Dictiornary-Farsi | یادزدودگی اختصاصی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 93 (6 milliseconds)

English	Persian
lacunar amnesia	یادزدودگی اختصاصی
localized amnesia	یادزدودگی اختصاصی


Other Matches

several fishery	محل صید اختصاصی ماهی صیدگاه اختصاصی
retrograde amnesia	یادزدودگی پس گستر
catathymic amnesia	یادزدودگی محدود
posthypnotic amnesia	یادزدودگی پس هیپنوتیسمی
circumscribed amnesia	یادزدودگی محدود
infantile amnesia	یادزدودگی کودکی
specified command	فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
dedicated	اختصاصی
proprietary	اختصاصی
occupation crossing	پل اختصاصی
technical	اختصاصی
appropriative	اختصاصی
individual	اختصاصی
allocation	اختصاصی
allocations	اختصاصی
individuals	اختصاصی
driveways	راه اختصاصی
dedicated computer	کامپیوتر اختصاصی
a dedicated line	یک خط [سیم] اختصاصی
aedis	زیارتگاه اختصاصی
special ability	توانایی اختصاصی
dedicated device	دستگاه اختصاصی
appropriation	ذخیره اختصاصی
specified command	نیروی اختصاصی
dedicated lines	خطوط اختصاصی
dedicated system	سیستم اختصاصی
special tribunal	دادگاه اختصاصی
proprietary program	برنامه اختصاصی
proprietary goods	کالاهای اختصاصی
specific variance	پراکنش اختصاصی
native language	زبان اختصاصی
native compiler	کامپایلر اختصاصی
local theory	نظریه اختصاصی
parts peculiar	قطعات اختصاصی
specificity	اختصاصی بودن
aedes	زیارتگاه اختصاصی
appropriated surplus	ذخیره اختصاصی
trait	نشان اختصاصی
separates	علیحده اختصاصی
separated	علیحده اختصاصی
separate	علیحده اختصاصی
specialises	اختصاصی کردن
allotments	منابع اختصاصی
specialize	اختصاصی کردن
allotment	منابع اختصاصی
specializing	اختصاصی کردن
specializes	اختصاصی کردن
characters	صفت اختصاصی
specialising	اختصاصی کردن
specialty	رشته اختصاصی
private	اختصاصی خصوصی
traits	نشان اختصاصی
distinguishing	مشخص اختصاصی
privates	اختصاصی خصوصی
landmark	نشان اختصاصی
speciality	رشته اختصاصی
landmarks	نشان اختصاصی
patent medicine	داروی اختصاصی
specialities	رشته اختصاصی
additional outlet	انشعاب اختصاصی
character	صفت اختصاصی
patent medicines	داروی اختصاصی
reservation	قطعه زمین اختصاصی
a dedicated server	[رایانه] خدمتگذار اختصاصی
specific search	تجسس اختصاصی منطقه
reservations	قطعه زمین اختصاصی
privy	محرم اسرار اختصاصی
suigeneris	اختصاصی منحصر بفرد
the peculiarities of mammals	نشانهای اختصاصی پستانداران
harmonic selective ringing	تلفن اختصاصی همساز
a dedicated wiring circuit	یک مدار الکتریکی اختصاصی
dedicated word processor	کلمه پرداز اختصاصی
proprietary file format	قالب فایل اختصاصی
dedicated file server	خدمتگذار فایل اختصاصی
characterization	توصیف صفات اختصاصی
individuals	اختصاصی فردی یک نفر سرباز
custom built	سفارشی تهیه شده اختصاصی
non specific factors of production	عوامل غیر اختصاصی تولید
post exchange	فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
distinctively	بطورمشخص یا اختصاصی بروجه تمیز
individual	اختصاصی فردی یک نفر سرباز
netware	سیستم عامل شبکه اختصاصی ساخت Novell
narrative statement	عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
characteristic	صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically	صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
service peculiar	امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
calloc	در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه
earmarked stock	موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی