English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
English Persian
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
Other Matches
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
justiciar قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
batons عصای افسران
officer's mess نهارخوری افسران
senior officer ارشدترین افسران
wardroom اطاق افسران
baton عصای افسران
opposite numbers افسران شاغل
officer's mess سالن غذاخوری افسران
shoulder mark درجه سردوشی افسران
wardroom اطاق افسران ناو
statem room خوابگاه افسران ناو
wardroom باشگاه افسران ناو
senior officers افسران ارشدیا بالارتبه
staff افسران صاحب منصبان
staffed افسران صاحب منصبان
staffs افسران صاحب منصبان
opposite numbers افسران مشغول به کار
officers call نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
they were badly officered افسران انها خوب نبودند
ward room اطاق افسران در کشتی جنگی
top secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
top-secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
reserved list صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
muster roll دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
The officers were brifed on (about) the detailes. افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
gun room اطاق افسران جزء درکشتیهای جنگی بزرگ
stalag بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
bat money فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
bat allowance فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
of old قدیم
yore در قدیم
the old world بر قدیم
primitive قدیم
anciently در قدیم
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
old world دنیای قدیم
f. times ایام قدیم
immensurable خیلی قدیم
dateless بسیار قدیم
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
the old testament عهد قدیم
ancientry عهد قدیم
the old ways رسوم قدیم
Aborigine اهلی قدیم
pierian در مقدونیه قدیم
tzar امپراطورروسیه قدیم
italic وابسته به ایتالیاییهای قدیم
immemorially بطور خیلی قدیم
conservatives پیرو سنت قدیم
kempo تکنیک قدیم کاراته
proconsulship مقام فرمانداری در رم قدیم
land grave کنت قدیم المانی
proconsular وابسته به فرمانداران رم قدیم
iguanodont سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
conservative پیرو سنت قدیم
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
old english زبان انگلیسی قدیم
unite سکه قدیم انگلیسی
It is an old saying that … از قدیم گفته اند که ...
early مربوط به قدیم عتیق
conventionality پیروی از سنت قدیم
babylon شهر بابل قدیم
uniting سکه قدیم انگلیسی
carthage شهر کارتاژ قدیم
unites سکه قدیم انگلیسی
satrap استاندار قدیم ایران
samson قاضی قدیم اسرائیل
from immemorial times از زمان خیلی قدیم
samaria سامریه در فلسطین قدیم
earliest مربوط به قدیم عتیق
Hamedan شهر همدان [اکباتان قدیم]
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
triumvier یکی از سه زمامدار روم قدیم
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
sab وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
ra خدای افتاب مصریان قدیم
punic اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
saker باز شکاری در اروپای قدیم
pony express پست سریع السیر قدیم
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
triumvirate یکی از سه زمامدار روم قدیم
pandect حقوق مدنی روم قدیم
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
babel شهر و برج قدیم بابل
ecclesiast عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
doric بسبک معماری قدیم یونان
immemorial بسیار قدیم خیلی پیش
triumvirates یکی از سه زمامدار روم قدیم
plebs توده مردم روم قدیم
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
apis گاو مقدس مصریان قدیم
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
He is an old – timer at this club . از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
shekel واحد وزن وپول بابل قدیم
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
from (since) the year one [American E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
from (since) the year dot [British E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
paleontology مبحث زیست شناسی دوران قدیم
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
classic مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
classics مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
lambrequin دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
primogeniture حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
shaman کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
olympiad جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
canon low دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
elam کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
paleontologist ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
staged تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
lowboy عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesolithic وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
yellow bile مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
exchanged دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
azoth جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
fasces [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
lawmerchant حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
Mamluk Carpets فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Jaff design طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
Senneh سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com