Total search result: 149 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
record |
یادداشت درسی |
notes |
یادداشت درسی |
|
|
Other Matches |
|
texts |
کتاب درسی |
textbooks |
کتاب درسی |
instruction material |
مواد درسی |
instruction film |
فیلم درسی |
curriculums |
برنامه درسی |
syllabus |
برنامه درسی |
text |
کتاب درسی |
curriculum |
برنامه درسی |
syllabuses |
برنامه درسی |
textbook |
کتاب درسی |
text book |
کتاب درسی |
vademecum |
کتاب درسی |
paper work |
تکالیف درسی |
texbookish |
وابسته به کتاب درسی |
notebooks |
دفتر تکالیف درسی |
curriculum development |
برنامه ریزی درسی |
notebook |
دفتر تکالیف درسی |
texbookish |
شبیه متن کتب درسی |
assignment |
تکلیف درسی و مشق شاگرد |
assignments |
تکلیف درسی و مشق شاگرد |
to do a lesson |
درسی راروان کردن سردرسی کارکردن |
object lessons |
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود |
object lesson |
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود |
new century schoolbook |
نوعی طرح حروف خوانا که جهت مجلات و کتابهای درسی مدارس طراحی شده است |
noting |
یادداشت |
jottings |
یادداشت |
annotations |
یادداشت |
notes |
یادداشت |
reminiscences |
یادداشت |
memoir |
یادداشت |
memoirs |
یادداشت |
apostil |
یادداشت |
reminiscence |
یادداشت |
endnote |
یادداشت |
note |
یادداشت |
memoire |
یادداشت |
annotation |
یادداشت |
pro memoria |
یادداشت |
chit |
یادداشت |
notations |
یادداشت |
memorandum |
یادداشت |
memos |
یادداشت |
slips |
یادداشت |
chits |
یادداشت |
memo |
یادداشت |
memoranda |
یادداشت |
slip |
یادداشت |
slipped |
یادداشت |
notation |
یادداشت |
memorandums |
یادداشت |
notes |
یادداشت سخنرانی |
annotating |
یادداشت نوشتن |
annotates |
یادداشت نوشتن |
annotated |
یادداشت نوشتن |
notebooks |
کتابچه یادداشت |
annotate |
یادداشت نوشتن |
footnote |
یادداشت ته صفحه |
commentaries |
رشته یادداشت |
set down |
یادداشت کردن |
take down |
یادداشت کردن |
notepaper |
کاغذ یادداشت |
memorandum of understanding |
یادداشت تفاهم |
chitty |
یادداشت-رسید |
notelet |
یادداشت کوچک |
counter memorial |
جواب یادداشت |
billet doux |
یادداشت عاشقانه |
advice note |
یادداشت اطلاع |
adscript |
یادداشت اضافی |
footnotes |
یادداشت ته صفحه |
record |
یادداشت سخنرانی |
commentary |
رشته یادداشت |
scratch paper |
کاغذ یادداشت |
record |
یادداشت نگارش |
note |
تبصره یادداشت ها |
note |
خاطرات یادداشت |
put-downs |
یادداشت کردن |
put-down |
یادداشت کردن |
put down |
یادداشت کردن |
tots |
یادداشت مختصر |
tot |
یادداشت مختصر |
minute |
یادداشت وقایع |
record |
یادداشت بایگانی |
record |
یادداشت کردن |
note |
یادداشت کردن |
notes |
خاطرات یادداشت |
noting |
خاطرات یادداشت |
notebook |
کتابچه یادداشت |
noting |
یادداشت کردن |
minute |
مسوده یادداشت |
notes |
یادداشت کردن |
notes |
تبصره یادداشت ها |
noting |
تبصره یادداشت ها |
memoranda |
اقدام به یادداشت کند |
memorability |
قابل یادداشت بودن |
to writes down |
واردکردن یادداشت کردن |
message book |
دفتر یادداشت پیام |
diaries |
دفتر یادداشت روزانه |
pad |
دفترچه یادداشت لایی |
pads |
دفترچه یادداشت لایی |
memorandum |
اقدام به یادداشت کند |
memorandums |
اقدام به یادداشت کند |
diary |
دفتر یادداشت روزانه |
postscript |
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب |
memoranda |
برگ خلاصه یادداشت مانند |
memorandum |
برگ خلاصه یادداشت مانند |
postscripts |
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب |
papering |
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن |
memorandums |
برگ خلاصه یادداشت مانند |
papered |
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن |
paper |
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن |
billeting |
ورقه جیره یادداشت مختصر |
field book |
دفترچه یادداشت نقشه بردار |
billet |
ورقه جیره یادداشت مختصر |
callective note |
بیانیه یا یادداشت دسته جمعی |
billeted |
ورقه جیره یادداشت مختصر |
commentating |
حاشیه نوشتن یادداشت کردن |
commentates |
حاشیه نوشتن یادداشت کردن |
billets |
ورقه جیره یادداشت مختصر |
commentate |
حاشیه نوشتن یادداشت کردن |
commentated |
حاشیه نوشتن یادداشت کردن |
papers |
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن |
refit book |
دفتر یادداشت وقایع دریایی |
bindery |
یات ایمنی کاربر را یادداشت کند |
folio |
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ |
memorials |
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه |
memorial |
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه |
notate |
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن |
[results were] satisfactory |
رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل] |
folios |
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ |
materials returned note |
یادداشت مواد عودت داده شده |
trailing |
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها |
trails |
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها |
trailed |
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها |
trail |
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها |
sidekick |
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت |
writes |
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن |
reading |
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه |
readings |
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه |
write |
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن |
I must make a special note of that. |
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم. |
sidekicks |
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت |
write down |
یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام |
reference |
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن |
references |
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن |
counter memorial |
یادداشت متقابل اخطار متقابل |
pads |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
pad |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |