Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
to tow a vehicle
[to a place]
یدکی کشیدن خودرویی
[به جایی]
Other Matches
automotive
خودرویی
vehicular
خودرویی
mechanizing
خودرویی کردن
mechanize
خودرویی کردن
mechanizes
خودرویی کردن
mechanised
خودرویی کردن
mechanises
خودرویی کردن
mechanising
خودرویی کردن
to lift a car by jack
خودرویی را جک زدن
to jack up a car
خودرویی را جک زدن
to drive a car
رانندگی کردن خودرویی
motored
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motors
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor-
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
reefers
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefer
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
bouse
بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
weight
بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
spared
یدکی
alternates
یدکی
alternated
یدکی
alternate
یدکی
auxiliary
یدکی
auxiliaries
یدکی
secondary
یدکی
refills
یدکی
refilled
یدکی
extras
یدکی
extra-
یدکی
extra
یدکی
refill
یدکی
spare
یدکی
fail back
یدکی
refilling
یدکی
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone .
ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
auxiliary circuit
مدار یدکی
spare
اسباب یدکی
alternate position
موضع یدکی
accessory equipment
وسایل یدکی
stand by battery
باتری یدکی
accessory equipment
تجهیزات یدکی
spareable
یدکی شدنی
repair parts
قطعات یدکی
spare parts
قطعات یدکی
parts
قطعات یدکی
accessory
وسیله یدکی
accessory
لوازم یدکی
alternate headquarters
قرارگاه یدکی
spared
اسباب یدکی
auxiliary equipment
وسایل یدکی
accessories
لوازم یدکی
part
قطعه یدکی
bingo field
فرودگاه یدکی
hack chronometer
کرونومتر یدکی
filler depot
انبار یدکی
coarse sight
دوربین یدکی
reserve
احتیاط یدکی
reserves
احتیاط یدکی
secondary position
موضع یدکی
replacement part
قطعه یدکی
supplementary position
موضع یدکی
alternate water terminal
باراندازابی یدکی
alternate aerodrome
فرودگاه یدکی
reserving
احتیاط یدکی
ferret
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferrets
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
hack chronometer
ساعت شماردقیق یدکی
spares stock
موجودی لوازم یدکی
part
اسباب یدکی اتومبیل
accessory box
جعبه لوازم یدکی
spare parts list
فهرست لوازم یدکی
sustainer
سیستم خرج یدکی
common parts
قطعات یدکی عمومی
by pass
لوله یدکی جا گذاشتن
auxiliary spark gap
دهانه جرقه یدکی
alternate traversing fire
اتش یدکی در سمت
alternate traversing fire
اتش یدکی سمتی
jato unit
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
secondary cone
برج هدایت یدکی ناو
spared
برای یدکی نگاه داشتن
spare
برای یدکی نگاه داشتن
spares
اقلام اضافی وسایل یدکی
snuffled
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffle
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
recovery airfield
فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
alternate escort operating base
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
twinge
درد کشیدن تیر کشیدن
agonise
زحمت کشیدن درد کشیدن
twinges
درد کشیدن تیر کشیدن
transponder india
رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
replication
1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
dragged
کشیدن بزور کشیدن
drag
کشیدن بزور کشیدن
drags
کشیدن بزور کشیدن
running spare
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
pressure breathing
تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
part list
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
pull up
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
cannibalized
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
accessory
لوازم یدکی لوازم اضافی
supplementary charge
خرج یدکی خرج اضافی
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
stretches
کشیدن
stretches
: کشیدن
stretched
کشیدن
stretched
: کشیدن
stretch
کشیدن
stretch
: کشیدن
shoot up
قد کشیدن
withdrawals
پس کشیدن
withdrawal
پس کشیدن
to mop up
سر کشیدن
heave
کشیدن
heaved
کشیدن
thole
کشیدن
inhales
تو کشیدن
drawing
کشیدن
snick
کشیدن
draws
چک کشیدن
threads
نخ کشیدن به
drawled
کشیدن
evulsion
کشیدن
tirl
کشیدن نخ
drawings
کشیدن
figure
کشیدن
plotted
کشیدن
to drink off
سر کشیدن
draw a cheque for
چک کشیدن
suspire
اه کشیدن
ratch
کشیدن
rax
کشیدن
avulse
کشیدن
to draw to an end
ته کشیدن
to draw a line
خط کشیدن
to d. on
کشیدن
dessicate
اب کشیدن
thread
نخ کشیدن به
draw in
تو کشیدن
abduce
به یک سو کشیدن
plots
کشیدن
sighing
اه کشیدن
hauls
کشیدن
hauling
کشیدن
hauled
کشیدن
haul
کشیدن
figures
کشیدن
figuring
کشیدن
flaunt
به رخ کشیدن
flaunted
به رخ کشیدن
flaunting
به رخ کشیدن
flaunts
به رخ کشیدن
plot
کشیدن
chart
کشیدن
to utter a sigh
اه کشیدن
give a pull at
کشیدن
to suck up
کشیدن
to sniff at
بو کشیدن
win over
کشیدن
shoving
کشیدن
shoves
کشیدن
shoved
کشیدن
shove
کشیدن
indraft
تو کشیدن
indraght
تو کشیدن
indravgnt
تو کشیدن
to pluck at
کشیدن
to take off
سر کشیدن
to take pains
کشیدن
utter a sigh
اه کشیدن
touse
کشیدن
imbibing
در کشیدن
imbibes
در کشیدن
imbibed
در کشیدن
imbibe
در کشیدن
to toss off
سر کشیدن
sighs
اه کشیدن
to take up
کشیدن
sighed
اه کشیدن
sigh
اه کشیدن
subduct
کشیدن
to smell about
بو کشیدن
to run out
ته کشیدن
inhale
تو کشیدن
suffers
کشیدن
suffered
کشیدن
suffer
کشیدن
draw
چک کشیدن
mark off
خط کشیدن
draws
کشیدن
charts
کشیدن
charting
کشیدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com