Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
noyau
یکجور نوشابه که مغز هسته بان میزنند
Other Matches
papier
یکجور مقوای سخت که چسب و گل رس و چیزهای دیگربخمیران میزنند
lambs wool
یکجور نوشابه
nucleole
جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
maud
یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket
یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
i hear a tap at the door
در میزنند
the stars twinkle
چشمک میزنند
there is a ring at the door
دم در زنگ میزنند
they serve it with butter
کره به ان میزنند
the horse paws the ground
اسب سم بزمین میزنند
birds are singing
مرغان چهچه میزنند
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
nuclide
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
jew's harp
سازی که با دندان نگاه میدارند و باانگشت میزنند
kench
تغاری که ماهی یاپوست رادران نمک میزنند
pipe light
تیکه چوبی که با ان پیپ یاچپق را اتش میزنند
wedding favour
گل یا نوار سفید که به افتخارعروسی به جامه خود میزنند
closed cycle reactor system
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
gongs
زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
gong
زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
irredentist
طرفدار برگرداندن همه جاهایی که ایتالیایی حرف میزنند به ایتالیا
nucleon
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
magnetic nuclear resonance
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
nuclear magnetic resonance
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
soft drinks
نوشابه
tippled
نوشابه
brewage
نوشابه
tipples
نوشابه
tippling
نوشابه
tipple
نوشابه
refreshments
نوشابه
liquor
نوشابه
liquors
نوشابه
soft drink
نوشابه
partility for liquors
به نوشابه
refreshment
نوشابه
drink
نوشابه
drinks
نوشابه
tippler
نوشابه فروش
drinking was his ruin
نوشابه خوری
pick-me-ups
نوشابه مقوی
pick-me-up
نوشابه مقوی
pick me up
نوشابه مقوی
fastidium potus
نوشابه بیزاری
beverages
نوشابه شربت
beverage
نوشابه شربت
broaching
نوشابه دراوردن
waterer
نوشابه نوش
liquorish
نوشابه دوست
broach
نوشابه دراوردن
broached
نوشابه دراوردن
broaches
نوشابه دراوردن
drank
نوشابه خورد
drank as a f.
نوشابه زیادخورده
barroom
نوشابه فروشی
an alcoholic liquor
نوشابه الکلی
something short
نوشابه تند
dram shop
جایگاه نوشابه فروشی
long drink
نوشابه در گیلاس بلند
to soak oneself
زیاد نوشابه خوردن
hocus
نوشابه دارو زده
groggery
نوشابه فروشی میخانه
soft drink
نوشابه غیر الکلی
long drinks
نوشابه در گیلاس بلند
intoxicants
نوشابه مستی اور
slops
اب زیپو نوشابه سبک
intoxicant
نوشابه مستی اور
balderdash
یاوه نوشابه کف الود
firewater
نوشابه الکلی قوی
nephalism
پرهیز از نوشابه خوری
morat
نوشابه انگبین و توت
libation
نوشابه پاشی نوشیدن شراب
libations
نوشابه پاشی نوشیدن شراب
kummel
نوشابه المانی زیره دار
methglin
نوشابه انگبینی ادویه دار
oenomania
میل مفرط به نوشابه ها یا الکی
dutch courage
جراتی که از خوردن نوشابه اید
tope
نوشابه زیاد خوردن درختستان
butteries
جای فروش اذوقه و نوشابه
buttery
جای فروش اذوقه و نوشابه
posset
نوشابه مرکب از شیر وابجو
non-alcoholic beverages
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
soft drinks
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beverages
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
Say when stop!
[when pouring]
بگو کی بایستم!
[هنگام ریختن نوشابه]
Say when!
[when pouring]
بگو کی بایستم!
