English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
Other Matches
he tops .0 metres قد اویک مترونیم است
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
chains دارد.
he is ill with fever تب دارد
chain دارد.
are there any remarks? دارد
there is a time for everything دارد
heavy fighting is in progress دارد
has دارد
he has a rage for money دارد
he has worms دارد
hast او دارد
he is 0 years old او ده سال دارد
walls have ears گوش دارد
it has sides سه پهلو دارد
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
it is usual with him عادت دارد
he is fifty تمام دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
what hurt is there in that چه زیانی دارد
Windows GDI بیتی دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
what matter? چه اهمیت دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
god is خداوجود دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
what the odds چه اهمیت دارد
he has a maggot in his head وسواس دارد
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
our library is well stocked خوبی دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
the reason is two fold دودلیل دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
virus وجود دارد
not a patch on چه دخلی دارد
the reason is manifold چنددلیل دارد
the probability is احتمال دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
viruses وجود دارد
he has an axe to grind غرض دارد
figure on <idiom> بستگی دارد به
there is a rumour that شهرت دارد که
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
bass کسی که صدای بم دارد
basses کسی که صدای بم دارد
biased آنچه اریب دارد
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
delectus برای ترجمه دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
likelihood احتمال کلی دارد
length خط با طول جر حرف دارد
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
he is f. of money پول فراوان دارد
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
bigamists زنی که دوشوهر دارد
bigamist زنی که دوشوهر دارد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
significance معنای مخصوص دارد
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
it askes for attention توجه لازم دارد
in all like احتمال کلی دارد
well and good باشد چه ضرر دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
he is in the know اطلاع ویژه دارد
rubrician کتاب نماز دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
what is that to you به شما جه دخلی دارد
he insists on going اصرار دارد برفتن
he has a loose tongue دهان لقی دارد
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
the switch is on برق جریان دارد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
administrator تنظیم و نگهداری شبکه دارد
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
puntist راننده کرجی نام دارد
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
administrators تنظیم و نگهداری شبکه دارد
the cow parts the hoofs گاو سمهای شکافته دارد
He is distantly related to me . بامن نسبت دوری دارد
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
Has he gone nust ? Is he out of his mind ? مگر مغزش عیب دارد؟
letter head کاغذیکه نشان چاپی دارد
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
lunchroom رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
the odds are that he will doit احتمال دارد که انکار را بکند
A big head has a big ache. <proverb> سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
A cat has nine lives . <proverb> گربه هفت جان دارد .
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
quarter binding جلدی که تنهاته ان چرم دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
tea has an adour p to itself چای بوی ویژهای دارد
NVRAM ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
sexagenarian کسی که از 06 تا96 سال دارد
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
pavonazzo مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
He takes ( heels) much interest in politics. به سیاست خیلی علاقه دارد
ex-directory شخصی که چنین شمارهای را دارد
He has a glib(persuasive)tongue. زبان چرب ونرمی دارد
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
My hair is growing. موهایم دارد بلند می شود
accessor شخصی که به داده دسترسی دارد
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
He has a ready pen. قلم شیوا وروانی دارد
consuetude est alterra lex عادت قدرت قانونی دارد
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
It all depends on how things develop. بستگی دارد چه پیش بیاید
dare he go? ایا جرات دارد برود
She is stuffy and conceited. دماغش باد دارد ( پر افاده )
Blood circulates in the body. خون در بدن جریان دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
he is an influence in politics فلانی نفوذ سیاسی دارد
he is rather i. than sick بهم خوردگی یاساکت دارد
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
Our food supply is getting low. ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
The child is going to go to bed. بچه دارد می رود بخواب
It lookes like rain. هوا خیال باریدن دارد
He must have a hand in it. حتما" دراینکار دست دارد
One could be taken up on ones offer. تعارف آمد نیامد دارد
it look like rain گویا خیال باریدن دارد
It is going from bad to worse . وضع دارد بد ترهم می شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com