English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (6 milliseconds)
English Persian
tactical troops یکانهای تاکتیکی
Other Matches
tactical air نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
tactical formation یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
mountain troops یکانهای کوهستانی
individual units یکانهای مستقل
chopline خط حد یکانهای دریایی
combat , elements یکانهای رزمی
field commands یکانهای رزمی
corps troops یکانهای سپاه
special troops یکانهای مخصوص
subunits یکانهای جزء
subunits یکانهای وابسته
covering troops یکانهای پوششی
tactical تاکتیکی
tactically تاکتیکی
advancing units یکانهای پیشروی کننده
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
army troops یکانهای رده ارتش
covering troops یکانهای پوشش کننده
inactive installation تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
individual units یکانهای منفرد یا مجزا
practical system دستگاه یکانهای عملی
force basis یکانهای مبنای هر قسمت
tactical command فرماندهی تاکتیکی
officer in tactical command فرمانده تاکتیکی
tactical command یکان تاکتیکی
tactical diameter قطر تاکتیکی
tactical control کنترل تاکتیکی
tactical element عنصر تاکتیکی
tactical complication پیچیدگی تاکتیکی
tactical complication بغرنجی تاکتیکی
tactical troops عدههای تاکتیکی
interval فاصله تاکتیکی
deception فریب تاکتیکی
tactical reserve احتیاط تاکتیکی
action information center مرکزاطلاعات تاکتیکی
tactical range recorder رادارصوتی تاکتیکی
deceptions فریب تاکتیکی
Canberra هواپیمای تاکتیکی ب- 75
tactical formation ارایش تاکتیکی
tactical movement حرکات تاکتیکی
tactical intelligence اطلاعات تاکتیکی
sea tail دنباله دریایی یکانهای هوارو
field commands یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
subordinates تحت امر یکانهای تابعه
subordinate تحت امر یکانهای تابعه
subordinated تحت امر یکانهای تابعه
subordinating تحت امر یکانهای تابعه
tactical air observer دیدبان تاکتیکی هوایی
tactical air force نیروی هوایی تاکتیکی
tactical air operation عملیات تاکتیکی هوایی
tactical call sign معرف رادیویی تاکتیکی
terrain corridor دالان تاکتیکی زمین
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
tactical concept تدبیر عملیات تاکتیکی
tactical range recorder سونار تاکتیکی ناو
tactical plan طرح عملیات تاکتیکی
tactical operation center مرکز عملیات تاکتیکی
tactical control کنترل و هدایت تاکتیکی
tactical airlift ترابری تاکتیکی هوایی
action information center مرکز اخبار تاکتیکی
tactical minning مین گذاری تاکتیکی
basic tactical unit یکان مبنای تاکتیکی
supporting range شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
supply arms یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
combined communication board هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
special troops یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
tactical air commander فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
tactical airlift حمل و نقل تاکتیکی هوایی
satellization زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
mounting area منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
smoke screen پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
super sabre نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی
air tropping ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
sea tail بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
overwatch مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
troop test ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
voodoo نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
vigilantes نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
vigilante نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
air frieghting بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
technical observer بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
spoofer در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
army training test راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
tacan نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
reference position محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
tactical element یکان رزمی یکان تاکتیکی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com