English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
reading یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
readings یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
Other Matches
I must make a special note of that. من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
numeric 1-مربوط به اعداد. 2-
numerical مربوط به اعداد
sets ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
setting up ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
set ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
floating UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
cyclic کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
stat [on something] واقعیت ها به صورت اعداد [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
CD DA استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
CD audio استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
aviation weather مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
minimum elevation حداقل درجه مربوط به مانع
trial elevation درجه مربوط به شروع تیر موثر
applied هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن
humiture اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا
idiosyncrasies طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
denitometer وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
crest clearing graph نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
thermocouple وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
complementation سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
musub duchi موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
random number روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
algebra استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
hexadecimal notation سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hex سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
fret [نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
to watch for certain symptoms توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
angles اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class درجه سوم بلیط درجه 3
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage اندازه گیر اندازه گرفتن
gage اندازه وسیله اندازه گیری
size 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
notation یادداشت
memo یادداشت
noting یادداشت
memos یادداشت
slipped یادداشت
memorandums یادداشت
memorandum یادداشت
pro memoria یادداشت
annotations یادداشت
endnote یادداشت
annotation یادداشت
chit یادداشت
chits یادداشت
slips یادداشت
notations یادداشت
slip یادداشت
memoranda یادداشت
memoirs یادداشت
reminiscence یادداشت
notes یادداشت
memoire یادداشت
reminiscences یادداشت
note یادداشت
apostil یادداشت
jottings یادداشت
memoir یادداشت
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
measure 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
memorandum of understanding یادداشت تفاهم
note تبصره یادداشت ها
note یادداشت کردن
notes خاطرات یادداشت
notebook کتابچه یادداشت
noting تبصره یادداشت ها
tot یادداشت مختصر
tots یادداشت مختصر
minute مسوده یادداشت
noting خاطرات یادداشت
minute یادداشت وقایع
notes یادداشت کردن
notes تبصره یادداشت ها
record یادداشت بایگانی
record یادداشت کردن
record یادداشت نگارش
noting یادداشت کردن
annotated یادداشت نوشتن
annotates یادداشت نوشتن
chitty یادداشت-رسید
annotating یادداشت نوشتن
notepaper کاغذ یادداشت
commentaries رشته یادداشت
billet doux یادداشت عاشقانه
commentary رشته یادداشت
scratch paper کاغذ یادداشت
footnote یادداشت ته صفحه
footnotes یادداشت ته صفحه
advice note یادداشت اطلاع
adscript یادداشت اضافی
set down یادداشت کردن
note خاطرات یادداشت
notebooks کتابچه یادداشت
notes یادداشت سخنرانی
record یادداشت سخنرانی
take down یادداشت کردن
notes یادداشت درسی
notelet یادداشت کوچک
record یادداشت درسی
put-downs یادداشت کردن
put-down یادداشت کردن
counter memorial جواب یادداشت
annotate یادداشت نوشتن
put down یادداشت کردن
pads دفترچه یادداشت لایی
pad دفترچه یادداشت لایی
memorability قابل یادداشت بودن
memorandum اقدام به یادداشت کند
to writes down واردکردن یادداشت کردن
memoranda اقدام به یادداشت کند
memorandums اقدام به یادداشت کند
diary دفتر یادداشت روزانه
message book دفتر یادداشت پیام
diaries دفتر یادداشت روزانه
commentate حاشیه نوشتن یادداشت کردن
paper یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
field book دفترچه یادداشت نقشه بردار
memorandums برگ خلاصه یادداشت مانند
postscript یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
billeting ورقه جیره یادداشت مختصر
postscripts یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
commentating حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billets ورقه جیره یادداشت مختصر
commentates حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated حاشیه نوشتن یادداشت کردن
papering یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
refit book دفتر یادداشت وقایع دریایی
callective note بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
papers یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papered یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
memorandum برگ خلاصه یادداشت مانند
memoranda برگ خلاصه یادداشت مانند
billet ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted ورقه جیره یادداشت مختصر
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
memorials نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
materials returned note یادداشت مواد عودت داده شده
notate یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
folio دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
[results were] satisfactory رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل]
bindery یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
memorial نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
folios دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
trails یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailed یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trail یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailing یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
gauges اندازه اندازه گیر
gauge اندازه اندازه گیر
gauged اندازه اندازه گیر
numerics اعداد
octal notation یا اعداد 0 تا 7
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com