Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
ap.saved is a p gained
یک دینار پس انداز در حکم یک دنیا درامد است
Other Matches
average propensity to save
میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
the vanity of the world
فنای دنیا مزخرفات یا اباطیل دنیا
margin propensity to consume
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
the name of the unit of gold
دینار
denarius
دینار
dinar
دینار
penny barber
دلاک ارزان یا دینار گیر
disposable personal income
درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
You must account for every penny.
باید تا دینار آخر حساب پس بدهی
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
saving institutions
موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
functional distribution of income
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
deflection board
طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
mortar report
گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
unintended saving
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
regressive income tax
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
penny wise and pound foolish
دینار شناس و ریال شناس
mid wicket
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
universe
دنیا
macrocosm
دنیا
macrocosms
دنیا
vales
دنیا
vale
دنیا
worlds
دنیا
world
دنیا
worldliness
دنیا پرستی
mammonist
دنیا دار
mammonist
دنیا پرست
hermitess
زن تارک دنیا
pelf
جیفه دنیا
tactfully
دنیا دار
tactful
دنیا دار
the whole world
تمام دنیا
secularity
دنیا پرستی
ascetic
تارک دنیا
secularization
دنیا پرستی
oceans of money
یک دنیا پول
pelf
مال دنیا
wordly minded
دنیا پرست
wordly minded
دنیا دار
Tons (bags) of money.
یک دنیا پول
ascetics
تارک دنیا
monks
تارک دنیا
Thanks a mI'llion.
یک دنیا متشکرم
all over the world
در تمامی دنیا
nun
زن تارک دنیا
nuns
زن تارک دنیا
monk
تارک دنیا
born with a silver spoon in one's mouth
<idiom>
باثروت به دنیا آمدن
The living languages of the world.
زبانهای زند ؟ دنیا
sisters
پرستار دخترتارک دنیا
worldling
ادم دنیا پرست
He is unique in the world.
توی دنیا تک است
sister
پرستار دخترتارک دنیا
hermits
تارک دنیا منزوی
religious
تارک دنیا روحانی
hermit
تارک دنیا منزوی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
Make a journey round the world.
بدور دنیا سفر کردن
Photos are accepted world
عکس هایی مقبولی دنیا
the love of money is the root of all evil
<idiom>
حب دنیا هست راس هر خطا
enclosure
سلول تارکان دنیا
[دین]
the whole world
همه دنیا تمامی جهان
My holiday did me a world of good.
درتعطیلات یک دنیا به من خوش گذشت
A wave of anger swept over the entire world .
موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
abbess
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbesses
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
thule
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
They are poles apart.
یک دنیا باهم فرق دارند ( بسیار متفاوتند )
cloister
اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
cloisters
اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
1 and 2 are poles apart.
<idiom>
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند
[بسیار متفاوت هستند]
.
atlas
قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
atlases
قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
You never can tell .
کار دنیا است ( قابل پیش بینی نیست )
antipodal
مربوط به ساکنین ینگی دنیا واقع در طرف مقابل زمین مستقیما
Pronoia
واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts.
مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
income
درامد
comings in
درامد
gainings
درامد
makings
درامد
it wasprologue to the nextmove
درامد
proceeds
درامد
hatch
درامد
hatched
درامد
admissions
درامد
admission
درامد
hatches
درامد
means
درامد
prelusion
درامد
earnings
درامد
returns
درامد
returning
درامد
returned
درامد
return
درامد
total revenue
درامد کل
emolument
درامد
earning
درامد
emoluments
درامد
remunerative
پر درامد
total income
درامد کل
revenue
درامد
Laugh and the world laghs with you, weep and you w.
<proverb>
بخندى ,دنیا با تو مى خندد گریه کنى باید بتنهایى گریه گنى.
overture
پیش درامد
overtures
پیش درامد
meaner
منابع درامد
earn
درامد داشتن
total revenue function
تابع درامد کل
auras
پیش درامد
aura
پیش درامد
transfer income
درامد انتقالی
transitory income
درامد انتقالی
disposable income
درامد دریافتی
annual income
درامد سالانه
mean
منابع درامد
municipal revenue
درامد شهرداری
median income
درامد میانی
means
توانائی درامد
total revenue curve
منحنی درامد کل
money income
درامد پولی
earns
درامد داشتن
earned
درامد داشتن
median income
درامد متوسط
mean income
درامد متوسط
national income
درامد ملی
it weighed kilogrammes
سه کیلوگرم درامد
unearned revenue
درامد نامکتسب
imperial decree
درامد نامشروع
immoral earning
درامد نامشروع
illicit earning
درامد نامشروع
unearned revenue
درامد باداورده
earnings per share
درامد هر سهم
economic income
درامد اقتصادی
gross income
درامد ناخالص
unremunerative careers
مشاغل کم درامد
annual earnings
درامد سالانه
prelude
پیش درامد
preludes
پیش درامد
Inland Revenue
درامد داخلی
internal revenue
درامد داخلی
flow of income
گردش درامد
flow of income
جریان درامد
imputed income
درامد ضمنی
imputed income
درامد انتسابی
it scaled kilograms
ده کیلوگرم درامد
it proved false
دروغ درامد
meanest
منابع درامد
actual income
درامد واقعی
marginal revenue
درامد نهائی
marginal income
درامد نهائی
incremental revenue
درامد نهائی
distribution of income
توزیع درامد
income leakage
کسر درامد
income leakage
نشت درامد
income distribution
توزیع درامد
income determination
تعیین درامد
income consumption curve
منحنی درامد
income and expenditure
درامد و هزینه
income analysis
تحلیل درامد
fixed income
درامد ثابت
broken down
ازپای درامد
sinfonia
پیش درامد
present income
درامد حال
present income
درامد جاری
personal income
درامد سرانه
personal income
درامد شخصی
permanent income
درامد دائمی
per capita income
درامد سرانه
income tax
مالیات بر درامد
psychic income
درامد بی دردسر
real income
درامد واقعی
revenue sources
منابع درامد
revenue sharing
سهیم در درامد
broken-down
ازپای درامد
income taxes
مالیات بر درامد
revenue function
تابع درامد
relative income
درامد نسبی
ordinary income
درامد عادی
prologue
پیش درامد
prologues
پیش درامد
to bring a return
درامد دادن
temporary income
درامد موقتی
deferred credits
درامد پس افتاده
nominal income
درامد اسمی
supplementary income
درامد تکمیلی
net revenue
درامد خالص
attachment of earnings
توقیف درامد
net income
درامد خالص
income per capita
درامد سرانه
average revenue
درامد متوسط
tax revenue
درامد مالیاتی
current income
درامد جاری
benefice
درامد کلیسایی
notional income
درامد فرضی
stream of income
جریان درامد
deduction from income
کسور درامد
notional income
درامد خیالی
Laugh and the world laughs with you , weep and you wepp alone.
<proverb>
بخند تا دنیا با تو بخندد گریه کن تا تنها گریه کنى.
disposable income
درامد قابل تصرف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com