Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
maiolica
یکجور کاشی صورتی
majolica
یکجور کاشی صورتی
Other Matches
maud
یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket
یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
checked
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
tiles
کاشی
tile
کاشی
abaciscus
کاشی
tiler
کاشی پز
tile
اجر کاشی
mosaic tile
کاشی موزاییک
tile cutter
کاشی تراش
porcelain tile
کاشی چینی
glazed tile
اجر کاشی
ceramic tile
کاشی سرامیکی
enamelled brick
اجر کاشی
tile clay
گل کاشی پزی
decorated tile
کاشی زینتی
tilery
کاشی پزخانه
clinker
اجر کاشی
comprest tile
کاشی براق
tile lining
پوشش کاشی
cut tile
کاشی تراشیدن
cement tile
کاشی سیمانی
acid proof floortile
کاشی ضد اسید
tiles
اجر کاشی
imbrex
کاشی خمیده
beaver tail
نوعی کاشی
tiler
کوره کاشی پزی
tile drying chamber
اطاق هشت کاشی
tile kiln
کوره کاشی پزی
tile earth
خاک کاشی پزی
azulejo
[کاشی سفالی براق]
lacing-course
[لایه ای از آجر یا کاشی]
abaciscus
قطعه مربع کاشی معرق
abaculus
قطعه مربع کاشی معرق
arabesque
کاشی کاری سبک اسلامی
set tiles
فرش کردن یا چسباندن کاشی بدیوار
pantile
اجر کاشی ناودانی مخصوص بام
alicatado
[کاشی کاری منقوش در اسپانیا و آمریکای لاتین]
laced valley
[شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
figured
صورتی
pictogram
خط صورتی
pink
رنگ صورتی
nervus facialis
عصب صورتی
facial nerve
عصب صورتی
Mistyrose
<adj.>
<noun>
نوعی صورتی
facial vision
بینایی صورتی
Oldrose
<adj.>
<noun>
صورتی پررنگ
Pale pink
صورتی کمرنگ
Rosepink
<adj.>
<noun>
نوعی صورتی
pinkest
رنگ صورتی
pinker
رنگ صورتی
trigon
گروه سه صورتی
Magneta
<adj.>
<noun>
نوعی صورتی پررنگ
isolation
در صورتی که ولتاژ قط ع شود و..
Cerise
<adj.>
<noun>
نوعی صورتی پررنگ
pinkish
مایل به رنگ صورتی
Salmon
<adj.>
<noun>
رنگی میان صورتی و نارنجی
to i. any thing with figures
یا صحههای صورتی به چیزی زدن
binds
به صورتی که قابل اجرا باشد
bind
به صورتی که قابل اجرا باشد
Rosybrown
<adj.>
<noun>
رنگی میان صورتی وقهوه ای
doughface
دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
zeroes
پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
zero
پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
jump instruction
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
omr
و به صورتی که قابل پردازش در کامپیوتر باشد تبدیل میکند
zeros
پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
pan pipe
یکجور نی
alike
یکجور
homogeneous
یکجور
pandean pipe
یکجور نی
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
custard pie
یکجور شیرینی
gleek
سه برگ یکجور
griffon
یکجور لاشخور
sheers
یکجور جرثقیل
onion couch
یکجور جو وحشی
sheer legs
یکجور جرثقیل
lotuses
یکجور نیلوفرابی
moloch
یکجور سوسماراسترالیایی
pippin
یکجور سیب
snow flake
یکجور گل حسرت
onion grass
یکجور جو وحشی
elephant'sgrass
یکجور لویی
lambs wool
یکجور نوشابه
aigret
یکجور ماهیخوار
nonsuch
یکجور یونجه
costrel
یکجور قمقمه
double pair royal
چهارطاس یکجور
trebuchet
یکجور ترازو
trebucket
یکجور ترازو
dutchmans
یکجور گل ساعت
lotus
یکجور نیلوفرابی
Jaffa
یکجور پرتغال
lewis gun
یکجور مسلسل
mignonette
یکجور گل میخک
pair royal
سه سر سه طاس یکجور
pair royal
سه برگ یکجور
lotos
یکجور نیلوفرابی
osborne
یکجور بیسکویت
lampereel
یکجور ماهی
pandore
یکجور سه تار
cracker
یکجور شیرینی
petard
یکجور ترقه
rubicelle
یکجور یاقوت
crackers
یکجور شیرینی
polyanthus
یکجور نرگس
cold cream
یکجور مرهم
information
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signalled
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
