English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
drain یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drained یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
draining یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drains یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
Other Matches
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
client یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
asynchronous اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
clients یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
remoter ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
integrate circuit transistor ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
transfer resistor ترانزیستور
tranisitor ترانزیستور
pnp transistor ترانزیستور پی ان پی
npn transistor ترانزیستور ان پی ان
transistors ترانزیستور
transistor ترانزیستور
field effect transistor ترانزیستور اف ای تی
low power transistor ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
cut off transistor ترانزیستور قطع
most transistor ترانزیستور ماس
planar transistor ترانزیستور مستوی
high power transistor ترانزیستور قدرت
intermediate power transistor ترانزیستور با قدرت متوسط
insulated gate field effect transistor ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
field effect transistor ترانزیستور اثر میدان
high frequency transistor ترانزیستور فرکانس بالا
field effect transistor اف ای تی ترانزیستور با اثر میدان
saturated transistor ترانزیستور اشباع شده
high frequency alloy juction transistor ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
pnp transistor طرح ترانزیستور دوقط بی که collector
generations کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
transistors ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistor ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
generation کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
double base diode دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
generation کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
generations کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
mosfet ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
third محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
thirds محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
dtl Logic Transistor Diod منطق میکروالکترونیکی که براتصالات میان دیودهای نیمه هادی و ترانزیستور استواراست
emitter coupled logic طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
ttl خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
line terminal ترمینال خط
terminal ترمینال
binding screw ترمینال
terminals ترمینال
pole post clamp ترمینال
grips ترمینال
gripping ترمینال
ro terminal ترمینال- RO
gripped ترمینال
battery bus ترمینال
grip ترمینال
bus terminal ترمینال
transphasor ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است
grid terminal ترمینال شبکه
clamp bolt پیچ ترمینال
grid clip ترمینال شبکه
data terminal ترمینال داده
grid cap ترمینال شبکه
graphics terminal ترمینال گرافیکی
terminal voltage ولتاژ ترمینال
graphical terminal ترمینال گرافیکی
earth terminal ترمینال زمین
filament terminal ترمینال فیلامان
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
tv terminal ترمینال تلویزیونی
junction boxes جعبه ترمینال
dumb terminal ترمینال گنگ
video terminal ترمینال تصویری
Where is the terminus? ترمینال کجاست؟
terminal stand پایه ترمینال
junction box جعبه ترمینال
display terminal ترمینال نمایش
terminal box جعبه ترمینال
intermediate terminal ترمینال میانی
remote terminal ترمینال دوردست
battery terminal ترمینال باطری
primery terminal ترمینال اولیه
collector terminal ترمینال کلکتور
air terminal ترمینال هوایی
air terminals ترمینال هوایی
holder ترمینال سرپیچ
local terminal ترمینال محلی
smart terminal ترمینال هوشمند
holders ترمینال سرپیچ
input terminal ترمینال اولیه
input terminal ترمینال ورودی
intelligent terminal ترمینال هوشمند
terminal board تخته ترمینال
data terminal ready امادگی ترمینال داده
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
clamping در قید گذاشتن ترمینال
clamps در قید گذاشتن ترمینال
barrels وفیفه هدایت در یک ترمینال
clip ترمینال باطری بست
clipped ترمینال باطری بست
clips ترمینال باطری بست
barrel وفیفه هدایت در یک ترمینال
clamp در قید گذاشتن ترمینال
clamped در قید گذاشتن ترمینال
cursive scanning پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
dte وسیله ترمینال داده
dial up terminal ترمینال شماره گیری
clippings ترمینال باطری بست
vdt ترمینال نمایش بصری
user's terminal ترمینال استفاده کننده
remote terminal ترمینال راه دور
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
journal گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
journals گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
npn transistor طرح ترانزیستور و قط بی با نیمه هادی نوع P برای پایه و نوع n برای collector و emither
anchored متصل به
connected متصل
conjunct متصل
continuous متصل
joint متصل
on line متصل
contiguous متصل
clung متصل
enters وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
smartest ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarts ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
attention کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
satellites ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
smart ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarting ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
enter وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
entered وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
satellite ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
attentions کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
smarter ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarted ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
adjacent span دهانه متصل
tying متصل کننده
adjoins متصل کردن
pan- متصل کردن
adjoined متصل کردن
coherently بطور متصل
pan متصل کردن
joined متصل کردن
off line غیر متصل
joins متصل کردن
attachments نمائات متصل
tie down متصل کردن
syndetic متصل شده
splicer متصل کننده
link متصل کردن
adjoin متصل کردن
join متصل کردن
engagedness متصل بهم
connectedly بطور متصل
joggled متصل کردن
joggles متصل کردن
joggle متصل کردن
connects متصل کردن
lacer متصل کننده
basifixed متصل در پایه
colligate متصل کردن
connecting arrangement ترتیب متصل
connective متصل کننده
fixed shell گلوله متصل
connect متصل کردن
apply متصل کردن
applying متصل کردن
joggling متصل کردن
interurban متصل بشهر ها
coupler متصل کننده
connector متصل کننده
interlocks متصل شدن
adjacent span دهانه متصل
applies متصل کردن
interlocked متصل شدن
male connector متصل کننده نر
interlocking متصل شدن
cartridge بخش متصل
cartridges بخش متصل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com