Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (6 milliseconds)
English
Persian
subunits
یکانهای جزء
Search result with all words
subordinate
تحت امر یکانهای تابعه
subordinated
تحت امر یکانهای تابعه
subordinates
تحت امر یکانهای تابعه
subordinating
تحت امر یکانهای تابعه
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
advancing units
یکانهای پیشروی کننده
armed services
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
army forces
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
army training and evaluation program
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
army training test
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
army troops
یکانهای رده ارتش
army troops
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
chopline
خط حد یکانهای دریایی
combat , elements
یکانهای رزمی
combat support troops
یکانهای پشتیبانی رزمی
combined communication board
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
component forces
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
corps troops
یکانهای سپاه
covering troops
یکانهای پوششی
covering troops
یکانهای پوشش کننده
field commands
یکانهای رزمی
field commands
یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
fire capabilities
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
force basis
یکانهای مبنای هر قسمت
garrison forces
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
inactive installation
تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
individual units
یکانهای مستقل
individual units
یکانهای منفرد یا مجزا
mountain troops
یکانهای کوهستانی
mounting area
منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
overwatch
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
practical system
دستگاه یکانهای عملی
satellization
زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
sea tail
دنباله دریایی یکانهای هوارو
sea tail
بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
smoke screen
پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
special troops
یکانهای مخصوص
special troops
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
subunits
یکانهای وابسته
supply arms
یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
supporting range
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
tactical troops
یکانهای تاکتیکی
technical observer
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
unified command
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com