Dictiornary-Farsi | یک شبه ره صد ساله رفتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
strike it rich <idiom>	یک شبه ره صد ساله رفتن


Other Matches

brownie	دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownies	دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
quinquennial	پنج ساله دوره پنج ساله
triennal	سه ساله
vicennial	02 ساله
decennry	ده ساله
decade	01 ساله
sexennial	شش ساله
decades	01 ساله
year-long	یک ساله
triennial	سه ساله
annuals	یک ساله
annual	یک ساله
ten years old	ده ساله
bicentenaries	دویست ساله
bicentenary	دویست ساله
bimillenary	دو هزار ساله
seventies	هفتاد ساله
sexennium	دوره شش ساله
seventy	هفتاد ساله
chiliad	هزار ساله
annuallyy	هر ساله سالیانه
octennial	هشت ساله
quinquagenarian	پنجاه ساله
f.year old	پنج ساله
quadrangena rian	چهل ساله
year-round <idiom>	همه ساله
nonagenarian	نود ساله
sepennial	هفت ساله
septennial	هفت ساله
septuagenarian	هفتاد ساله
quinquagenary	پنجاه ساله
centenarian	جشن صد ساله
colts	اسب 3 یا 4 ساله
octogenarian	هشتاد ساله
perennials	همه ساله
octogenarians	هشتاد ساله
tercentennial	سیصد ساله
he is 0 years old	او ده ساله است
perennial	همه ساله
yearling	گیاه یک ساله
year by year	همه ساله
tenant from year to year	مستاجر یک ساله
annually	همه ساله
colt	اسب 3 یا 4 ساله
half yearly	نیم ساله
triennium	دوره سه ساله
semiyearly	نیم ساله
centenarians	جشن صد ساله
sorrel	گوزن نر سه ساله
pussyfoot	دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step	رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
quinquennium	دوره پنج ساله
maturity	مسابقه اسبهای 4 ساله
quinquenniad	دوره پنج ساله
quinquagenary	شخص پنجاه ساله
quinquagenarian	شخص پنجاه ساله
pricket sister	گوزن ماده دو ساله
tercentenaries	سه قرن سیصد ساله
quadrangena rian	ادم چهل ساله
teens	نوجوان ده تا91 ساله
decades	دوره ده ساله دهدهی
tercentenary	سه قرن سیصد ساله
bicentennial	جشن دویست ساله
bicentenary	جشن دویست ساله
fillies	مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
filly	مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
annuallyy	همه ساله هر سال
octogenarian	وابسته به ادم 08 ساله
septennium	دوره هفت ساله
septennate	دوره هفت ساله
mare	مادیان 4 ساله یا بیشتر
mares	مادیان 4 ساله یا بیشتر
octogenarians	وابسته به ادم 08 ساله
bicentennials	جشن دویست ساله
decade	دوره ده ساله دهدهی
bicentenaries	جشن دویست ساله
millenium	دوره هزار ساله
millennial	جشن هزار ساله
lustrum	دوره پنج ساله
nursey race	مسابقه اسبهای 2 ساله
nonagenarian	ادم نود ساله
indiction	دوره پانزده ساله
you have no option but to go	چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mother goose stakes	مسابقه کره مادیانهای سه ساله
sexagesimal	شصتم دوره شصت ساله
a man in his forties	مرد چهل و خورده ساله
She must be at least 40.	او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
millenial	وابسته به دوره هزار ساله
junior college	دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
men affifty and above	مردان پنجاه ساله به بالا
indiction	مالیات پانزده ساله املاک
millenarianism	اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
derby	مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies	مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
millenarian	معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
pythiad	دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
one thousand guineas	مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
two thousands guineas	مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
the 28 year-old nurse-turned-independent insurance consultant	پرستار ۲۸ ساله که مشاور مستقل بیمه شده است
juniorate	مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
mouch	راه رفتن دولادولاراه رفتن
oedipal	وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
trots	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
Grands Prix	یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix	یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
parade	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading	سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded	سان رفتن رژه رفتن محل سان
Ushak medallion	ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Khotan rug	فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
meddle	ور رفتن
short-changing	کش رفتن
to go to the bottom	ته رفتن
to skirt along the coast	رفتن
to go to mess	رفتن
crawl	رفتن
to go bang	در رفتن
to run off	در رفتن
crawled	رفتن
regress	پس رفتن
regressed	پس رفتن
crawls	رفتن
regresses	پس رفتن
regressing	پس رفتن
receding	پس رفتن
to pair off	رفتن
retracts	تو رفتن
retracting	تو رفتن
retracted	تو رفتن
sink	ته رفتن
short-changes	کش رفتن
twiddles	ور رفتن
going	رفتن
twiddled	ور رفتن
to d.deep in to	فر رفتن در
twiddle	ور رفتن
meddles	ور رفتن
to boil over	سر رفتن
meddled	ور رفتن
retire	پس رفتن
niggles	ور رفتن
niggled	ور رفتن
niggle	ور رفتن
retract	تو رفتن
to hang back	پس رفتن
short-changed	کش رفتن
short-change	کش رفتن
to sleep fast	رفتن
filches	کش رفتن
to take to ones heels	در رفتن
to whisk away or off	رفتن
twiddling	ور رفتن
retires	پس رفتن
admit	رفتن
go	رفتن
swiping	کش رفتن
swiped	کش رفتن
swipe	کش رفتن
to make ones getaway	در رفتن
pilfer	کش رفتن
to flow over	سر رفتن
gang	رفتن
gangs	رفتن
to fly off	در رفتن
goes	رفتن
to get over	رفتن از
to get one's monkey up	از جا در رفتن
to get away	رفتن
admits	رفتن
to foot it	رفتن
filch	کش رفتن
pilfered	کش رفتن
recede	پس رفتن
receded	پس رفتن
recedes	پس رفتن
to fall short	کم رفتن
to fall away	پس رفتن
to fall away	رفتن
to do out of	کش رفتن
sinks	ته رفتن
to go backward	پس رفتن
retrograde	پس رفتن
snitching	کش رفتن
pilfering	کش رفتن
filched	کش رفتن
admitting	رفتن
filching	کش رفتن
pilfers	کش رفتن
snitch	کش رفتن
snitched	کش رفتن
snitches	کش رفتن
to go back ward	پس رفتن
to do a guy	در رفتن
to break loose	در رفتن
putters	ور رفتن