Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (2 milliseconds)
English
Persian
balmoral
یکنوع نیم تنه پشمی
Other Matches
worsted yarn
نخ پشمی
[نخ پشمی شانه شده مرتب]
balalaikas
یکنوع رقص
balalaika
یکنوع رقص
pignut
یکنوع بادام زمینی
boxcar
یکنوع واگن باری
gasket
یکنوع کلاه کاسک
gaskets
یکنوع کلاه کاسک
chutney
یکنوع چاشنی غذا
boldface
یکنوع حرف درشت
hogfish
یکنوع عقرب ماهی
davenport
یکنوع میزتحریر فریف
baccara
یکنوع بازی ورق
baccarat
یکنوع بازی ورق
balas
یکنوع یاقوت سرخ
napalm
یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
cithara
یکنوع الت موسیقی قدیمی
napalmed
یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalming
یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalms
یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
bingo
یکنوع بازی شبیه لوتو
fer de lance
یکنوع مار سمی یاافعی
baboons
یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
baboon
یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
reed organ
یکنوع الت موسیقی بادی
balmoral
یکنوع چکمه یا پوتین بندی
balmoral
یکنوع کلاه نوک تیز
bireme
یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
homosporous
دارای یکنوع هاگ غیر جنسی
brownie
یکنوع نان شیرینی میوه دار
bazooka
یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
emboly
یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
electric eel
یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
brownies
یکنوع نان شیرینی میوه دار
thaler
یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
bazookas
یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
bongos
یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
balalaika
بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
kevel
چوب یکنوع تیشه برای سنگ تراشی
bongo
یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
beanie
یکنوع عرقچین کوچک که محصلین برسر می گذارند
balalaikas
بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
flocky
پشمی
lanose
پشمی
woolen yarn
نخ پشمی
lanate
پشمی
flocculous
پشمی
flocculose
پشمی
woolen
پشمی
woollen
پشمی
balbriggan
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
barong
یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
drugget
گلیم پشمی
woolie
لباس پشمی
wooly
ژاکت پشمی
wooly
لباس پشمی
wooled
جامه پشمی
woolie
ژاکت پشمی
Berlin
کاموای پشمی و نر
woolly
ژاکت پشمی
woolly
: لباس پشمی
woollies
ژاکت پشمی
woollies
: لباس پشمی
woollier
ژاکت پشمی
woollier
: لباس پشمی
wooliest
ژاکت پشمی
wooliest
: لباس پشمی
tapestry yarn
نخ چهارلای پشمی
woolies
ژاکت پشمی
woolies
: لباس پشمی
woolier
: لباس پشمی
camel hair
پارچهکلفتو پشمی
woolliest
: لباس پشمی
woolliest
ژاکت پشمی
worsted
پارچه پشمی
woollen
پارچههای پشمی
woolier
ژاکت پشمی
guernsey
لباس بافته پشمی
shalloon
پارچه پشمی استری
kendal green
پارچه پشمی سبزرنگ
fur ruff
کلاه پشمی کت پارکا
drugget
پارچه پشمی زمخت
wools
جامه پشمی نخ پشم
wool
جامه پشمی نخ پشم
dud
نوعی پارچه پشمی
drapers
پارچه پشمی باف
draper
پارچه پشمی باف
cardigan
ژاکت کش باف پشمی
woolen
پارچههای پشمی پشمینه
cardigans
ژاکت کش باف پشمی
bock
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
addax
یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
fluke
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
Bolivia
پارچهی پشمی ضخیم و نرم
tuque
کلاه بافته پشمی زمستانی
berets
کلاه گرد ونرم پشمی
cassi mere
پارچه پشمی جناغی مردانه
dornick
نوعی پارچه پشمی وابریشمی
caddis
لباس مندرس نوعی نخ پشمی
caddice
لباس مندرس نوعی نخ پشمی
beret
کلاه گرد ونرم پشمی
melton
نوعی پارچه پشمی نرم ومحکم
duffle
نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
duffel
نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
jade
[پشمی که ذاتا یبز رنگ باشد.]
noil
خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
wool of short staple
پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
flocculus
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
pea jacket or coat
جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
fearnought
یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
virgin wool
[پشمی که تاکنون در منسوجات دیگر بکار نرفته باشد.]
blazers
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazer
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
serge
پارچه صوف پشمی "سرجیوس " اسم خاص مذکر
greasy wool
پشم چرب
[پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
prunella
پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
petersham
یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
linsey woolsey
یکنوع پارچه پشم ونخ یا پشم وکتان زبر
raw wool
پشم خام
[پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
fall wool
پشم پاییزه
[پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
scissored wool
پشم مقراضی
[پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
tartan
یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
lanolin
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
ionic
وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
sarsenet
پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet
پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
goat hair
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
vase structure
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Khotan rug
فرش ختن
[این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com