Total search result: 302 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
manager |
یس بخش در شرکت |
managers |
یس بخش در شرکت |
|
|
Search result with all words |
|
field |
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند |
field |
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی |
fielded |
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند |
fielded |
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی |
fields |
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند |
fields |
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی |
bidder |
شرکت کننده در مناقصه یامزایده |
bidders |
شرکت کننده در مناقصه یامزایده |
accession |
شرکت در مالکیت |
desk |
میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها |
desks |
میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها |
join |
شرکت کردن در پیوستن |
joined |
شرکت کردن در پیوستن |
joins |
شرکت کردن در پیوستن |
manager |
ل کامپیوترها و شبکه در شرکت |
managers |
ل کامپیوترها و شبکه در شرکت |
private |
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت |
privates |
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت |
house |
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها |
house |
شرکت |
housed |
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها |
housed |
شرکت |
houses |
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها |
houses |
شرکت |
equipment |
وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت |
subscribe |
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با |
subscribed |
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با |
subscribes |
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با |
subscribing |
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با |
component |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
components |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
carrier |
فرستنده بار شرکت حمل و نقل |
carriers |
فرستنده بار شرکت حمل و نقل |
share |
شرکت داشتن در سهم بردن |
shared |
شرکت داشتن در سهم بردن |
shares |
شرکت داشتن در سهم بردن |
play |
شرکت درمسابقه انفرادی |
played |
شرکت درمسابقه انفرادی |
playing |
شرکت درمسابقه انفرادی |
plays |
شرکت درمسابقه انفرادی |
hand |
شرکت |
handing |
شرکت |
provider |
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند. |
providers |
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند. |
structure |
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن |
structures |
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن |
structuring |
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن |
campaigner |
کسی که در لشکر کشی شرکت میکند |
campaigners |
کسی که در لشکر کشی شرکت میکند |
name |
نام یک شرکت بزرگ |
names |
نام یک شرکت بزرگ |
letterhead |
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است |
letterheads |
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است |
lotus |
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است |
lotuses |
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است |
incorporation |
جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت |
incorporation |
شرکت |
contribution |
شرکت |
contributions |
شرکت |
firm |
شرکت |
firmer |
شرکت |
firmest |
شرکت |
firms |
شرکت |
consortia |
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم |
consortia |
ائتلاف چند شرکت |
consortium |
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم |
consortium |
ائتلاف چند شرکت |
consortiums |
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم |
consortiums |
ائتلاف چند شرکت |
in house |
درون ساختمان یک شرکت |
in-house |
درون ساختمان یک شرکت |
liquidation |
تصفیه شرکت |
companies |
شرکت |
company |
شرکت |
partnership |
شرکت تضامنی |
partnership |
شرکت |
partnerships |
شرکت تضامنی |
partnerships |
شرکت |
nap |
بهترین شرکت کننده |
napped |
بهترین شرکت کننده |
napping |
بهترین شرکت کننده |
naps |
بهترین شرکت کننده |
general |
شرکت مربوط به امور اداری اصلی |
