Total search result: 161 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
stage |
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند |
stages |
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند |
|
|
Search result with all words |
|
indexing |
فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها |
activate |
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله |
activated |
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله |
activates |
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله |
activating |
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله |
exit |
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی |
exits |
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی |
session |
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است |
sessions |
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است |
enable |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
enabled |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
enables |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
enabling |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
stop |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
stopped |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
stopping |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
stops |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
halt |
فرآیند را متوقف میکند. |
halted |
فرآیند را متوقف میکند. |
halts |
فرآیند را متوقف میکند. |
cancel |
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل |
cancelling |
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل |
cancels |
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل |
background |
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود |
backgrounds |
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود |
statement |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
statements |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
regulate |
کنترل فرآیند |
regulated |
کنترل فرآیند |
regulates |
کنترل فرآیند |
regulating |
کنترل فرآیند |
document |
نوشتن شرح یک فرآیند |
documented |
نوشتن شرح یک فرآیند |
documenting |
نوشتن شرح یک فرآیند |
static |
چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند |
execution |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
flag |
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند |
flags |
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند |
schema |
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها |
schemata |
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها |
check |
خطا یا توقف کوچک در فرآیند |
checked |
خطا یا توقف کوچک در فرآیند |
checks |
خطا یا توقف کوچک در فرآیند |
deterministic |
نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد |
congestion |
وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد |
relevance |
1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند |
simultaneous |
دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند |
framework |
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه |
frameworks |
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه |
sequence |
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله |
sequences |
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله |
quiescent |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
deposition |
فرآیند پوشاندن |
depositions |
فرآیند پوشاندن |
inhibit |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
inhibits |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
maintenance |
فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها |
operator |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
operators |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
execute |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
executed |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
executes |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
executing |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
propagate |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
propagate |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagated |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
propagated |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagates |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
propagates |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagating |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
propagating |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
jam |
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا |
jammed |
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا |
jams |
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا |
master |
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند |
mastered |
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند |
masters |
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند |
analysis |
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد |
decay |
فرآیند سیگنال |
decayed |
فرآیند سیگنال |
decaying |
فرآیند سیگنال |
decays |
فرآیند سیگنال |
indicator |
چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور |
normalization |
فرآیند یا داده نرمال |
hunting |
فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل |
sensor |
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER |
cam |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
cams |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
technical |
مربوط به ماشین یا فرآیند خاص |
failure |
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد |
failures |
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد |
finish |
انتهای فرآیند یا تابع |
finishes |
انتهای فرآیند یا تابع |
recognition |
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری |
scan |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
scanned |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
scans |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
level |
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال |
leveled |
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال |
levelled |
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال |
Other Matches |
|
real time |
مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود |
dynamically |
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود |
dynamic |
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود |
asynchronous |
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد |
flow diagram |
شرح فرآیند |
flowchart |
شرح فرآیند |
phases |
بخشی از فرآیند بزرگتر |
phased |
بخشی از فرآیند بزرگتر |
phase |
بخشی از فرآیند بزرگتر |
initialization |
فرآیند مقداردهی اولیه |
selection |
عمل یا فرآیند انتخاب |
selections |
عمل یا فرآیند انتخاب |
inherited error |
خطایی در فرآیند یا عمل قبلی |
pagination |
فرآیند تقسیم متن به صفحاتی |
microinstruction |
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند |
pause key |
[کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند] |
processes |
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر |
process |
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر |
process |
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند |
process |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند |
c |
استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند |
cancellation |
عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده |
processes |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند |
processes |
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند |
coordination |
سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند |
products |
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد |
flow diagram |
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد |
enhancer |
وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد |
quantize |
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند |
flowchart |
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد |
mastering |
فرآیند تبدیل داده تمام شده به دیسک اصلی |
product |
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد |
levels |
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال |
redirecting |
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری |
redirect |
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری |
redirects |
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری |
redirected |
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری |
cycles |
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده |
cycle |
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده |
event driven |
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است |
cycled |
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده |
searchingly |
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل |
searches |
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل |
searched |
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل |
search |
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل |
fix |
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند |
deallocate |
آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است |
fixes |
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند |
advisory lock |
قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند |
cycle |
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر |
conversion tables |
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست |
cycles |
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر |
cycled |
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر |
real time |
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است |
initialize |
تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد |
hottest |
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند |
hotter |
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند |
hot |
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند |
quick format |
که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد |