Dictiornary-Farsi | یکجور جو وحشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
onion couch	یکجور جو وحشی
onion grass	یکجور جو وحشی


Other Matches

brutify	وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
maud	یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket	یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
wild fowl	مرغان وحشی پرندگان وحشی
ferae naturae	وحشی ذاتا وحشی
barbaric	وحشی
savages	وحشی
savaging	وحشی
unshapen	وحشی
rambunctious	وحشی
unshaped	وحشی
savaged	وحشی
feral	وحشی
undaunted	وحشی
ruttish	وحشی
ruffian	وحشی
ruffians	وحشی
sylvatic	وحشی
ferocious	وحشی
truculent	وحشی
savage	وحشی
unmannerly	وحشی
Gothic	وحشی
wilds	وحشی
gris	وحشی
barbarous	وحشی
wild	وحشی
boarish	وحشی
ungovernable	وحشی
ferine	وحشی
uncivilized	وحشی
hare brained	وحشی
wildest	وحشی
anthropophagus	وحشی
fellness	وحشی گری
farouche	وحشی صفت
parsnip	هویج وحشی
parsnip	زردک وحشی
parsnips	هویج وحشی
parsnips	زردک وحشی
wildfowl	اردک وحشی
bullock	گوساله وحشی
bullocks	گوساله وحشی
gothicism	وحشی گری
wildcat	گربه وحشی
wildcats	گربه وحشی
feral child	کودک وحشی
semi barbarian	نیم وحشی
savages	وحشی شدن
saracen	کافر وحشی
buffaloes	گاو وحشی
cheetah	یوزپلنگ وحشی
barbarise	وحشی کردن
barbarize	وحشی کردن
savaging	وحشی کردن
savaging	وحشی شدن
savages	وحشی کردن
on the same p as the savages	درترازو وحشی ها
horsemint	نعناع وحشی
mustang	اسب وحشی
savaged	وحشی کردن
savaged	وحشی شدن
charlock	خردل وحشی
savage	وحشی کردن
savage	وحشی شدن
manlike	جنس نر وحشی
imbrute	وحشی شدن
mallards	اردک وحشی
cheetahs	یوزپلنگ وحشی
headaches	خشخاش وحشی
gross	وحشی توده
bestiality	وحشی گری
headache	خشخاش وحشی
wild rice	برنج وحشی
toadflax	کتان وحشی
mallard	اردک وحشی
brutalised	وحشی شدن
brutalises	وحشی شدن
wildlife	حیوانات وحشی
wildling	حیوان وحشی
wildness	وحشی گری
grossing	وحشی توده
grossest	وحشی توده
grosses	وحشی توده
grosser	وحشی توده
grossed	وحشی توده
Wild West	غرب وحشی
brutalizes	وحشی شدن
brutalizing	وحشی شدن
uncivil	وحشی بی ادب
buffalo	گاو وحشی
tiger cat	گربه وحشی
brutalize	وحشی شدن
uncivilly	وحشی بی ادب
brutalized	وحشی شدن
brutalising	وحشی شدن
the african savages	وحشی های آفریقا
feral	حیوان شکاری وحشی
barbarian	ادم وحشی یابربری
barbarians	ادم وحشی یابربری
brutal	حیوان صفت وحشی
caprifig	درخت انجیر وحشی
barbarise	وحشی گری کردن
styrax	بوته وحشی جاوی
gooseberry bush	درخت انگور وحشی
barbarize	بیگانه یا وحشی شدن
brent	یکجورغاز وحشی کوچک
sheldrake	اردک وحشی دریایی
perfection of savagery	کمال وحشی گری
perfection of savagery	نهایت وحشی گری
greylag	غاز وحشی اروپایی
ferocity	وحشی گری سبعیت
wild beasts	جانوران وحشی وحوش
buffs	گاو وحشی زردنخودی
leopards	پلنگ گربه وحشی
leopard	پلنگ گربه وحشی
madcap	ادم بی پروا و وحشی
buff	گاو وحشی زردنخودی
marihuana	تنباکوی وحشی بیابانی
marijuana	تنباکوی وحشی بیابانی
ruffianly	گردن کلفت وحشی
mallard	نوعی مرغابی وحشی
troglodyte	انسانهای غارنشین وحشی
wildfowler	شکارچی غاز وحشی
mallards	نوعی مرغابی وحشی
wild parsley	انواع هویج وحشی
homogeneous	یکجور
pan pipe	یکجور نی
pandean pipe	یکجور نی
alike	یکجور
catamount	ادم پس کوهی و وحشی صفت
charreada	سواری مکزیکی اسب وحشی
masterwort	سنبل ختایی جاوه وحشی
catamountain	ادم پس کوهی و وحشی صفت
brutalizing	وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalising	وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalize	وحشی یا حیوان صفت کردن
reclaim animal	حیوانات وحشی تربیت شده
brutalized	وحشی یا حیوان صفت کردن
wilding	گیاه یا میوه خودرو وحشی
brutalizes	وحشی یا حیوان صفت کردن
polecat	موش خرمای وحشی اروپایی
polecats	موش خرمای وحشی اروپایی
wild eyed	دارای چشمان وحشی وخیره
passenger pigeon	کبوتر وحشی امریکای شمالی
warrens	محل نگهداری حیوانات وحشی
brutalises	وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalised	وحشی یا حیوان صفت کردن
warren	محل نگهداری حیوانات وحشی
pair royal	سه برگ یکجور
griffon	یکجور لاشخور
sheer legs	یکجور جرثقیل
sheers	یکجور جرثقیل
snow flake	یکجور گل حسرت
trebuchet	یکجور ترازو
lambs wool	یکجور نوشابه
lampereel	یکجور ماهی
osborne	یکجور بیسکویت
pair royal	سه سر سه طاس یکجور
pandore	یکجور سه تار
pippin	یکجور سیب
polyanthus	یکجور نرگس
moloch	یکجور سوسماراسترالیایی
mignonette	یکجور گل میخک
rubicelle	یکجور یاقوت
custard pie	یکجور شیرینی
trebucket	یکجور ترازو
lotos	یکجور نیلوفرابی
lewis gun	یکجور مسلسل
gleek	سه برگ یکجور
cracker	یکجور شیرینی
crackers	یکجور شیرینی
nonsuch	یکجور یونجه
cold cream	یکجور مرهم
costrel	یکجور قمقمه
petard	یکجور ترقه
Jaffa	یکجور پرتغال
aigret	یکجور ماهیخوار
double pair royal	چهارطاس یکجور
dutchmans	یکجور گل ساعت
lotus	یکجور نیلوفرابی
lotuses	یکجور نیلوفرابی
elephant'sgrass	یکجور لویی
diana	الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
cougar	گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
saddle bronc riding	سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
to have the wild stag's foot <idiom>	در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
zootechny	فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnics	فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
cougars	گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
mayweed	یکجور بابونه بدبو
fandango	یکجور رقص اسپانیولی
majolica	یکجور کاشی صورتی
fandangos	یکجور رقص اسپانیولی
chrysoprase	یکجور یاقوت زرد
custard	یکجور شیرینی یا فرنی
marcelwave	یکجور فر یا موج که بمومیدهند
pollack or lock	یکجور ماهی روغن
pullicate	یکجور دستمال رنگی
busby	یکجور کلاه پوستی