generals |
شرکت مربوط به امور اداری اصلی |
handicap |
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان |
handicaps |
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان |
assist |
شرکت جستن |
assisted |
شرکت جستن |
assisting |
شرکت جستن |
assists |
شرکت جستن |
merger |
یکی شدن دو یاچند شرکت |
mergers |
یکی شدن دو یاچند شرکت |
sleeping partner |
شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد |
sleeping partners |
شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد |
picture |
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel |
pictured |
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel |
pictures |
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel |
picturing |
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel |
corporation |
شرکت |
corporation |
شرکت سهامی |
Other Matches |
|
compaq computer corporation |
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر |
limited company |
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی |
constituent company |
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر |
international finance corporation |
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است |
parent company |
شرکت مادر شرکت مرکزی |
outsource |
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی |
dragger |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
business group |
شرکت سهامی [شرکت] |
body corporate |
شرکت شرکت سهامی |
army component |
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی |
component command |
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات |
associations |
شرکت |
cahoot |
شرکت |
EIS |
ول شرکت |
participation |
شرکت |
business |
شرکت |
fellowsh |
شرکت |
corporations |
شرکت |
businesses |
شرکت |
association |
شرکت |
enterprises |
شرکت |
enterprise |
شرکت |
consociation |
شرکت |
concern |
شرکت |
concerns |
شرکت |
stand-in |
شرکت کردن |
invalidation of company |
بطلان شرکت |
participated |
شرکت کردن |
subsidiary company |
شرکت فرعی |
acting company |
شرکت عامل |
stock company |
شرکت سهامی |
participates |
شرکت کردن |
stand-ins |
شرکت کردن |
contribute |
شرکت کردن |
contributed |
شرکت کردن |
sit out |
شرکت نداشتن در |
contributes |
شرکت کردن |
contributing |
شرکت کردن |
partook |
شرکت کردن |
shipping company |
شرکت کشتیرانی |
inveluntary partnership |
شرکت قهری |
stand in |
شرکت کردن |
corporativism |
شرکت گرایی |
participation |
شرکت کردن |
electric company |
شرکت برق |
intel corporation |
شرکت اینتل |
to play at |
شرکت کردن در |
to sit out |
شرکت نداشتن در |
economic unit |
خانوار شرکت |
trading company |
شرکت تجارتی |
insurance company |
شرکت بیمه |
house flag |
پرچم شرکت |
voluntary partnership |
شرکت اختیاری |
holding company |
شرکت مالک |
tandy corporation |
شرکت Tandy |
affiliated company |
شرکت وابسته |
participate |
شرکت کردن |
general partnership |
شرکت تضامنی |
take a hand at |
شرکت کردن در |
employer's liability insurance company |
شرکت بیمه |
participants |
شرکت کننده |
participant |
شرکت کننده |
complicity |
شرکت در جرم |
participation |
شرکت در جرم |
aiding and abetting |
شرکت در جرم |
articles of assosiation |
اساسنامه شرکت |
memorandum of association |
اساسنامه شرکت |
private enterprise |
شرکت خصوصی |
joint-stock companies |
شرکت سهامی |
joint-stock company |
شرکت سهامی |
memorandom of association |
اساسنامه شرکت |
participable |
شرکت کردنی |
company secretary |
منشی شرکت |
microsoft corporation |
شرکت مایکروسافت |
subsidiaries |
شرکت تابعه |
pall bearer |
شرکت میکند |
article of association |
اساسنامه شرکت |
parcenary |
شرکت در ارث |
parcenary |
شرکت مشاع |
society |
شرکت کمیته |
parent company |
شرکت مادر |
societies |
شرکت کمیته |
parent company |
شرکت اصلی |
ncr corporation |
شرکت NCR |
subsidiary |
شرکت تابعه |
corporatism |
شرکت گرایی |
participable |
شرکت بردار |
go into |
شرکت کردن در |
holding company |
شرکت مرکزی |
shipping agent |
شرکت حمل |
principals |
شرکت اصلی |
