English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
subunits یکانهای وابسته
Search result with all words
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Other Matches
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
individual units یکانهای مستقل
special troops یکانهای مخصوص
mountain troops یکانهای کوهستانی
combat , elements یکانهای رزمی
field commands یکانهای رزمی
tactical troops یکانهای تاکتیکی
corps troops یکانهای سپاه
chopline خط حد یکانهای دریایی
covering troops یکانهای پوششی
subunits یکانهای جزء
advancing units یکانهای پیشروی کننده
individual units یکانهای منفرد یا مجزا
covering troops یکانهای پوشش کننده
inactive installation تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
force basis یکانهای مبنای هر قسمت
practical system دستگاه یکانهای عملی
army troops یکانهای رده ارتش
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
subordinates تحت امر یکانهای تابعه
sea tail دنباله دریایی یکانهای هوارو
subordinating تحت امر یکانهای تابعه
subordinate تحت امر یکانهای تابعه
field commands یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
subordinated تحت امر یکانهای تابعه
combined communication board هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
supporting range شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
special troops یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
supply arms یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
smoke screen پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
satellization زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
mounting area منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
sea tail بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
overwatch مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
technical observer بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
army training test راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
federating وابسته
dependants وابسته
syncop وابسته به غش
cantabrigian وابسته به
dependant وابسته
federates وابسته
dependent وابسته
attributable وابسته به
monitorial وابسته به
elysian وابسته به
pertianing وابسته
federate وابسته
federated وابسته
diphtheric وابسته به
appurtenant وابسته
affiliating وابسته
affiliates وابسته
affiliated وابسته
of kin وابسته
attendant وابسته
pertinent وابسته
congenerous وابسته
affiliate وابسته
comprador وابسته
commissarial وابسته به
attendants وابسته
interdependent وابسته
cephalic وابسته به سر
akin وابسته
thereof=of that وابسته به ان
germane وابسته
carpal وابسته به مچ
plantar وابسته به کف پا
aquatic وابسته به اب
adjectives وابسته
adjective وابسته
attache وابسته
tuitionary وابسته به
thereof وابسته به ان
related وابسته
levitical وابسته به
messianic وابسته به
israelitish وابسته به
relevant وابسته
relative وابسته
febile وابسته به تب
pyrexic وابسته به تب
pyrexial وابسته به تب
contingents وابسته
pyretic وابسته به تب
hanger on وابسته
attached وابسته
correspondent وابسته
correspondents وابسته
sexual organs وابسته به
wedded وابسته
subordinating وابسته
subordinates وابسته
contingent وابسته
belonging وابسته ها
elfin وابسته به جن
riverrine وابسته به
pertaining وابسته
subordinated وابسته
subordinate وابسته
human وابسته بانسان
structurally وابسته به بنا
army attache وابسته نظامی
structural وابسته به ساختمان
subversion وابسته به خرابکاری
photic وابسته به نوروروشنایی
associated company شرکت وابسته
army attache وابسته زمینی
ethnic وابسته به نژادشناسی
ethnicity وابسته به نژادشناسی
pubertal وابسته به بلوغ
structurally وابسته به ساختمان
psychologic وابسته به روانشناسی
humans وابسته بانسان
puberal وابسته به بلوغ
structural وابسته به بنا
archimedean وابسته به ارشمیدس
pharyngal وابسته به گلوگاه
menstrual وابسته به قاعده گی
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine وابسته به وزغ
porcine وابسته بخوک
pharisaic وابسته به فریسی
auricular وابسته بشنوایی
psychiatric وابسته به روانپزشکی
rectal وابسته به مقعد
petrologic وابسته به سنگ
rectorial وابسته به rector
homicidal وابسته به ادمکشی
vital وابسته بزندگی
auditive وابسته به شنوایی
pharmacologic وابسته بداروشناسی
pyrrhic وابسته به " پیروس "
pythian وابسته به "اپولو"
seminal وابسته به منی
pygmean وابسته به پیگمی ها
municipal وابسته بشهرداری
petiolar وابسته به برگدم
attache وابسته نظامی
scientific وابسته بعلم
investigatory وابسته به رسیدگی
vital وابسته به زندگی
rhinal وابسته به بینی
generic وابسته به تیره
preemptive وابسته به حق شفعه
adipic وابسته به چربی
preemptive وابسته به پیشدستی
aerological وابسته بهواشناسی
aesculapian وابسته به دارگونه طب
affiliated company شرکت وابسته
plumbous وابسته به سرب
air attache وابسته هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com