Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
balance earth works
یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
Other Matches
bench check
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
operating bridge
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
grey scale
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
loose yards
اندازه گیری حجم خاک پس ازکنده شدن از محل خاک برداری
selenodesy
اندازه گیری مکانهای ماه یانقشه برداری محاسباتی کره ماه
fits
اندازه بودن
fit
اندازه بودن
fittest
اندازه بودن
to fit like a glove
درست اندازه بودن
overabound
بیش از اندازه فراوان بودن
to be
[as]
poor as a church mouse
<idiom>
بیش از اندازه تنگدست بودن
relative humidity
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
resident engineer
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
incommensurateness
بی اندازه بودن عدم مقیاس مشترک
Being an actor has a certain amount of kudos attached to it.
بازیگر بودن خودش تا اندازه ای جلال دربردارد .
to be at full stretch
تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
bathyconductograph
وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
to walk on eggshells
<idiom>
در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
moulting
پر ریزی موی ریزی
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
planning comission
هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
planning factor
معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
planning directive
دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
simplex method
روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
sculptoris
کارگاه
shopboard
کارگاه
engineering workshop
کارگاه
establishments
کارگاه
shops
کارگاه
workhouse
کارگاه
workhouses
کارگاه
plant
کارگاه
industrial unit
کارگاه
shop
کارگاه
establishment
کارگاه
plants
کارگاه
shopped
کارگاه
detectives
کارگاه
field
کارگاه
atelier
کارگاه
fields
کارگاه
sculptors
کارگاه
fielded
کارگاه
workshop
کارگاه
workshops
کارگاه
detective
کارگاه
sculptor
کارگاه
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
building site
کارگاه ساختمانی
building sites
کارگاه ساختمانی
studio
کارگاه کارخانه
studio
کارگاه هنری
studios
کارگاه کارخانه
studios
کارگاه هنری
plant
تجهیزات کارگاه
welding shop
کارگاه جوشکاری
lathe shop
کارگاه تراشکاری
job office
دفتر کارگاه
manufactory
کاردستی کارگاه
production
فرآورده کارگاه
exhaust fan
هواکش کارگاه
milling shop
کارگاه فرزکاری
plants
تجهیزات کارگاه
shops
کارگاه تعمیرگاه
sited
کارگاه ساختمانی
carpet workshop
کارگاه قالیبافی
cottage industries
کارگاه خانگی
loom
کارگاه بافندگی
cottage industry
کارگاه خانگی
loomed
کارگاه بافندگی
looming
کارگاه بافندگی
looms
کارگاه بافندگی
site
کارگاه ساختمانی
smith's shop
کارگاه اهنگری
deadman
کارگاه برفی
site manager
رئیس کارگاه
site clearance
تخلیه کارگاه
sites
کارگاه ساختمانی
automatic turning shop
کارگاه تراشکاری
shop
کارگاه تعمیرگاه
shopped
کارگاه تعمیرگاه
field shop
کارگاه صحرایی
works inspector
بازرس کارگاه
artist's workshop studio
کارگاه هنری
atelier
کارگاه هنری
pilot plant
کارگاه نمونه
assembly shop
کارگاه مونتاژ
engineering workshop
کارگاه صنعتی
acid recovery plant
کارگاه بازیابی اسید
acid restoring plant
کارگاه بازیابی اسید
sweatshop
کارگاه بهره کشی
winding shop
کارگاه سیم پیچی
workroom
اتاق کار کارگاه
plants
محل کارخانه یا کارگاه
plant
محل کارخانه یا کارگاه
plant records
امار تجهیزات کارگاه
shipyard
کارگاه کشتی سازی
sweatshops
کارگاه بهره کشی
shipyards
کارگاه کشتی سازی
pattern shop
کارگاه مدل سازی
workshop
اتاق کار کارگاه
storage pile
انبار مصالح در کارگاه
molding shop
کارگاه قالب گیری
workshops
اتاق کار کارگاه
ball joint vise
گیره ساچمهای کارگاه
machine shop
کارگاه محاسبات ماشینی
pullery
کارگاه پوست تراشی
electroplating shop
کارگاه عملیات گالوانیزهای
forge
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
mix in place
تهیه بتن در خود کارگاه
pouring bay
کارگاه کوچک ریخته گری
forges
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
craftshop
کارگاه هنرهای دستی تفریحی
maintenance shop
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
on site concrete
بتن ساخته شده در کارگاه
ex works
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
hauls
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
stance
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
hauled
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
dockyards
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
stances
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
dockyard
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
lithography
کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
haul road
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
planning guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
fitting shop
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
gauged
اندازه اندازه گیر
gauges
اندازه اندازه گیر
gauge
اندازه اندازه گیر
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
free haul
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .
مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate
سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
to have short views
د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contains
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
outnumbering
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
to be in one's right mind
دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
corresponded
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
outnumbers
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
correspond
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
outnumbered
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
to mind
مراقب بودن
[مواظب بودن]
[احتیاط کردن]
up to it/the job
<idiom>
مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
outnumber
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
corresponds
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
shrouding
شن ریزی
tininess
ریزی
gravelling
شن ریزی
foundation
پی ریزی
molt
پر ریزی
deplumation
پر ریزی
inpouring
تو ریزی
gravelling
سنگ ریزی
projection
طرح ریزی
projections
طرح ریزی
placing concrete
بتن ریزی
libation
ساغر ریزی
outflow
بیرون ریزی
sweat
عرق ریزی
sweating
عرق ریزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com