Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
glitch
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
Other Matches
gringos
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
gringo
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
carnation border
حاشیه گل میخکی که در فرش های آسیایی خصوصا هندی دیده می شود
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
larkspur
[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
bacteriolysis
مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
S-border
حاشیه های اس
[در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
overlap
تداخل رنگ ها
[خصوصا در لبه طرح ها و موقع تعویض رنگ در نقشه]
carpet moth
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
erection of loom
بر پا کردن دار قالی
[خصوصا در دار عمودی]
trefoil design
طرح های سه گوش
[بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
weeping willow design
طرح بید مجنون
[الهام گرفته شده از درخت بید مجنونی که خصوصا در فرش های قاب قابی و چهار محال استفاده می شود.]
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
tea leaf
برگ چای
[از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
barely
با اشکال
dead lock
اشکال
traversing
اشکال
traverses
اشکال
traversed
اشکال
traverse
اشکال
bug
اشکال
nodus
اشکال
snaggy
پر اشکال
spinosity
اشکال
drawbacks
اشکال
nodes
اشکال
node
اشکال
worriment
اشکال
drawback
اشکال
disadvantage
اشکال
disadvantages
اشکال
bugging
اشکال
bugs
اشکال
greige carpet
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
debugging
اشکال زدائی
geometric shapes
اشکال هندسی
error description
توضیح اشکال
description of error
توضیح اشکال
i can add rapidly
به اشکال ما افزود
debugging
اشکال زدایی
burble
اشکال بی نظمی
burbled
اشکال بی نظمی
burbles
اشکال بی نظمی
difficulties
اشکال زحمت
trouble shooting
رفع اشکال
difficulty
اشکال زحمت
burbling
اشکال بی نظمی
debug
اشکال زدایی
to tide over a difficulty
اشکال را بر طرف
to make difficulties
اشکال تراشیدن
nuclide
اشکال اتمی
geometrical figures
اشکال هندسی
troubleshooting
اشکال یابی
defect description
توضیح اشکال
hardness
اشکال سفتی
impediment
محظور اشکال
demurrable
اشکال کردنی
baboons
اشکال مضحک
baboon
اشکال مضحک
debugs
اشکال زدایی
smooth delivery
تحویل بی اشکال
forms of currency
اشکال پول
debugged
اشکال زدایی
diversely
به اشکال مختلف
debugger
اشکال یابی
debugger
اشکال زدائی
fault description
توضیح اشکال
impediments
محظور اشکال
well
بدون اشکال اوه
To raise difficulties . To creat obstacles.
اشکال تراشی کردن
diversiform
دارای اشکال مختلف
To get into difficulties.
دچار اشکال شدن
handicap
امتیاز دادن اشکال
acataposis
اشکال عمل بلع
debugged
اشکال زدائی کردن
debugged
اشکال زدایی کردن
debug
اشکال زدائی کردن
swarm
چندین اشکال برنامه
swarmed
چندین اشکال برنامه
debugs
اشکال زدایی کردن
it is particularly difficult
یک اشکال بخصوصی دارد
dysphonia
اشکال در حرف زدن
dysphagia
اشکال دربلعیدن غذا
kaleidoscopes
لوله اشکال نما
kaleidoscope
لوله اشکال نما
There is the rub.
اشکال درهمین جااست
similar figures
اشکال همانندیا متشابه
program debugging
اشکال زدایی برنامه
wells
بدون اشکال اوه
debugs
اشکال زدائی کردن
bottle neck
مانع اشکال کار
to create a difficulty
اشکال پیش اوردن
debugging aids
وسائل اشکال زدایی
swarms
چندین اشکال برنامه
debugging aids
ادوات اشکال زدایی
debugging a program
اشکال زدایی یک برنامه
debugger
برنامه اشکال زدایییثلاعللهگل
debug aids
ادوات اشکال زدایی
discomfits
ایجاد اشکال کردن
discomfiting
ایجاد اشکال کردن
handicaps
امتیاز دادن اشکال
debug
اشکال زدایی کردن
discomfit
ایجاد اشکال کردن
discomfited
ایجاد اشکال کردن
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
adding
قرار دادن اشکال کنار هم
add
قرار دادن اشکال کنار هم
pressed for time
<idiom>
با اشکال وبه سختی وقت
filet
توری دارای اشکال مربع
adds
قرار دادن اشکال کنار هم
galanty show
نمایش اشکال بوسیله سایه انداختن
proteus
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
smooth
صاف کردن بدون اشکال بودن
smoothed
صاف کردن بدون اشکال بودن
smoothest
صاف کردن بدون اشکال بودن
To put obstacles in the way.
سنگ انداختن درکاری (اشکال تراشیدن )
smooths
صاف کردن بدون اشکال بودن
pattern
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
zoomorphism
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
patterns
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
bugs
بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
pleomorphic
چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
bugging
بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
primitive
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
bug
بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
intarsia
منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
transversal
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
setting up
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
graph
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
error handling
به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
set
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
annular
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
sets
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
numerical indicator tube
هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
planimeter
دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
tessellate
کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
graphs
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
filling out
[پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
symbolically
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
symbolic
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
Cypress design
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
surge
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surged
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
godroon
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
surges
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
snapshots
چاپ ثباتها و بخش حافظه در یک لحظه مشخص , در هنگام رفع اشکال برنامه
snapshot
چاپ ثباتها و بخش حافظه در یک لحظه مشخص , در هنگام رفع اشکال برنامه
regional breakpoint
نقط ه توقف که در هر جایی از برنامه میتواند قرار بگیرد تا رفع اشکال شود
troubleshoot
1-رفع اشکال نرم افزار کامپیوتری .2-محل دادن ترمیم خطاهای سخت افزاری
step
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
stepping
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
maintenance
بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
aerodynamics
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
hemophilia
بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بندامدن خونریزی پدید می اید
click art
صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
trace
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
traced
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
traces
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
spectrophotometry
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
toolkit
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
problem
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problems
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
rosette
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosettes
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
davit
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
medallion
ترنج
[نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
Kasim Ushag design
طرح قسیم اوشاق
[عشاق]
[مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
utility
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
stereoscope
جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
lattice design
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
lappets
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
short ton
تن کوچک
tiddlier
کوچک
tiddliest
کوچک
little
کوچک
dimmers
کوچک
pipsqueaks
کوچک
diminutive
کوچک
minor
کوچک
pipsqueak
کوچک
minute
کوچک
puny
کوچک
runty
کوچک
seed bud
پر کوچک
bantam
کوچک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com