[هنگام ریختن نوشابه]
ginger ale
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
ginger ales
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
tap room
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
canteen
فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
to flinch the flagon
ازخوردن نوشابه خود داری کردن
canteens
فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
occasional licence
پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
cambric tea
نوشابه گرمی از اب و شیر وشکر و اغلب چای
licensed victualler
مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
he swore off drinking
سوگند خوردکه از نوشابه خوری دست بکشد
dry town
شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
joint
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
ginger beer
نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
ginger beers
نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
grog blossom
جوش یاقرمزی روی بینی که ازخوردن نوشابه زیادپیدامیشود
mead
نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
homogeneous
یکجور
alike
یکجور
pan pipe
یکجور نی
pandean pipe
یکجور نی
osborne
یکجور بیسکویت
rubicelle
یکجور یاقوت
dutchmans
یکجور گل ساعت
lampereel
یکجور ماهی
sheer legs
یکجور جرثقیل
aigret
یکجور ماهیخوار
sheers
یکجور جرثقیل
snow flake
یکجور گل حسرت
moloch
یکجور سوسماراسترالیایی
lotus
یکجور نیلوفرابی
lotuses
یکجور نیلوفرابی
gleek
سه برگ یکجور
lewis gun
یکجور مسلسل
elephant'sgrass
یکجور لویی
pair royal
سه برگ یکجور
pair royal
سه سر سه طاس یکجور
onion grass
یکجور جو وحشی
onion couch
یکجور جو وحشی
lotos
یکجور نیلوفرابی
pandore
یکجور سه تار
griffon
یکجور لاشخور
costrel
یکجور قمقمه
pippin
یکجور سیب
mignonette
یکجور گل میخک
nonsuch
یکجور یونجه
polyanthus
یکجور نرگس
cold cream
یکجور مرهم
double pair royal
چهارطاس یکجور
Jaffa
یکجور پرتغال
trebuchet
یکجور ترازو
trebucket
یکجور ترازو
cracker
یکجور شیرینی
crackers
یکجور شیرینی
petard
یکجور ترقه
custard pie
یکجور شیرینی
center web
هسته
cores
هسته
stones
هسته
stone
هسته
necleus
هسته
membrane
هسته
membranes
هسته
stoning
هسته
kernel
هسته
kernels
هسته
magnet core
هسته
nuclel
هسته ها
core
هسته
nuclei
هسته
air core
بی هسته
atoms
هسته
seedless
بی هسته
atom
هسته
nucleus
هسته
lansquenet
یکجور بازی گنجفه
kirschwasser
یکجور عرق البالو
maiolica
یکجور کاشی صورتی
deer tiger
یکجور یوز امریکایی
sparable
یکجور سنگ اهکی
fandangos
یکجور رقص اسپانیولی
fandango
یکجور رقص اسپانیولی
busby
یکجور کلاه پوستی
double pair royal
چهار برگ یکجور
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
mayweed
یکجور بابونه بدبو
meerscham
یکجور گل نرم چپق
marcelwave
یکجور فر یا موج که بمومیدهند
mine thrower
یکجور توپ سنگری
missel
یکجور باسترک در اروپا
weever
یکجور ماهی خاردار
chrysoprase
یکجور یاقوت زرد
dressing-up
یکجور بازیکهدر آنبچههالباسغیرعادیبهتنمیکنند
muggins
یکجور بازی دومینو
staniel
یکجور باز کوچک
killdee
یکجور مرغ باران
sand fly
یکجور پشه ریز
majolica
یکجور کاشی صورتی
trammel
یکجور دام یا تور
brandling
یکجور کرم خاکی
onion skin
یکجور کاغذ نازک
orang utan
یکجور بوزینه درازدست
orfe
یکجور ماهی طلایی
custard
یکجور شیرینی یا فرنی
busbies
یکجور کلاه پوستی
pavan
یکجور رقص سنگین
catbird
یکجور باسترک امریکایی
catamountain
یکجور گربه دشتی
catamount
یکجور گربه دشتی
buns
یکجور کلوچه یاکماج
magenta
یکجور رنگ قرمز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com