English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
fortran یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
Other Matches
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
apl زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
nsfnet یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
floating point calculation محاسبات اعداد نمایی یا علمی
numbers انجام محاسبات سریع
number انجام محاسبات سریع
computing میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
fortran زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
pl/ زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
ada زبان برنامه نویسی سطح بالا که اغلب در ارتش و صنعت و موضوعات علمی به کار می رود
stress یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
spreadsheet 1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
spreadsheets 1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
logic زبان ریاضی
celestial precomputation محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
logical connective رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
logical operators رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres [British E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
0.02 mm - Point-zero-two millimeters [American E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
arithmetic توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
arithmetic عمل ریاضی انجام شده توسط ALU
operation درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
arithmetic عمل ریاضی انجام شده توسط پردازنده همزمان
OCP پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را طبق کد برنامه انجام میدهد
script مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود
crunches بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunch بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunched بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
algol یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
instruction کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instructions کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
IF statement عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
coprocessor پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد
arithmetic بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد
order پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه
algol زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی
to respond to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
to react to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
maths CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
math CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
reversing حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reverse حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reversed حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reverses حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
classed در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
embedded code بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
class در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classes در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classing در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
engineered قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer قسمت مهندسی رسته مهندسی
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
refresh memory واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
keyword 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
calculations محاسبات
computation محاسبات
computations محاسبات
calculation محاسبات
financial tribunal دیوان محاسبات
personal computing محاسبات شخصی
depaartment of accounts اداره محاسبات
discrepancy ناجوری محاسبات
computing center مرکز محاسبات
line shape calculations محاسبات شکل خط
azimuth adjustment slide rule خط کش محاسبات تنظیم گرا
structural analysis محاسبات طرح ساختمانی
structural design طرح و محاسبات ساختمانی
central واحد محاسبات و منط ق
machine shop کارگاه محاسبات ماشینی
numbers پردازنده خاص برای محاسبات سریع
number پردازنده خاص برای محاسبات سریع
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
basis نقط ه یا شمارهای که محاسبات شروع شده اند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
protecting که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protect که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protects که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
earthquake factor مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
plotting board صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
failed انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fail انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fails انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
qui facit per alium facit perse کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
like a duck takes the water [Idiom] کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
design take off weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design gross weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design strength مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
automating نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
design landing weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib چرب زبان زبان دار
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic زبان تازی زبان عربی
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
failures انجام ندادن کاری که باید انجام شود
failure انجام ندادن کاری که باید انجام شود
academic علمی
scientific علمی
theoretic علمی
sciential علمی
gurantee عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
robots وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robot وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
object lesson درس علمی
horticulture باغبانی علمی
faculties هیئت علمی
theories فرض علمی
the triumphs of science پیروزیهای علمی
the province of science رشته علمی
theory فرض علمی
prescientific پیش علمی
scientifically بطور علمی
practical lawyer حقوقدان علمی
object lessons درس علمی
memoire مقاله علمی
scientific researches تتبعات علمی
scientific researches تحقیقات علمی
scientific researches پژوهشهای علمی
scientific method روش علمی
scientific management مدیریت علمی
applied or mixed ریاضیات علمی
scientific experiment تجربه علمی
science fiction افسانه علمی
scientific applications کابردهای علمی
scientail ماهر علمی
scholarism تحقیق علمی
academic freedom آزادی علمی
academian عضوانجمن علمی
principle اصل علمی
principle قانون علمی
faculty هیئت علمی
scientific socialism سوسیالیسم علمی
boffin پژوهشگر علمی
research تحقیقات علمی
field trip گردش علمی
researched تحقیقات علمی
disciplining رشته علمی
boffins پژوهشگر علمی
researches تحقیقات علمی
theoretic and practical علمی وعملی
researching تحقیقات علمی
discipline رشته علمی
disciplines رشته علمی
equivalent knowledge credit تصدیق اعتبار علمی
scientific data processing داده پردازی علمی
myrmecologyt مطالعه علمی مورچگان
teach-in بحث علمی دانشجویی
terminologies اصطلاحات علمی یافنی
terminology اصطلاحات علمی یافنی
equivalent knowledge credit تصدیق دانش علمی
criminology مطالعه علمی جرم
theory فرضیه علمی تعلیم
ionics مبحث علمی یونها
theories فرضیه علمی تعلیم
scientific data processing پردازش داده علمی
teach-ins بحث علمی دانشجویی
school مکتب علمی یافلسفی
pomology میوه کاری علمی
schools مکتب علمی یافلسفی
techincal and scientifici بنگاههای علمی و فنی
unscientific خلاف موازین علمی
theoretically از لحاظ فرض علمی
scientism پیروی از روش علمی
homosapiens نام علمی انسان
sciosophy معرفت غیر علمی
An immortal scientific work. اثر علمی جاویدان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com