English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English Persian
orphan asylum یتیم خانه
orphon a یتیم خانه
almshouse یتیم خانه
Search result with all words
asylum یتیم خانه تیمارستان
asylums یتیم خانه تیمارستان
orphanage دارالایتام یتیم خانه
orphanages دارالایتام یتیم خانه
Other Matches
orphaned یتیم
orphans یتیم
orphan یتیم
orphaned یتیم کردن
orphaned طفل یتیم
orphanize یتیم کردن
orphan یتیم کردن
orphans طفل یتیم
orphans یتیم کردن
orphan طفل یتیم
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
cellular لانه زنبوری خانه خانه
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb خانه خانه کردن
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
range یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
houseroom جا در خانه
her house خانه ان زن
sockets خانه
roommates هم خانه
roommate هم خانه
socket خانه
pied-a-terre خانه
cell خانه
pieds-a-terre خانه
within doors در خانه
house خانه
her house خانه اش
alveolate خانه خانه
cellular خانه خانه
cells خانه
room خانه
rooms خانه
domicile خانه
domiciles خانه
furnace house خانه
door to door خانه به خانه
door-to-door خانه به خانه
tersellated خانه خانه
honeycombs خانه خانه
home خانه
shack خانه
honeycomb خانه خانه
materfamilias زن خانه
lar خانه
lares خانه
pigeon hole خانه
pigeon-hole خانه
housing خانه ها
lodge خانه
lodged خانه
lodges خانه
houseless بی خانه
unsheltered <adj.> بی خانه
i was under his roof در خانه
homes خانه
quarterage خانه
pigeon-holes خانه
cellulated خانه خانه
dwellings خانه
dwelling خانه
checkered خانه خانه
double-fronted خانه دو در
housed خانه
shacks خانه
cloisonne خانه خانه
houses خانه
caserne سرباز خانه
camera obscura تاریک خانه
lake0dwelling خانه دریاچهای
housewifery خانه دار
housewifely خانه دار
kibitka خانه تاتار
keep in در خانه ماندن
keep house در خانه ماندن
hub or hub by خانه دار
husbandman سرپرست خانه
chancery دفتر خانه
insectary حشره خانه
insectarium حشره خانه
chequer خانه شطرنج
dwelling construction خانه سازی
cabana خانه کوچک
landlouper خانه بدوش
bawdy house فاحشه خانه
luft خانه فرار
bawdy house جنده خانه
lupanar فاحشه خانه
lupanar جنده خانه
majordomo بزرگتر خانه
mansion house خانه ارباب
bindery صحاف خانه
bookbindery صحاف خانه
butler pantry ابدار خانه
builders خانه ساز
brick yard اجرپز خانه
chop house خوراک خانه
landloper خانه بدوش
builder خانه ساز
bordel فاحشه خانه
i wrote home برای خانه
frater سفره خانه
goodwife کدبانوی خانه
grummet شاگرد خانه
gynaeceum خانه اندرونی
earth house خانه زیرزمینی
domiciliate خانه مسکن
domiciliary مربوط به خانه
departments وزارت خانه
domicil مقر خانه
home born خانه زاد
baby house عروسک خانه
active cell خانه کاری
dwelling house خانه مسکونی
alveolus شش خانه حبابچه
freemasons hall فراموش خانه
armory اسلحه خانه
fuse block خانه فیوز
door lock کلید خانه
gambling house قمار خانه
gaming house قمار خانه
domatophobia خانه هراسی
department وزارت خانه
disorderly house فاحشه خانه
house top بام خانه
house work خانه داری
coffeehouse قهوه خانه
coffee shop قهوه خانه
delivery to the home تحویل در خانه
coffee room خوارک خانه
coffee house قهوه خانه
coach house درشکه خانه
household art فن اداره خانه
house to let خانه اجارهای
house to get خانه اجارهای
disorderly house خانه بدنام
homebred خانه پرورده
dishouse بی خانه کردن
homemaker خانه دار
dacha خانه ییلاقی
custom house گمرک خانه
convalescent home نقاهت خانه
house agent دلال خانه
coach house کالسکه خانه
houseroom اتاق خانه
double-pile house خانه دو خوابه
English cottage خانه ویلایی
farm-house خانه رعیتی
hermitage خانه زاهد
out <adv.> بیرون از خانه
colombarium کبوتر خانه
checker خانه شطرنج
bangaloid growth خانه ییلاقی
housework کار خانه
loony bin دیوانه خانه
loony bins دیوانه خانه
reading room قرائت خانه
reading rooms قرائت خانه
Outside the house. بیرون از خانه
The house burned down . خانه سوخت
bastel خانه مستحکم
bastle خانه مستحکم
bell-cote ناقوس خانه
bell-gable ناقوس خانه
bordello [American E] فاحشه خانه
house of ill repute فاحشه خانه
bordello [American E] جنده خانه
house of ill repute جنده خانه
materfamilas بانوی خانه
poor house مسکین خانه
pump house تلمبه خانه
pumping station تلمبه خانه
pumping ststion تلمبه خانه
ranch house خانه یک اشکوبه
robe de chambre لباس خانه
safe house خانه امن
secretariate دبیر خانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com