English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
tolbooth گیشه دریافت عوارض راه نواقل
tollbooth گیشه دریافت عوارض راه نواقل
Other Matches
hypsometric diagram طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
tolling عوارض عبور عوارض راهداری
toll عوارض عبور عوارض راهداری
tolls عوارض عبور عوارض راهداری
octroi نواقل
tollman مامور نواقل
octroi مامورین نواقل
toll راهداری نواقل
tolling راهداری نواقل
tolls راهداری نواقل
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
counter گیشه
countering گیشه
counters گیشه
countered گیشه
duty عوارض گمرکی عوارض
box offices گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
DSR سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
checked حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
acknowledging 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
dues عوارض
taxes عوارض
complication عوارض
due عوارض
complications عوارض
toll عوارض
tax عوارض
tolls عوارض
imposition عوارض
taxed عوارض
tolling عوارض
ratings میزان عوارض
rates and taxes عوارض ومالیات
customs duties عوارض گمرکی
terrain features عوارض زمین
rating میزان عوارض
rate of duty نرخ عوارض
scatt مالیات عوارض
berthage عوارض اسکله
ratepayers عوارض دهنده
ratepayer عوارض دهنده
wharfage عوارض باراندازی
toll عوارض راهداری
customs duty عوارض گمرکی
imposition عوارض فریب
terrain عوارض زمین
byeffect عوارض جانبی
tolling عوارض راهداری
tolls عوارض راهداری
contour عوارض زمین
tolls عوارض عبور
toll عوارض عبور
tolling عوارض عبور
feature line خط عوارض زمین
topography تهیه نقشه از عوارض
duty free معاف از عوارض گمرکی
contour map نقشه عوارض نما
key terrain features عوارض حساس زمین
spillover costs عوارض منفی خارجی
features عوارض زمین عارضه
featuring عوارض زمین عارضه
railroad tariff عوارض راه اهن
quayage عوارض گمرکی و دریایی
featured عوارض زمین عارضه
hydrography ضبط عوارض ابی
free of duty معاف از عوارض گمرکی
shaded relief عوارض مشخص یا بسیارناهموار
infill عوارض روی نقشه
feature عوارض زمین عارضه
towage عوارض یدک کشی
tariff عوارض تعرفه گمرکی
tollhouse محل پرداخت عوارض
rate تندی سرعت عوارض
tariffs عوارض تعرفه گمرکی
dutiable مشمول مالیات و عوارض
tollgate محل پرداخت عوارض
tollhouses محل پرداخت عوارض
acoustics علم عوارض شنوایی
river dues عوارض استفاده از ابراهها
rates تندی سرعت عوارض
cryptoperiod زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
cultures عوارض شهری مناطق شهرنشین
culture عوارض شهری مناطق شهرنشین
plane table map نقشه مسطحه عوارض نما
culturing عوارض شهری مناطق شهرنشین
relief نقشه برداری عوارض زمین
undulant دارای عوارض پست و بلند
delivered duty paid تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
air contographic photography عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
keels کشتی زغال کش عوارض بندری
keel کشتی زغال کش عوارض بندری
terrestrial environment وضع عوارض و اب و هوای زمین
Customs and Excise اداره حقوق و عوارض گمرکی
pipage عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
pipeage عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
specific duties عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
to bear any customs duties هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
relief مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
surcharge اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
surcharges اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
to bear all customs duties and taxes تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
visual flight پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
terrain following پرواز سینه مال از روی عوارض زمین
shunpike جاده فرعی برای فرار ازپرداخت عوارض راه
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
phototopography روش تهیه نقشههای عوارض نما و برجسته ازروی عکس هوایی
hypsographic map نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
thermokarst عوارض برجستهای که ازذوب شدن یخها و تولیدسوراخها و غارها در زمین حاصل میشود
apprehensions دریافت
apprehension دریافت
collection دریافت
apperception دریافت
discernment دریافت
collections دریافت
sensing دریافت
inception دریافت
mental perception دریافت
receptions دریافت
comprehension دریافت
comprehensions دریافت
reception دریافت
receipt دریافت
receiving دریافت
synecdoche هم دریافت
percipience دریافت
receipts دریافت
deliveries دریافت
delivery دریافت
sentience دریافت
transmission/reception of messages دریافت
recipient دریافت کننده
recipient دریافت کنندگان
recipients دریافت کننده
recipients دریافت کنندگان
draw دریافت کردن
collection of goods دریافت کالا
collecting of the current دریافت جریان
acquires دریافت کردن
acquire دریافت کردن
audio reception دریافت صوتی
acquiring دریافت کردن
catcher's side سمت دریافت
draws دریافت کردن
answer/originate دریافت / ارسال
payees دریافت کننده
recover دریافت کردن
recovering دریافت کردن
recovers دریافت کردن
perception دریافت احساس
perceptions دریافت احساس
payee دریافت کننده
collecting main شبکه دریافت
reception دریافت پذیرش
receptions دریافت پذیرش
getter دریافت کننده
pull down دریافت کردن
receivers دریافت کننده
receivers متصدی دریافت
long distance reception دریافت دور
receiver متصدی دریافت
recieve دریافت کردن
recieve only دریافت محض
recipiency قوه دریافت
receivable دریافت کردنی
pick up <idiom> دریافت کردن
percept دریافت ادراکی
receiver دریافت کننده
receive دریافت کردن
receives دریافت کردن
hear from <idiom> دریافت نامه
handshaking آماده دریافت
come into <idiom> دریافت کردن
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
bills receivable بروات قابل دریافت
automatic send/reciever ارسال و دریافت خودکار
bills receivable براتهای دریافت کردنی
on the dole <idiom> دریافت خیر وسعادت
received data داده دریافت شده
asr ارسال و دریافت اتوماتیک
obtain گرفتن یا دریافت کردن
payees دریافت کننده وجه
obtained گرفتن یا دریافت کردن
obtains گرفتن یا دریافت کردن
pick up <idiom> دریافت صدای رادیو و...
payees دریافت کننده پول
payee دریافت کننده پول
consignee دریافت کننده محموله
mail call دریافت نامه از پستخانه
boosts کمک دریافت شده
sink دریافت انتهای خط ارتباتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com