English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
English Persian
balas یکنوع یاقوت سرخ
Other Matches
rose lipped یاقوت لب
sapphire یاقوت
sapphires یاقوت
hyacinth یاقوت
hyacinths یاقوت
rubies یاقوت
ruby یاقوت
ruby یاقوت سرخ
asteria یاقوت کبود
sapphires یاقوت کبود
rubies یاقوت سرخ
corundum سنگ یاقوت
jacinth یاقوت زعفرانی
above rubies بهتر از یاقوت
beryl یاقوت کبود
spinel ruby یاقوت سرخ
rubicelle یکجور یاقوت
topaz یاقوت زرد
topazes یاقوت زرد
carbuncle یاقوت اتشی
carbuncles یاقوت اتشی
amethyst یاقوت ارغوانی
amethysts یاقوت ارغوانی
sapphire یاقوت کبود
carbuncled مزین به یاقوت قرمز
balas یاقوت پوست پیازی
chrysoprase یکجور یاقوت زرد
star sapphire یاقوت کبود درخشان
chrysolite یاقوت سبز الیوین
anthrax نوعی سنگ یاقوت
balalaikas یکنوع رقص
balalaika یکنوع رقص
baccarat یکنوع بازی ورق
baccara یکنوع بازی ورق
gasket یکنوع کلاه کاسک
pignut یکنوع بادام زمینی
boxcar یکنوع واگن باری
gaskets یکنوع کلاه کاسک
hogfish یکنوع عقرب ماهی
davenport یکنوع میزتحریر فریف
chutney یکنوع چاشنی غذا
boldface یکنوع حرف درشت
balmoral یکنوع کلاه نوک تیز
reed organ یکنوع الت موسیقی بادی
fer de lance یکنوع مار سمی یاافعی
balmoral یکنوع چکمه یا پوتین بندی
balmoral یکنوع نیم تنه پشمی
napalm یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalmed یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalming یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalms یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
bingo یکنوع بازی شبیه لوتو
baboon یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
baboons یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
homosporous دارای یکنوع هاگ غیر جنسی
brownies یکنوع نان شیرینی میوه دار
brownie یکنوع نان شیرینی میوه دار
thaler یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
bazookas یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
emboly یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
electric eel یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
bazooka یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
bireme یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
bongo یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
bongos یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
beanie یکنوع عرقچین کوچک که محصلین برسر می گذارند
kevel چوب یکنوع تیشه برای سنگ تراشی
balalaika بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
balalaikas بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
barong یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
balbriggan یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
SOS Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
addax یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
fluke یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
bock یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
linsey woolsey یکنوع پارچه پشم ونخ یا پشم وکتان زبر
ionic وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com