Dictiornary-Farsi | یکی ازانشعابات فرعی نای یاقصبه الریه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
bronchus	یکی ازانشعابات فرعی نای یاقصبه الریه


Other Matches

burgher	مردم ازاد شهر یاقصبه شهرنشینان
burghers	مردم ازاد شهر یاقصبه شهرنشینان
air vessel	قصبه الریه
tracheas	قصبه الریه
tracheae	قصبه الریه
weasand weazand	قصبه الریه
pneumonia	ذات الریه
bronchial tube	قصبه الریه
peripeneumony	ذات الریه
pulmonitis	ذات الریه
windpipes	قصبته الریه
trachea	قصبه الریه
windpipe	قصبته الریه
weasand	حلق قصبه الریه
weazand	حلق قصبه الریه
trachean	مربوط به قصبه الریه
tracheate	دارای قصبه الریه
subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
q fever	تب کیو که باعث ذات الریه میشود
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
bronchial asthma	تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
inferiors	فرعی
inferior	فرعی
petty	فرعی
adjunct	فرعی
spillover effect	اثر فرعی
lateral	فرعی
derivatives	فرعی
second class	فرعی
adjuncts	فرعی
sub dam	سد فرعی
derivative	فرعی
extrinsic	فرعی
branch lines	خط فرعی
half deck	پل فرعی
tributary	فرعی
tributaries	فرعی
subsidiaries	فرعی
subsidiary	فرعی
branch line	خط فرعی
incident	فرعی
incidents	فرعی
secondary	فرعی
succursal	فرعی
minor	فرعی
byeffect	اثر فرعی
by	فرعی
by-effect	اثر فرعی
min	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
accessory	فرعی
accessorial	فرعی
secondary effect	اثر فرعی
ancillary	فرعی
subaltern	فرعی
subalterns	فرعی
bracteole	برگچه فرعی
bypath	جاده فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
incidentals	اقلام فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
floor jack	اهرم فرعی
incidental effect	اثر فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
minor elements	عناصر فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
backway	جاده فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
link road	راه فرعی
lay shaft	میله فرعی
byroad	جاده فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
by election	انتخابات فرعی
dog leg	شاخه فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
cotype	نوعی فرعی
coproduct	محصول فرعی
consequent pole	قطب فرعی
colonnette	ستون فرعی
byname	اسم فرعی
by work	کار فرعی
by way	راه فرعی
by product material	فراورده فرعی
by product	فراورده فرعی
by product	محصول فرعی
by product	نتیجه فرعی
derived unit	واحد فرعی
secondary unit	واحد فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
bye election	انتخابات فرعی
by lane	کوچه فرعی
by pass	لوله فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
diverticulum	جاده فرعی
derived units	احاد فرعی
by path	جاده فرعی
spur track	جاده فرعی
derived units	واحدهای فرعی
overtone	صدای فرعی
sub sector	بخش فرعی
byway	راه فرعی
underplot	داستان فرعی
token money	پول فرعی
tine	شاخ فرعی
sugroup	دسته فرعی
substrate	شکل فرعی
substation	ایستگاه فرعی
suborder	راسته فرعی
submenu	منوی فرعی
subspace	فضای فرعی
subinterval	فاصله فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
subgenus	تیره فرعی
byways	راه فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
extension	شماره فرعی
lay-shaft	میله فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
annexe	ساختمان فرعی
DIVERSION	راه فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
subgenus	جنس فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
side effects	اثرات فرعی
side dish	غذاهای فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
second fiddle	شخص فرعی
rootlet	ریشه فرعی
retort tar	قطران فرعی
radicle	فرعی نازک
quadrantal points	جهات فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
probative	حقایق فرعی
municipal road	راه فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side show	نمایش فرعی
subfamily	تیره فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subclass	شعبه فرعی
subclass	طبقه فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
sub station	پست فرعی
sub network	شبکه فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
stop street	خیابان فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
sideway	فرعی از پهلو
sidepiece	چیز فرعی
side show	موضوع فرعی
minor league	لیگ فرعی
avocation	کار فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
by-product	محصول فرعی
adjuncts	صفت فرعی
adjunct	صفت فرعی
subsections	قسمت فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
subsection	قسمت فرعی
corollary	نتیجه فرعی
sidetracked	جاده فرعی
side-effects	اثر فرعی
side-effect	اثر فرعی
side effect	اثر فرعی
subdivision	بخش فرعی
subdivisions	بخش فرعی
annex	شعبه فرعی
annexes	شعبه فرعی
subsidiary	متمم فرعی
sidetrack	جاده فرعی
bypass	مسیر فرعی
corollaries	نتیجه فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
accessory	لوازم فرعی
accessory	دعوای فرعی
bypassing	مسیر فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
overtones	صدای فرعی
bypasses	مسیر فرعی
bypassed	مسیر فرعی
annexing	شعبه فرعی
auxiliary switch	کلید فرعی