English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (4 milliseconds)
English Persian
one is half of two یکی نیمی است از دو
Search result with all words
half نیمی
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
half دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
half مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
foible نیمی از شمشیر از وسط تانوک
foibles نیمی از شمشیر از وسط تانوک
forte نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
fortes نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
reversal نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
reversals نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
en واحد اندازه گیری که معادل نیمی از یک ein است
half of my time نیمی ازوقت من
haploid دارای نیمی ازکروموزومهای اصلی مانندکروموسوم سلولهای جنسی
ichthyocentaur جانورافسانهای که نیمی ادم ونیمی ماهی
minotaur جانوری که نیمی از بدنش گاو ونیم دیگرش انسان بودن
mutton chop دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
one half of نیمی از
pandean نام رب النوع چراگاه هاوجنگلها که نیمی ادم ونیمی بزبود
pyxidium کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
solgel نیمی مایع ونیمی ژلاتینی
theriaanthropism پرستش موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانورباشند
therianthropic وابست به موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانور بودند
to halve two timbers دوتیر رادرهم جا انداختن بدانگونه که نیمی ازکلفتی هریک بریده شو
No less than half the students failed the test. کم کمش نیمی از دانش آموزان درآزمون قبول نشدند.
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com