English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
foot and mouth یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
Other Matches
mycetoma یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
pellagra یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
pebrine یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
psilosis یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
vives یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
pliantly polonica یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
colony گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
an intercurrent disease ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
maud یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
taking واگیردار
contagious واگیردار
zymotic واگیردار مسری
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
favus نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
rousing شاخدار
cornuted شاخدار
cusped شاخدار
cuspidated شاخدار
cuspidate شاخدار
horned شاخدار
guinea hen مرغ شاخدار
fairy tale دروغ شاخدار
A transparent (blatant)lie. دروغ شاخدار
fairy tales دروغ شاخدار
staghorn موت شاخدار
gig lamps عینک شاخدار
thumper دروغ شاخدار
guinea fowl مرغ شاخدار
pintado مرغ شاخدار
cowfish یکجورماهی شاخدار
keet جوجه مرغ شاخدار
horned design طرح شاخدار [یا شاخ گوزن]
ill health ناخوشی
had health ناخوشی
illness ناخوشی
diseases ناخوشی
disease ناخوشی
malady ناخوشی
illnesses ناخوشی
maladies ناخوشی
trichosis ناخوشی مو
unhealthiness ناخوشی
sicknesses ناخوشی
sickness ناخوشی
pathogenetic ناخوشی زا
morbidness ناخوشی
invalidism ناخوشی
indisposedness ناخوشی
morbidity ناخوشی
rouser دروغ شاخدار دروغ خیلی بزرگ
microzym میکرب ناخوشی
mal de mer ناخوشی دریا
out break of a disease شیوع ناخوشی
spells حمله ناخوشی
spelled حمله ناخوشی
spell حمله ناخوشی
liver ناخوشی جگر
diagnoses تشخیص ناخوشی
maldemer ناخوشی دریا
myopathy ناخوشی ماهیچه
morbific تولیدکننده ناخوشی
morbid ویژه ناخوشی
diagnosis تشخیص ناخوشی
livers ناخوشی جگر
bulimy ناخوشی گرسنگی
biliousness ناخوشی زردابی
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
morbific ناخوشی اور
pathogeny پیدایش ناخوشی
laryngopathy ناخوشی خرخره
impaludism ناخوشی مردابی
liver trouble ناخوشی جگر
estival ناخوشی تابستانی
hepatic disease ناخوشی جگر
enteropathy ناخوشی رودهای
diseases of this nature اینگونه ناخوشی ها
to be infected with disease ناخوشی راواگیرکردن
pathognomic نماینده ناخوشی
morbid anatomy از لحاظ ناخوشی
pathognomomical نماینده ناخوشی
dermatopathy ناخوشی پوست
he is liable to become sick اماده ناخوشی است
morbidly بطور ناخوشی یا فاسد
immune from disease مصون از گرفتن ناخوشی
arthropathy ناخوشی بند یا مفصل
sickleave مرخصی بابت ناخوشی
psychiater پزشک ناخوشی دماغی
illness faded her beauty ناخوشی زیبایی اوراکاست
bunt ناخوشی قارچی گندم
laryngopathy ناخوشی خشک نای
pathogenesis مبحث پیدایش ناخوشی
pellagrous دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
epidmic disease ناخوشی همه جا گیر
epizootic ناخوشی همه گیرحیوانی
mycotic دچار ناخوشی قارچی
metastasis جابجا شدن ناخوشی
foot rot ناخوشی پا در گاو و گوسفند
to swing the lead خود را به ناخوشی زدن
paragrahia ناخوشی غلط نویسی
diagnostic وابسته به تشخیص ناخوشی
qualm ناخوشی همه جاگیر
pandemics ناخوشی همه گیر
pandemic ناخوشی همه گیر
cirrhosis ناخوشی الکی جگر
pestilence ناخوشی همه جاگیر
contagions سرایت ناخوشی واگیر
attack اصابت یا نزول ناخوشی
unhealthy ناخوش ناخوشی اور
psychopathic وابسته به ناخوشی دماغی
qualms ناخوشی همه جاگیر
contagion سرایت ناخوشی واگیر
attacks اصابت یا نزول ناخوشی
attacked اصابت یا نزول ناخوشی
faunology جانوران
pyretotherapy معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
otological وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
pathognomic وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
hydropathic وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
idiopathy علاقه خاص ناخوشی جداگانه
nephritic درمان کننده ناخوشی گرده
zoodvnamics فیزیولوژی جانوران
implacentalia جانوران بی جفت
kit بچه جانوران
faunistic وابسته به جانوران
faunis الهه جانوران
vermin جانوران موذی
faunae مربوط به جانوران
lights ریه جانوران
kits بچه جانوران
zooplankton جانوران شناور
herbivora جانوران علفخوار
animals kingdom جهان جانوران
menagerie نمایشگاه جانوران
animality زندگی جانوران
menageries نمایشگاه جانوران
bimana جانوران دودست
animalist پیکرنمای جانوران
halobiont جانوران اب شور
arachnida جانوران عنکبوتی
invertebrata جانوران بی مهره
acephali جانوران بیسر
animal kingdom جهان جانوران
hydrargyia or rism مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
To pretend sickness(ignorance). تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
pathognomonic وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
to i. the germs of a disease میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
king of beasts پادشان جانوران :شیر
claw سرپنجه جانوران ناخن
articulata جانوران حلقه دار
clawed سرپنجه جانوران ناخن
pincer عضو گازانبری جانوران
clawing سرپنجه جانوران ناخن
terrarium نمایشگاه جانوران خشکی
claws سرپنجه جانوران ناخن
underbody پایین تنه جانوران
animal husband پرورش جانوران اهلی
zooid جانورسان شبیه جانوران
zootaxy طبقه بندی جانوران
neontology بررسی جانوران مانده
arthropoda جانوران مفصل دار
instinct هوش طبیعی جانوران
biosystematic رده بندی جانوران
wild beasts جانوران وحشی وحوش
to water [horses, cattle, etc.] آب دادن [به جانوران بومی]
verminous پر از حشرات یا جانوران موذی
pachyder mata جانوران پوست کلفت
instincts هوش طبیعی جانوران
oestrum شهوت ومستی جانوران
framboesia ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
orthopaedy معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
the disease threatens to sprea این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
To kI'll animals for food . جانوران را برای غذا کشتن
achordata جانوران فاقد ستون فقرات
aquarium نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
gamekeeper متصدی جانوران شکاری قرقچی
seafood غذاهای مرکب از جانوران دریایی
weasel جانوران پستاندار شبیه راسو
gamekeepers متصدی جانوران شکاری قرقچی
microorganisms جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganism جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
animalcular وابسته به جانوران ذره بینی
weasels جانوران پستاندار شبیه راسو
aquariums نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
vivarium جای نگاهداری جانوران زمینی
aquaria نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
lorica پوسته سخت حافظ جانوران
epizootic منتشر شونده درمیان جانوران
somite حلقه یابند بدن جانوران
limnologist زیست شناس جانوران اب شیرین
prosodemic درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
germtheory فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
intercurreace مداخله وقوع درمیان ورود یک ناخوشی درناخوشی دیگر
incestuous وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
polyzoic مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
polyphagous تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
zootechnics روش تربیت ورام کردن جانوران
fauna کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
chitin جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com