Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (8 milliseconds)
English
Persian
torsade
یراق یا ریسمان تابیده
Other Matches
twisting
نخ یا ریسمان تابیده
twist
نخ یا ریسمان تابیده
twists
نخ یا ریسمان تابیده
harnessed
یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
harnessing
یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
harness
یراق کردن یراق اسب متصل به ارابه
inhaul
ریسمان ریسمان بادبان کشی
lacing
یراق
trapping
یراق
galloon
یراق
yarns
نخ تابیده
whipcord
نخ تابیده
spun yarn
نخ تابیده
twisty
تابیده
lisle
نخ تابیده
yarn
نخ تابیده
harnessing
یراق اسب
galloon
یراق اسب
gallooned
یراق دار
smith and founder
یراق در و پنجره
in harness
یراق شده
harness
یراق اسب
chevrons
یراق سردست
laceman
یراق باف
chevron
یراق سردست
lacevi
یراق گذاشتن
harnessed
یراق اسب
fastenings
یراق درب
ironmongers
یراق کوب
ironmonger
یراق کوب
fastening
بند یراق در
fastenings
بند یراق در
fastening
یراق درب
soft laid
نرم تابیده
hard laid
سفت تابیده
worsted
پشم تابیده
organzine
ابریشم تابیده
hitch up
اسب را یراق کردن
in the saddle
یراق صاحب مقام
galloon
یراق زدن بسراسب
toggery
یراق ودهانه اسب
terret or rit
حلقه یراق اضافی
crewel
نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
stranded wire
سیم بهم تابیده
reflected light
نور باز تابیده
spun rayon
ابریشم مصنوعی تابیده
hand spun
نخ تابیده با دست
[دستریس]
cable suspension bridge
پل معلق با سیم تابیده
convoluted
بهم تابیده حلقوی
red coals
زغال سرخ یا تابیده
lace
بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
laces
بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
whipcord
پارچه محکم ودارای نخ تابیده
pageboy
موی بلند و نوک تابیده
pageboys
موی بلند و نوک تابیده
whipping
نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
weigh out
توزین سوارکار و زین و یراق پیش از مسابقه
guilloche
ارایشی که ماننداست به نوارهایاقیطانهای بهم تابیده
interlacing band
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
interlacement band
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
guilloche
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
cable suspension bridge
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
small stuff
ریسمان
marline spike
ریسمان وا کن
inhauler
ریسمان
chords
ریسمان
thread
ریسمان
string
نخ ریسمان
guys
ریسمان
line
ریسمان
lines
ریسمان
cord
ریسمان
racking
ریسمان
chord
ریسمان
cords
ریسمان
roped
ریسمان
ropes
ریسمان
rope
ریسمان
threads
ریسمان
guy
ریسمان
single yarn
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
avalanche cord
ریسمان بهمن
warp
طناب ریسمان
boulter
ریسمان چندقلابه
mason's line
ریسمان کار
purse strings
ریسمان سر کیسه
parrel
حلقه ریسمان
rope dancer
ریسمان باز
plumb line
ریسمان شاغول
plumb lines
ریسمان شاغول
twines
ریسمان چند لا
twined
ریسمان چند لا
twine
ریسمان چند لا
inhauler
ریسمان بادبان کش
ropedancer
ریسمان باز
rope dancing
ریسمان بازی
marlinspike
ریسمان واکن
marlinespike
ریسمان واکن
fishline
ریسمان ماهیگیری
twining
ریسمان چند لا
crane rope
ریسمان جرثقیل
halliard
ریسمان بادبان
corded
ریسمان دار
hoisting rope
ریسمان بالابر
acrobatism
ریسمان بازی
chalkline
ریسمان خط کشی
warped
طناب ریسمان
warps
طناب ریسمان
lazy painter
ریسمان تیرک
halyard
ریسمان بادبان
warp
ریسمان پیچ و تاب
chalk-line
[ریسمان اشباع شده با گچ]
fishing line
ریسمان ماهی گیری
strinker
ریسمان بستن ماهی
headline
در بالای صفحه ریسمان
headlines
در بالای صفحه ریسمان
warped
ریسمان پیچ و تاب
warps
ریسمان پیچ و تاب
pull the bell
ریسمان زنگ رابکشید
fish line
ریسمان ماهی گیری
fly line
ریسمان کلفت ماهیگیری
bowstring
ریسمان دار زه کمان
as different as chalk and cheese
<idiom>
مثل آسمان و ریسمان
[متفاوت]
gimp
نوعی ریسمان ماهی گیری
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
aurigae
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
auriga
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
once bitŠtwice shy
مارگزیده از ریسمان سیاه وسفیدمی ترسد
bug taper
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
leaders
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leader
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
metallic thread
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
check string
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
keepers
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
junk
ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
stripes
یراق پارچه راه راه
lacing
یراق دوزی ملیله دوزی
stripe
یراق پارچه راه راه
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
plumb rule
ریسمان کار یا شاقولی که روی تختهای اویزان باشد تخته کار
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
bungee
ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
sinkers
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
halyard
ریسمان پرچم طناب پرچم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com