Dictiornary-Farsi | یادگیری زدایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 141 (2 milliseconds)

English	Persian
unlearning	یادگیری زدایی


Other Matches

error trapping	اشتباه زدایی غلط زدایی
dehydroisomerization	همپارش با هیدروژن زدایی ایزومر شدن با هیدروژن زدایی
learning	یادگیری
rate of learning	سرعت یادگیری
learning set	امایه یادگیری
incidental learning	یادگیری اتفاقی
learning theory	نظریه یادگیری
massed learning	یادگیری بی وقفه
maze learning	یادگیری در ماز
learning rate	سرعت یادگیری
learning curve	منحنی یادگیری
latent learning	یادگیری نهفته
avoidance learning	یادگیری اجتنابی
incentive learning	یادگیری با مشوق
heuristic learning	یادگیری ذهنی
global learning	یادگیری یکپارچه
discrimination learning	یادگیری افتراقی
mastery learning	یادگیری در حدتسلط
learning to learn	یادگیری اموزی
whole learning	یادگیری سرتاسری
vicarious learning	یادگیری مشاهدهای
verbal learning	یادگیری کلامی
serial learning	یادگیری زنجیرهای
transfer of learning	انتقال یادگیری
subliminal learning	یادگیری زیراستانهای
social learning	یادگیری اجتماعی
motor learning	یادگیری حرکتی
learning	دانش یادگیری
one trial learning	یادگیری یک کوششی
perceptual learning	یادگیری ادراکی
probability learning	یادگیری احتمالاتی
statistical learning theory	نظریه اماری یادگیری
mathematical learning theory	نظریه ریاضی یادگیری
distributed learning	یادگیری فاصله دار
means end learning	یادگیری وسیله- هدف
computer based learning	یادگیری بر پایه کامپیوتر
insightful learning	یادگیری بینش افرین
rote learning	یادگیری طوطی وار
trial and error learning	یادگیری از راه کوشش و خطا
how can I learn English	چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
cats	استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
cat	استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
advanced	بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
deglaciation	یخ زدایی
de icing	یخ زدایی
dehydration	اب زدایی
researching	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
desulphurizing	گوگرد زدایی
peptization	لخته زدایی
blanching	رنگ زدایی
decoloration	رنگ زدایی
descaling	پوسته زدایی
debugging	اشکال زدایی
mechanical de icing	یخ زدایی مکانیکی
undoing	عمل زدایی
debug	اشکال زدایی
debugs	اشکال زدایی
detente	تشنج زدایی
decentralization	مرکزیت زدایی
deforestation	جنگل زدایی
stain removed	لکه زدایی
debugged	اشکال زدایی
sterilization	گند زدایی
accretion of silt	رسوب زدایی
demystifying	راز زدایی
genocide	نژاد زدایی
demystify	راز زدایی
demystifies	راز زدایی
demystified	راز زدایی
decolonization	مستعمره زدایی
unconditioning	شرطی زدایی
trubleshoot	عیب زدایی
troubleshoot	عیب زدایی
de escalation	تشنج زدایی
decarbonylation	کربونیل زدایی
deionization	یون زدایی
demagnetization	مغناطیس زدایی
deculturation	فرهنگ زدایی
demodulation	تحمیل زدایی
demythologization	اسطوره زدایی
deoxygenation	اکسیژن زدایی
debug aids	ابزاراشکال زدایی
dehydrohalogenation	هیدروهالوژن زدایی
decarboxylation	کربوکسیل زدایی
decolorization	رنگ زدایی
decolourization	رنگ زدایی
degasify	گاز زدایی
desalination	نمک زدایی
dehumidification	رطوبت زدایی
dehydrogenation	هیدروژن زدایی
depolarization	قطبش زدایی
desalinization	نمک زدایی
discoloration	رنگ زدایی
deamination	امین زدایی
desulfurization	گوگرد زدایی
desensitization	حساسیت زدایی
desegregation	جدایی زدایی
desalting	نمک زدایی
disinhibition	بازداری زدایی
dispergation	لخته زدایی
dealkylation	الکیل زدایی
demodulation	کشف تحمیل زدایی
debugs	اشکال زدایی کردن
debugging aids	ادوات اشکال زدایی
desegregate	تفکیک زدایی کردن
debugging aids	وسائل اشکال زدایی
desegregates	تفکیک زدایی کردن
desegregating	تفکیک زدایی کردن
hydrodesulfurizing	گوگرد زدایی با هیدروژن
bleaching powder	گرد رنگ زدایی
bleaching	رنگ زدایی الیاف
acid depolarization	قطبش زدایی اسیدی
de-escalating	تشنج زدایی کردن
desegregated	تفکیک زدایی کردن
defusing	تشنج زدایی کردن
deskew	اریب زدایی کردن
de-escalate	تشنج زدایی کردن
de-escalated	تشنج زدایی کردن
de-escalates	تشنج زدایی کردن
pyrolytic dehydrogenation	هیدروژن زدایی تفکافتی
program debugging	اشکال زدایی برنامه
debug aids	ادوات اشکال زدایی
debugging a program	اشکال زدایی یک برنامه
de escalate	تشنج زدایی کردن
systematic desensitization	حساسیت زدایی منظم
defuse	تشنج زدایی کردن
demagnetization factor	ضریب مغناطیس زدایی
debug	اشکال زدایی کردن
desulfurization unit	واحد گوگرد زدایی
debugged	اشکال زدایی کردن
defuses	تشنج زدایی کردن
defused	تشنج زدایی کردن
dehydrocyclization	حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
transversal	اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
c	استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
neural network	سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
part learning	یادگیری بخش بخش