیرنده رابط
grantee
انتقال گیرنده
grabber hand
دست گیرنده
passcatcher
گیرنده پاس
fondler
اغوش گیرنده
transreceiver
فرستنده و گیرنده
tube receiver
گیرنده لامپی
donee
گیرنده هبه
jams
سد گیرنده پاس
receivers
فرف گیرنده
payee
گیرنده وجه
payees
گیرنده وجه
borrower
وام گیرنده
pawnee
رهن گیرنده
borrowers
وام گیرنده
borrowers
قرض گیرنده
decreasing
نقصان گیرنده
striking
موثر گیرنده
strikingly
موثر گیرنده
jam
سد گیرنده پاس
comprehensive
فرا گیرنده
receivers
گیرنده رادیویی
receivers
دستگاه گیرنده
receiver
فرف گیرنده
receiver
گیرنده رادیویی
receiver
دستگاه گیرنده
trainees
تعلیم گیرنده
trainee
تعلیم گیرنده
prepossessing
گیرنده جالب
acquisitive
فرا گیرنده
determiner
تصمیم گیرنده
determiners
تصمیم گیرنده
acceptor level
تراز گیرنده
jammed
سد گیرنده پاس
amateur receiver
گیرنده اماتور
two cell accumulator
اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
embryonic layer
غشاء جنینی غشاء سلولی
feoffee
زعیم انتقال گیرنده
pressure points
نقطههای گیرنده فشار
printing receiving apparatus
دستگاه گیرنده ثبات
address
نشانی گیرنده پیام
addressed
نشانی گیرنده پیام
addresses
نشانی گیرنده پیام
periclinal
ازهمه سو شیب گیرنده
annuitant
گیرنده مستمری سالیانه
iterative
ازسر گیرنده تکراری
mains receiving set
دستگاه گیرنده شبکه
platform
رسانگر حامل گیرنده
platforms
رسانگر حامل گیرنده
determinant
تصمیم گیرنده عاجز
determinants
تصمیم گیرنده عاجز
receivers
دستگاه گیرنده بی سیم
alienee
گیرنده مال موردانتقال
overtaking vessel
شناوه سبقت گیرنده
long wave receiver
گیرنده موج بلند
marginal borrower
وام گیرنده نهائی
borrower
عاریه گیرنده مقترض
directional reciever
گیرنده جهت دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com