English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
English Persian
micronlitre یک لیتر گاز درفشار یک میلیونیم اینچ جیوه
Other Matches
azoth جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
mercurialize جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
mini- اینچ و معمولا به اینچ
hard bested درفشار
on the rack درفشار
straightlaced محدود درفشار
under constraint مجبور درفشار
straitlaced محدود درفشار
i am pushed for money ازبی پولی درفشار
micros میلیونیم
micro میلیونیم
micromicron یک میلیونیم میکرون
micron میلیونیم متر
microgram یک میلیونیم گرم
microsecond میلیونیم ثانیه
usec یک میلیونیم یک ثانیه
us یک میلیونیم یک ثانیه
micro میلیونیم میکرو
micros میلیونیم میکرو
micron یک میلیونیم متر
microsecond یک میلیونیم ثانیه
hectoliter صد لیتر
liter لیتر
liters لیتر
litre لیتر
litres لیتر
decaliter ده لیتر
femto پیشوندی که بیان کننده یک کوادریلیوم یا یک میلیونیم یک بیلیون میباشد
deciliter یکدهم لیتر
millitre یک هزارم لیتر
milliliter یک هزارم لیتر
myrialitre ده هزار لیتر
decilitre یکدهم لیتر
centiliter یک صدم لیتر
gallons پیمانهای برابر3587/3 لیتر
gallon پیمانهای برابر3587/3 لیتر
gallon پیمانهای برابر با57/3 لیتر
gallons پیمانهای برابر با57/3 لیتر
chauldron پیمانه زغال برابر1296 لیتر
quarts پیمانهای در حدود بیک لیتر
quart پیمانهای در حدود بیک لیتر
hydrargyrum جیوه
quick silver جیوه
quicksilver جیوه
mercury جیوه
bichloride کلرور جیوه
mercury tank مخزن جیوه
mercury vaper بخار جیوه
mercury chloride کلرید جیوه
mercuric جیوه دار
mercury chloride کلرور جیوه
mercury chloride کلراید جیوه
mercury mine معدن جیوه
mercurous جیوه مانند
mercurous جیوه دار
mercury column ستون جیوه
mercury fulminate جیوه فولمینات
mercury lamp لامپ جیوه
mercuric cyanate جیوه سیانات
mercuric fulminate فولمینات جیوه
calomel جیوه سفید
mercurial جیوه دار
hydrargyric جیوه دار-سیمابی
condensed mercurytemperature دمای جیوه متراکم
gold amalgam جیوه امیخته بازر
winged god سیماب جیوه زیبق
mercury arc lamp لامپ بخار جیوه
mercury vapor rectifier یکسوساز بخار جیوه
pollex یک اینچ
mini- اینچ
by inches اینچ اینچ
inching اینچ
inch اینچ
inch by inch اینچ اینچ
inches اینچ
inched اینچ
point size اینچ
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
quick silver طبع سیمابی جیوه زدن به
oxymercuriation اکسید جیوه دار کردن
trackes per inch شیار در اینچ
dpi نقطه در هر اینچ
microfloppy اینچ دیسک
typeface نقط ه در اینچ
typefaces نقط ه در اینچ
in. مخفف اینچ
dots per inch نقطه در هر اینچ
square inch اینچ مربع
character per inch دخشه در اینچ
inches per second اینچ بر ثانیه
The damaged tanker disgorged thousands of liters of oil into the see. از تانکر آسیب دیده هزاران لیتر نفت به دریا روان شد.
hydrargyia or rism مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
ounce per inch square اونس اینچ مربع
RPI [row per inch] رجشمار نسبت به اینچ
bpi تعداد بایت در هر اینچ
uncia یک دوازدهم یک اینچ یک اونس
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
tpi تعداد شیار در هر اینچ
mercurate باسیماب یاجیوه ترکیب کردن جیوه زدن به
pitch تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
pitches تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
cpi Inch Per Character دخشه در اینچ
bytes per inch تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
print معمولا با معیار نقط ه در اینچ
printed معمولا با معیار نقط ه در اینچ
prints معمولا با معیار نقط ه در اینچ
I measure 30 inches round the waist . اندازه دوز کمرم 30 اینچ است
character pitch تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
cubit مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
mercury delay line روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
pH علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
turret guns توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
pica نوعی نوشتن در چاپگر که ده حرف در اینچ چاپ میکند
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
cpi تعداد حروف چاپ شده که در فضای یک اینچ جا می گیرد
kpsi [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
track تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracks تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
bpi تعداد بیتهایی که در یک اینچ از رسانه ذخیره سازی قابل ضبط است
tracked تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
enhances حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhancing حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhance حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
bushel پیمانه غله ومیوه که درحدود63 لیتر است پیمانه
bushels پیمانه غله ومیوه که درحدود63 لیتر است پیمانه
amalgam الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgams الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
silicon قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
capital ship کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
ethiops سیاب سیاه جیوه سیاه
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com