English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English Persian
coach dog یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
Other Matches
to be after somebody پی [دنبال] کسی رفتن [برای کیفری مجازاتی]
hitch one's wagon to a star <idiom> دنبال هدف رفتن
To go about ones business. دنبال کار خود رفتن
to pursue pleasure دنبال خوش گذرانی رفتن
sink one's teeth into <idiom> با جدیت دنبال کاری رفتن
entrain اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
canvasses مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvass مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
To fetch and varry for someone . دنبال خرده فرمایش های کسی رفتن
hackney coach کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
there is a rush for the papers مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
dingo یکجورسگ استرالیایی
dingoes یکجورسگ استرالیایی
water dog سگ تربیت شده برای اوردن مرغ ابی
espalier چوب بندی برای تربیت نهال میوه
to hang on the rear برای حمله دنبال کردن
get a word in <idiom> یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
chopsticks میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
halterbreak کره اسب را برای پرش ازروی کمند تربیت کردن
to search [for] [someone] دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
weight belt کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
prolog زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
phaethon درشکه سوار درشکه چی
phaeton درشکه سوار درشکه چی
conventions استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
convention استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
well-bred با تربیت تربیت شده
fail سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
prompt to go اماده برای رفتن
trip the light fantastic <idiom> رفتن برای رقصیدن
fluctuability امادگی برای بالاوپایین رفتن
gressorial مناسب برای راه رفتن
sick call تجمع برای رفتن به بهداری
to stretch one's legs برای ورزش راه رفتن
to come to meet به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach به طرف کسی رفتن برای برخورد
to be coming up to meet به طرف کسی رفتن برای برخورد
to step out برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
to come towards به طرف کسی رفتن برای برخورد
sand shoes یکجور گیوه برای رفتن در شن زار
shop around <idiom> به مغازههای مختلفی برای خریدچیزی رفتن
turn out <idiom> رفتن برای دیدن یا انجام کاری
shore leave مرخصی ملوانان وافسران برای رفتن بخشکی
Where do I change for ... ? برای رفتن به ... کجا باید عوض کنم؟
to go to ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی
to go away ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی
hypnotizable اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی
to ride on the bus سوار اتوبوس شدن [برای رفتن به جایی]
to go clubbing به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
Where do I change for ... ? برای رفتن به ... کجا باید مترو را عوض کنم؟
to go catting [to look for sexual partners] <idiom> رفتن برای دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره]
Which bus do I take for the opera? برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
zone ride کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
Which bus do I take to Victoria Station? کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
pace lap دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه
droshky درشکه
phaeton درشکه
carriageable درشکه رو
four wheeler درشکه
hackie درشکه چی
phaethon درشکه
speedway درشکه رو
coachmen درشکه چی
coachman درشکه چی
gharry درشکه
hacks درشکه کرایه
sleigh درشکه سورتمه
coach house درشکه خانه
sleighs درشکه سورتمه
calash نوعی درشکه
perambulators درشکه بچگانه
to keep a carriage درشکه داشتن
cabstand ایستگاه درشکه
garriage and paie درشکه دواسبه
sidecars درشکه چهارچرخه
carriage and four درشکه چهاراسبه
tandem درشکه دو نفری
sidecar درشکه چهارچرخه
tandems درشکه دو نفری
horseless carriage درشکه بی اسب
hacked درشکه کرایه
carriage road راه درشکه رو
perambulator درشکه بچگانه
hood کروک درشکه
there is a p in the carriage درشکه مسافردارد
hoods کروک درشکه
hack درشکه کرایه
hackney carriage درشکه کرایهای
cabriolet درشکه دوچرخه
coach park مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
hansoms درشکه دوچرخه
hansom درشکه دوچرخه
dash board گل گیر درشکه
bail out کنار رفتن توپ زن از محل ایستادن برای حفافت ازضربه توپ
coachload افراد سوار بر درشکه
clarence درشکه چهارچرخه پوشیده
hach درشکه کرایهای زحمت
curricle درشکه دوچرخهای سبک
shandradan درشکه تک اسبه قدیمی
shay درشکه دوچرخه دونفره
carriole درشکه سبک تک اسبه
bassinet درشکه دستی بچگانه
troika ارابه یا درشکه سه اسبه
hackman راننده درشکه کرایهای
buckboard درشکه بدون کروک
shandrydan درشکه تک اسبه قدیمی
Tonga تانگا درشکه هندی
barouche نوعی درشکه چهارچرخه
hackney man راننده درشکه کرایهای
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
fly man راننده درشکه تک اسبه کرایهای
tarantass درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
fiacre کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
tilbury درشکه روباز سبک دوچرخه
hackney درشکه کرایه اسب کرایبه
carry all درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
cariole درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
carryall درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
calash کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
stanhope درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
buggies نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
sleighs درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
caroche نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
buggy نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
sleigh درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
kicking strap تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
lamplighter با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
jinrikisha درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinriki درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
you have no option but to go چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
airbed تشکی که آنرا با باد پر میکنند
bisk ماهی وغیره درست میکنند
trampolines توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipe لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipes لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
aeroscope اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
barbette سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
Havana سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
trampoline توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
gentrice تربیت
genteelness تربیت
half bred بی تربیت
gentlest با تربیت
barbarous بی تربیت
ill bred بی تربیت
gentler با تربیت
impolite بی تربیت
education تربیت
gentle با تربیت
pedagogy تربیت
good breeding تربیت
ill mannered بی تربیت
caddish بی تربیت
upbringing تربیت
mannerless بی تربیت
unpolished بی تربیت
ill-bred بی تربیت
unmannerly بی تربیت
grosser بی تربیت
grosses بی تربیت
well bred با تربیت
low bred بی تربیت
lowbred بی تربیت
uncivilly بی تربیت
uncivil بی تربیت
gross بی تربیت
grossed بی تربیت
gentry تربیت
mannerliness تربیت
randy بی تربیت
true bred با تربیت
bearish بی تربیت
cultivation تربیت
nurturing تربیت
blowzed بی تربیت
chuff بی تربیت
manner تربیت
nurture تربیت
grossing بی تربیت
nurtured تربیت
grossest بی تربیت
churl بی تربیت
nurtures تربیت
check string ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
they are under serveillance انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
they overtax our strength بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
needleful نخی که یکبار درته سوزن میکنند
moulding board تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
endoparasite انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com