deer tiger
یکجور یوز امریکایی
meerscham
یکجور گل نرم چپق
lansquenet
یکجور بازی گنجفه
catamount
یکجور گربه دشتی
marcelwave
یکجور فر یا موج که بمومیدهند
chrysoprase
یکجور یاقوت زرد
catbird
یکجور باسترک امریکایی
catamountain
یکجور گربه دشتی
paris blue
یکجور نیل فرنگی
sparable
یکجور سنگ اهکی
pavan
یکجور رقص سنگین
killdee
یکجور مرغ باران
sardonyx
یکجور عقیق یمانی
sea asparagus
یکجور خرچنگ دریایی
mayweed
یکجور بابونه بدبو
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
missel
یکجور باسترک در اروپا
pollack or lock
یکجور ماهی روغن
mine thrower
یکجور توپ سنگری
magenta
یکجور رنگ قرمز
sand fly
یکجور پشه ریز
bun
یکجور کلوچه یاکماج
buns
یکجور کلوچه یاکماج
staniel
یکجور باز کوچک
pullicate
یکجور دستمال رنگی
kirschwasser
یکجور عرق البالو
dressing-up
یکجور بازیکهدر آنبچههالباسغیرعادیبهتنمیکنند
standard
همگون یکنواخت یکجور
standards
همگون یکنواخت یکجور
busbies
یکجور کلاه پوستی
busby
یکجور کلاه پوستی
fandango
یکجور رقص اسپانیولی
weever
یکجور ماهی خاردار
fandangos
یکجور رقص اسپانیولی
custard
یکجور شیرینی یا فرنی
onion skin
یکجور کاغذ نازک
orang utan
یکجور بوزینه درازدست
orfe
یکجور ماهی طلایی
muggins
یکجور بازی دومینو
trammel
یکجور دام یا تور
grammes
یکجور باقلا گرم
omber or ber
یکجور بازی گنجفه
grams
یکجور باقلا گرم
pipistrel
یکجور شبکور کوچک
gram
یکجور باقلا گرم
brandling
یکجور کرم خاکی
double pair royal
چهار برگ یکجور
defaulting
نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
normalizes
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalize
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
voltages
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
defaults
نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
voltage
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
identity
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
copyhold
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
defaulted
نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
normalises
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
identities
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
normalising
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalised
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
interrupts
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
interrupting
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
interrupt
حالتی که در آن در صورتی که وقفه رخ دهد تمام وضعیتهای ماشین و برنامه حفظ می شوند
auto
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
autos
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
default
نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
buskin
یکجور چکمه که تا زیر زانومیرسد
moonstone
یکجور سنگ مروارید نما
matchet
یکجور کارد بزرگ درامریکا
paroquet
یکجور طوطی کوچک دم دراز
covert coat
یکجور رولباسی کوتاه سبک
torna do
یکجور گردباد که در باختر.....میوزد
cricket
زنجره یکجور گوی بازی
prickly pear
یکجور انجیر هندی خاردار
melodion
یکجور ارگ دستی یا پایی
rounders
یکجور بازی گوی وچوگان
prickly pears
یکجور انجیر هندی خاردار
malam
یکجور سنگ اهک نرم
rat's tail
یکجور سوهان کوچک گرد
racoon or raccoon
یکجور پستاندار گوشتخوار درامریکا
bice
یکجور رنگ ابی یاسبز
olla
یکجور اش سبزی دار دراسپانی
lansdowne
یکجور پارچه پشم و ابریشم
no two leaves are identical
هیچ دوبرگی یکجور نیست
crickets
زنجره یکجور گوی بازی
inverness
یکجور ردای بی استین مردانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com