English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
pyrrhic dance یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
Other Matches
trireme کشتی جنگی روم و یونان باستان
Ancient Greece یونان باستانی [یونان جهان باستان]
hellene یونان باستان
laconian ولایتی از یونان باستان
achaian اهل شهراخائیه در یونان باستان
drachmas پول نقره یونان باستان
drachmae پول نقره یونان باستان
drachma پول نقره یونان باستان
achaean اهل شهراخائیه در یونان باستان
agora [فضای باز عمومی در یونان باستان]
Dryopic [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
cyzicene hall [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
obol سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
theoric وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
peplos یکجور روسری زنانه دریونان باستان
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
martial music مزیک جنگی یا نظامی
supremacy برتری کامل قوا سیادت جنگی یا نظامی حاکمیت بر میدان نبرد
articles of war قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
ionic وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
martially بطور جنگی بطور نظامی
maud یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
escry فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
warship کشتی جنگی ناو جنگی
warships کشتی جنگی ناو جنگی
battle drill مشق جنگی تمرین جنگی
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
hellas یونان
philhellenic یونان
philhellene یونان
live fire تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
philhellene دوست یونان
philhellenic دوست یونان
Greece کشور یونان
hellene تبعه یونان
Hellenic مربوط به یونان
homeric شاعر نابینای یونان
croesus کراسوس : پادشاه یونان
aeolus پادشاه تسالی یونان
pythian اهل دلفی یونان
hellenist متخصص فرهنگ یونان
bouleuterion [مجلس سنا در یونان]
Orinthian Order معماری کلاسیک [در یونان و رم]
Bassae Order [معماری یونی یونان]
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
classicism پیروی از سبکهای یونان وروم
melpomene الهه شعر وتراژدی یونان
romaika رقص ملی یونان امروز
romaic زبان بومی یونان امروز
heraclidae اولادهرکول پهلوان نامی یونان
delphian ساکن معبد دلف یونان
delphic ساکن معبد دلف یونان
greco پیشوند بمعنی یونان و یونانی
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
agonistic وابسته به مسابقات باستانی یونان
agonistical وابسته به مسابقههای باستانی یونان
doric بسبک معماری قدیم یونان
planeta درروم باستان
Ancient history تاریخ باستان
archaeologist باستان شناس
archaeology باستان شناسی
archeology باستان شناسی
anciently در عهد باستان
archeologist باستان شناس
Ancient Egypt مصر باستان
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
naos ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
pallium ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
nectar شراب لذیذ خدایان یونان شهد
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
peloponnesian وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
provincialize تبدیل باستان کردن
civil low سیستم حقوقی رم باستان
provenance منبع [باستان شناسی]
archeological site منبع [باستان شناسی]
site of the find چشمه [باستان شناسی]
site of the find منبع [باستان شناسی]
archeological وابسته به باستان شناسی
provenance چشمه [باستان شناسی]
archeological site چشمه [باستان شناسی]
archaeological وابسته به باستان شناسی
experimental archaeology باستان شناسی آزمایشی
archaeological Museum موزه باستان شناسی
the art of the Ancient world هنر جهان باستان
geochronology باستان شناسی زمین
antiquities روزگار باستان قدمت
antiquity روزگار باستان قدمت
aerial archaeology باستان شناسی هوایی
archeological dig حفاری باستان شناسی
cardo خیابان اصلی [در رم باستان]
tiresias غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
olympiad جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
corinthian اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
klepht یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
panathenaea جشن ATHENA دریونان باستان
khekher [کتیبه های مصر باستان]
canopus [شهر الکساندر در مصر باستان]
conscript fathere اعضای مجلس سنای روم باستان
impluvium [حوض باران گیر در روم باستان]
curia یکی ازتقسیمات کوچک قبیلهای در رم باستان
phratry درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
humanist دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
parnassian نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
minoan مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
Olympic Games مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
lar n در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
sibilline books کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
agoines مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
sabbatical year در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
alike یکجور
pan pipe یکجور نی
pandean pipe یکجور نی
homogeneous یکجور
onion couch یکجور جو وحشی
osborne یکجور بیسکویت
trebucket یکجور ترازو
pair royal سه برگ یکجور
pair royal سه سر سه طاس یکجور
griffon یکجور لاشخور
nonsuch یکجور یونجه
moloch یکجور سوسماراسترالیایی
trebuchet یکجور ترازو
lambs wool یکجور نوشابه
cold cream یکجور مرهم
lampereel یکجور ماهی
mignonette یکجور گل میخک
onion grass یکجور جو وحشی
lewis gun یکجور مسلسل
petard یکجور ترقه
lotos یکجور نیلوفرابی
Jaffa یکجور پرتغال
crackers یکجور شیرینی
cracker یکجور شیرینی
pandore یکجور سه تار
elephant'sgrass یکجور لویی
lotuses یکجور نیلوفرابی
lotus یکجور نیلوفرابی
sheer legs یکجور جرثقیل
sheers یکجور جرثقیل
aigret یکجور ماهیخوار
costrel یکجور قمقمه
snow flake یکجور گل حسرت
double pair royal چهارطاس یکجور
pippin یکجور سیب
gleek سه برگ یکجور
polyanthus یکجور نرگس
custard pie یکجور شیرینی
rubicelle یکجور یاقوت
dutchmans یکجور گل ساعت
chrysoprase یکجور یاقوت زرد
meerscham یکجور گل نرم چپق
grams یکجور باقلا گرم
mayweed یکجور بابونه بدبو
catbird یکجور باسترک امریکایی
trammel یکجور دام یا تور
custard یکجور شیرینی یا فرنی
mountain cork یکجور پنبه کوهی
missel یکجور باسترک در اروپا
busby یکجور کلاه پوستی
brandling یکجور کرم خاکی
catamount یکجور گربه دشتی
catamountain یکجور گربه دشتی
marcelwave یکجور فر یا موج که بمومیدهند
majolica یکجور کاشی صورتی
weever یکجور ماهی خاردار
muggins یکجور بازی دومینو
double pair royal چهار برگ یکجور
killdee یکجور مرغ باران
kirschwasser یکجور عرق البالو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com