English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (9 milliseconds)
English Persian
guard cell یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
Other Matches
spermatid سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
fabaceous لوبیایی
to clog up pores مسدود کردن منافذ
shell bean لوبیایی که مغز ان خوراکی است
spermatogonium سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
for love or money <idiom> به هر شکلی
informity بی شکلی
distortion کج شکلی
distortions کج شکلی
formlessness بی شکلی
amorphism بی شکلی
trimorphism سه شکلی
triform سه شکلی
dimorphism دو شکلی
deformation بد شکلی
unification یک شکلی
trimorphous سه شکلی
monotropy تک شکلی
isodimorphism هم دو شکلی
conformity هم شکلی
trimorph سه شکلی سه وجهی
judgment on procedural matters حکم شکلی
unification یگانگی یک شکلی
judgment on technicalities حکم شکلی
multiform چند شکلی
deformation دگر شکلی
allotropism چند شکلی
allotropy چند شکلی
trial on technicalities رسیدگی شکلی
trial on procedural matters رسیدگی شکلی
figural openness گشودگی شکلی
isodimorphism تقارن دو شکلی
figural aftereffect رد حسی شکلی
allotriomorphism چند شکلی
procedural law قانون شکلی
(the) size of it <idiom> به شکلی که است
form utility مطلوبیت شکلی
crystal allotropy چند شکلی بلور
modal dispersion شکلی از پراکندگی پالس ها
triskelion شکلی مرکب از سه پره یا سه انشعاب
figurine algebraic notation ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
baluster-side [شکلی شبیه بالشتک پیچیده شده]
isodimorphism تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
triskele شکلی مرکب ازسه پره یا سه انشعاب
right out <idiom> به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد
chart شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
pleomorphic چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
quincunx شکلی دارای پنج واحد یا نفش یکجور
streamlines دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
charting شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
charts شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
streamline دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
streamlining دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
foreshortening نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
charted شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
What does he look like? او [مرد] چه شکلی به نظر می آید؟ [شکل ظاهری]
data cell سلول
cells سلول
cell سلول
zoogamete سلول
trommel غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
humeral veil پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
photoconductive cell سلول فوتورسانا
germ cell سلول تخم
cells سلول یکنفری
photoelectric cell سلول فتوالکتریکی
gonium سلول نطفه
gonocyte سلول جنسی
pixel سلول تصویر
photoelectric cell سلول فتوالکتریک
photo cell سلول فتوالکتریک
lymph cell سلول لنف
memory cell سلول حافظه
syncytium سلول چند هسته ایی
mononuclear سلول یک هستهای
ward سلول زندان
wards سلول زندان
celluloid مانند سلول
cell سلول یکنفری
cell پیل سلول
nerve cell سلول عصبی
odontoblast سلول دندانی
phagocytosis سلول خواری
locular سلول دار
germ cell سلول نطفه
transformer cell سلول ترانسفورماتور
solar cell سلول خورشیدی
solar cells سلول خورشیدی
data cell سلول داده
cytology سلول شناس
cellular سلول دار
active cell سلول فعال
cellulous سلول دار
binary cell سلول دودویی
cellule سلول کوچک
cellulated سلول دار
stractural cell سلول ساختاری
unit cell سلول واحد
storage cell سلول انباره
scarlet sage سلول اتشی
selenium cell سلول سلنیومی
accumulator cell سلول اکومولاتور
cleave شکافتن سلول
cleaved شکافتن سلول
gametangium سلول جنسی
galvanic cell سلول گالوانی
cleaves شکافتن سلول
cells پیل سلول
primitive cell سلول واحد ابتدایی
spermatogonium سلول موجد تخم
progamete سلول مولد تخمچه
phagocyte سلول بیگانه خوار
cellulosic ساخته شده از سلول
interneuron وابسته به سلول عصب
ideal galvanic cell سلول گالوانیکی ایده ال
barrier layer cell سلول لایه سدی
half cell reaction واکنش نیم سلول
half cell potential پتانسیل نیم سلول
cataplasia تغییرات قهقهرایی در سلول
gonocyte سلول تولید کننده
endoderm لیف درخت یا سلول
ectoclast پوسته خارجی سلول
intracellular واقع در درون سلول
interneural وابسته به سلول عصب
karyoplasm پرتوپلاسم هسته سلول
bravo, pattern شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
dentil-band [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
charting شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
pausal form دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
charted شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
charts شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
chart شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
light sensitive cell سلول حساس در برابر نور
enclosure سلول تارکان دنیا [دین]
acrosome برجستگی قدامی سلول جنسی نر
engramme تحولات دائمی هسته سلول
eletric eye سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
end centered unit cell سلول واحد دو وجهی متقابل پر
endosarc قسمت درونی سفیده سلول
engram تحولات دائمی هسته سلول
lysis زوال وفساد سلول وغیره
microphage سلول میکروب خوار کوچک
karyokinesis تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
macrogamete سلول جنسی ماده بزرگتر
ovum سلول نطفه ماده تخمک
loculus سلول یا حفره تخمدان مرکب
bracket رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
nucleolus هستک گرد میان هسته سلول
lysate محصول زوال وفساد تدریجی سلول
entry مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
fibrocyte سلول دوکی شکل بافت همبندی
biont واحد مستقل موجود زنده سلول
gametogenesis ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
chromatolysis تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
gonogenesis کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
vertical diagraph شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
unipotent دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
histogram نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
stratus لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
gametocyte سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
haplosis تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
zero condition حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
meiosis تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
gamete سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
mitosis تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
gametophore سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
gastrea رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
gastraea رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
histochemistry علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
bit mapped screen pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
unbalanced cell سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
charted شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
load module یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
pronucleus هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
lymphoblast سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
polymorph عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
shapes قالب کردن طرح کردن به شکلی دراوردن
shape قالب کردن طرح کردن به شکلی دراوردن
kil مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
photovoltaic cell مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
law of procedure قانون اصول محاکمات قانون شکلی
whisker کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
cross fertilization لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
microphagus سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
loculate سلول دار حجره دار
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com