English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (11 milliseconds)
English Persian
annotate یادداشت نوشتن
annotated یادداشت نوشتن
annotates یادداشت نوشتن
annotating یادداشت نوشتن
Search result with all words
write بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
writes بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
commentate حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentates حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating حاشیه نوشتن یادداشت کردن
Other Matches
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
scrawling با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
erasable قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
slip یادداشت
reminiscences یادداشت
slipped یادداشت
memorandum یادداشت
slips یادداشت
memoir یادداشت
noting یادداشت
notation یادداشت
pro memoria یادداشت
notations یادداشت
reminiscence یادداشت
note یادداشت
chits یادداشت
annotations یادداشت
annotation یادداشت
jottings یادداشت
endnote یادداشت
memo یادداشت
memos یادداشت
chit یادداشت
memoranda یادداشت
apostil یادداشت
memoire یادداشت
notes یادداشت
memorandums یادداشت
memoirs یادداشت
adscript یادداشت اضافی
footnotes یادداشت ته صفحه
memorandum of understanding یادداشت تفاهم
billet doux یادداشت عاشقانه
footnote یادداشت ته صفحه
commentary رشته یادداشت
commentaries رشته یادداشت
note یادداشت کردن
notelet یادداشت کوچک
advice note یادداشت اطلاع
record یادداشت کردن
put down یادداشت کردن
note تبصره یادداشت ها
note خاطرات یادداشت
minute مسوده یادداشت
minute یادداشت وقایع
chitty یادداشت-رسید
notes یادداشت کردن
counter memorial جواب یادداشت
record یادداشت نگارش
record یادداشت بایگانی
notes خاطرات یادداشت
notes تبصره یادداشت ها
notepaper کاغذ یادداشت
tot یادداشت مختصر
take down یادداشت کردن
record یادداشت سخنرانی
notes یادداشت سخنرانی
set down یادداشت کردن
scratch paper کاغذ یادداشت
notebook کتابچه یادداشت
notebooks کتابچه یادداشت
noting تبصره یادداشت ها
record یادداشت درسی
put-downs یادداشت کردن
noting خاطرات یادداشت
notes یادداشت درسی
noting یادداشت کردن
put-down یادداشت کردن
tots یادداشت مختصر
pads دفترچه یادداشت لایی
pad دفترچه یادداشت لایی
diaries دفتر یادداشت روزانه
to writes down واردکردن یادداشت کردن
message book دفتر یادداشت پیام
memorability قابل یادداشت بودن
diary دفتر یادداشت روزانه
memorandums اقدام به یادداشت کند
memorandum اقدام به یادداشت کند
memoranda اقدام به یادداشت کند
papers یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
memorandum برگ خلاصه یادداشت مانند
billeting ورقه جیره یادداشت مختصر
billets ورقه جیره یادداشت مختصر
billet ورقه جیره یادداشت مختصر
papered یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
memoranda برگ خلاصه یادداشت مانند
billeted ورقه جیره یادداشت مختصر
memorandums برگ خلاصه یادداشت مانند
papering یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
refit book دفتر یادداشت وقایع دریایی
field book دفترچه یادداشت نقشه بردار
postscripts یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postscript یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
paper یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
callective note بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
materials returned note یادداشت مواد عودت داده شده
notate یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
memorial نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
memorials نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
[results were] satisfactory رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل]
folio دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
bindery یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
folios دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
trailing یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trails یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trail یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailed یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
write down یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
readings یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
reading یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
sidekick برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
sidekicks برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
I must make a special note of that. من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
reference نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
references نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
penned نوشتن
write head هد نوشتن
pen نوشتن
scribbling بد نوشتن
put down <idiom> نوشتن
set down نوشتن
penning نوشتن
pens نوشتن
write نوشتن
inscribed نوشتن
inscribes نوشتن
inscribing نوشتن
scribble بد نوشتن
scribbled بد نوشتن
scribbles بد نوشتن
inscribe نوشتن
to put down نوشتن
superscrible نوشتن
scrawl بد نوشتن
pt down نوشتن
indite نوشتن
scrawling بد نوشتن
scrawls بد نوشتن
scrawled بد نوشتن
to set down نوشتن
to reduce to writing نوشتن
writes نوشتن
to drive a pen or quill نوشتن
commentating تقریظ نوشتن
write-ups به تفصیل نوشتن
rewriting دوباره نوشتن
to write out بتفضیل نوشتن
write off زود نوشتن
write-off زود نوشتن
circumscribes نوشتن در دور
commentates تقریظ نوشتن
rewritten دوباره نوشتن
rewriting باز نوشتن
commentated تقریظ نوشتن
commentate تقریظ نوشتن
editorialised سرمقاله نوشتن
write-offs زود نوشتن
rewrites باز نوشتن
rewrites دوباره نوشتن
circumscribe نوشتن در دور
circumscribed نوشتن در دور
editorialize سرمقاله نوشتن
circumscribing نوشتن در دور
rewrite دوباره نوشتن
editorialising سرمقاله نوشتن
itemizes به اقلام نوشتن
editorialises سرمقاله نوشتن
itemized به اقلام نوشتن
autographs دستخط نوشتن
editorialized سرمقاله نوشتن
write-up به تفصیل نوشتن
write up به تفصیل نوشتن
autographing دستخط نوشتن
rewrite باز نوشتن
editorializing سرمقاله نوشتن
autograph دستخط نوشتن
autographed دستخط نوشتن
editorializes سرمقاله نوشتن
itemizing به اقلام نوشتن
rewritten باز نوشتن
overwrite دومرتبه نوشتن
over write جای نوشتن
miswrite اشتباه نوشتن
inscroll در طومار نوشتن
impanel در صورت نوشتن
i am weary of writing از نوشتن خسته
hyphenate با خط پیوند نوشتن
handwrite بادست نوشتن
graphomania شهوت نوشتن
engross درشت نوشتن
double space یک خط درمیان نوشتن
demythologize تفسیر نوشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com