principal |
شرکت اصلی |
associativity |
شرکت پذیری |
joint stock company |
شرکت سهامی |
giant corporation |
شرکت بزرگ |
joint stock |
شرکت سهامی |
associative |
شرکت پذیر |
proprietary company |
شرکت خصوصی |
article of a company |
اساسنامه شرکت |
artieles of association |
شرکت ناور |
participative |
شرکت کننده |
participating |
شرکت کننده |
private company |
شرکت خصوصی |
private corporation |
شرکت خصوصی |
associated company |
شرکت وابسته |
proportional liability partnership |
شرکت نسبی |
winding up |
انحلال شرکت |
mutual company |
شرکت تعاونی |
champerty |
شرکت در دعوا |
to take part [in] |
شرکت داشتن [در] |
civil partnership |
شرکت مدنی |
cooperative company |
شرکت تعاونی |
cooperative |
شرکت تعاونی |
share [in] |
شرکت [سهم] [در] |
certificate of incorporation |
شرکت نامه |
corporate appraisal |
ارزیابی شرکت |
a stand-alone company |
یک شرکت مستقل |
cooperative society |
شرکت تعاونی |
commercial company |
شرکت تجاری |
commercial firm |
شرکت تجارتی |
compulsory partnership |
شرکت قهری |
company seal |
مهر شرکت |
company union |
اتحادیه شرکت |
company law |
قوانین شرکت |
company network |
شبکه شرکت |
airline |
شرکت هواپیمایی |
partake |
شرکت کردن |
entrepreneurs |
موسس شرکت |
entrepreneur |
موسس شرکت |
founders |
موسس شرکت |
foundering |
موسس شرکت |
foundered |
موسس شرکت |
founder |
موسس شرکت |
businesses |
شرکت تجاری |
partaken |
شرکت کردن |
partakes |
شرکت کردن |
airlines |
شرکت هواپیمایی |
C.O |
مخفف شرکت |
branch of a company |
شعبه شرکت |
contributors |
شرکت کننده |
contributor |
شرکت کننده |
doctor to the company |
پزشک شرکت |
dissolution of partner ship |
فسخ شرکت |
play ball with someone <idiom> |
شرکت منصفانه |
sit in on <idiom> |
شرکت درجلسه |
partaking |
شرکت کردن |
winding up of a company |
انحلال شرکت |
business |
شرکت تجاری |
entry |
شرکت کننده |
unity |
وحدت شرکت |
dissolution of a company |
انحلال شرکت |
datapro |
یک شرکت تحقیقاتی |
corporations |
شرکت سهامی |
corporately |
بصورت شرکت |
equity |
حق صاحبان شرکت |
equities |
حق صاحبان شرکت |
unlimited liability company |
شرکت تضامنی |
marathoner |
شرکت کننده ماراتون |
earnest money |
ضمانتنامه شرکت در مناقصه |
growth company |
شرکت در حال گسترش |
corporate tax |
مالیات بر شرکت سهامی |
consumers cooperative company |
شرکت تعاونی مصرف |
giant corporation |
شرکت غول پیکر |
holding company |
شرکت صاحب سهم |
hewlett packard co. |
شرکت هیولت پاکارد |
computer serrices company |
شرکت خدمات کامپیوتری |
corporate planning |
برنامه ریزی شرکت |
fire company |
شرکت اتش نشانی |
finance company |
شرکت تامین مالی |
general meeting |
مجمع عمومی شرکت |
extend the life of the company |
امتداد مدت شرکت |
head office of company |
مرکز اصلی شرکت |
corporate profit |
سود شرکت سهامی |
president of the board [ American E] |
مدیر عامل [شرکت] |
chairman of the board [of directors/managers] |
مدیر عامل [شرکت] |
major corporation |
شرکت سهامی بزرگ |
associative rule |
شرکت پذیری [ریاضی] |
associative property |
شرکت پذیری [ریاضی] |
associative law |
شرکت پذیری [ریاضی] |
take part in <idiom> |
درچیزی شرکت داشتن |
To sit for an examination. |
درامتحان شرکت کردن |
chief executive officer [CEO] [American E] |
مدیر عامل [شرکت] |
PETAG |
شرکت فرش ایران |
management group |
ائتلاف چند شرکت |
realisation [British E] [of something] |
تصفیه شرکت [اقتصاد] |
realization [American E] [of something] |
تصفیه شرکت [اقتصاد] |
liquidation [of something] |
تصفیه شرکت [اقتصاد] |
non-resident corporation [American E] |
شرکت غیر ساکن |
non-resident company [British E] |
شرکت غیر ساکن |
spin-offs |
شرکت بخشهسازی شده |
spin-off |
شرکت بخشهسازی شده |
reduction of capital |
تقلیل سرمایه شرکت |
quasi public company |
شرکت نیمه دولتی |
public joint stock company |
شرکت سهامی عام |
producers cooperative company |
شرکت تعاونی تولید |
private joint stock company |
شرکت سهامی خاص |
participant observer |
مشاهده گر شرکت کننده |
outwork |
سفارش به خارج از شرکت |
nonresident |
بدون شرکت در جلسات |