Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
redundant code
یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
Other Matches
foxing
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
fox
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxes
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
plusage
سرامد مقدار اضافی
plussage
سرامد مقدار اضافی
dog
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogging
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogs
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
decimal
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimals
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
checked
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
checks
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
macbinary
مک باینری
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
byte
گروهی از بیتها یا ارقام باینری
bytes
گروهی از بیتها یا ارقام باینری
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
slab
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slabs
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
exponent
کلمهای که حاوی علامت و توان یک عدد باینری است
exponents
کلمهای که حاوی علامت و توان یک عدد باینری است
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
setting up
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
voters
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
ebcdic
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
decimals
دهدهی
decimal
دهدهی
decimal code
کد دهدهی
decimal numeral
رقم دهدهی
decimal coinage
مسکوکات دهدهی
decimal digit
رقم دهدهی
complemented
مکمل دهدهی
decimal number
عدد دهدهی
decimal system
سیستم دهدهی
decimal notation
نمادسازی دهدهی
nine's complement
مکمل دهدهی
complementing
مکمل دهدهی
complements
مکمل دهدهی
complement
مکمل دهدهی
packed decimal
دهدهی فشرده
binary to decimal conversion
تبدیل دودوئی به دهدهی
binary coded decimal
دهدهی به رمز دودویی
decimals
رقم دهدهی اعشاری
decimal to binary conversion
تبدیل دهدهی به دودوئی
decimal number system
سیستم اعداد دهدهی
decimal
رقم دهدهی اعشاری
decimalization
تبدیل به سیستم دهدهی
repeating decimal number
عدد دهدهی تکراری
decades
دوره ده ساله دهدهی
k
0001 در نمایش دهدهی
decimal notation
نشان گذاری دهدهی
coded decimal
رقم دهدهی رمزی
decimal digit
ارقام دستگاه دهدهی
decade
دوره ده ساله دهدهی
b
ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
dewey decimal
رده بندی دهدهی دیویی
decimal to hexadecimal conversion
تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
decimal to octal conversion
تبدیل دهدهی به هشت هشتی
decimalize
تبدیل کردن به سیستم دهدهی
coded decimal number
عدد دهدهی کدگذاری شده
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
asterisks
پر کردن محل دهدهی خالی با علامت *
pack
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
natural
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
asterisk
پر کردن محل دهدهی خالی با علامت *
naturals
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
packs
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
cyclic
کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
double dabble
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
decimal
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
decimals
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
bcd
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
ten's complement
عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
k
به هنگام اشاره به فرفیت با مسامحه می توان معادل 4201 دهدهی دانست
keypad
وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهای مخصوص را بکارمی برد
tabbing
تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
pack
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
numeric keypad
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
packs
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
excesses
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
binary coded decimal
سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
accessional
اضافی
accessing
اضافی
accesses
اضافی
surpluses
اضافی
accessed
اضافی
floating
اضافی
plus
اضافی
additional
اضافی
surplusage
اضافی
unduly
اضافی
de trop
اضافی
supplemantary
اضافی
supernumerary
اضافی
surplus
اضافی
paragogic
اضافی
access
اضافی
overflow
اضافی
excess
اضافی
supplementary
اضافی
extensions
اضافی
extension
اضافی
redundant
اضافی
overflows
اضافی
overflowed
اضافی
relative
اضافی
excesses
اضافی
overtime
اضافی
e
عدد در مبنای شانزده معادل عدد دهدهی 14
furthered
اضافی زائد
further
اضافی زائد
furthering
اضافی زائد
surplus material
ماده اضافی
supplementary costs
هزینههای اضافی
poundage
هزینه اضافی
spill water
ابهای اضافی
furthers
اضافی زائد
bonuses
پرداخت اضافی
bonus
پرداخت اضافی
surplus production
تولید اضافی
barrage
وقت اضافی
overload
بار اضافی
overloaded
بار اضافی
barrages
وقت اضافی
flab
گوشت اضافی
supplementary
اضافی مکمل
beauty sleep
خواب اضافی
the intercalary month
ماه اضافی
surplus value
ارزش اضافی
surplus stock
موجودی اضافی
surplus water
ابهای اضافی
end cell
پیل اضافی
extra time
وقت اضافی
days of grace
مهلت اضافی
extra premium
پاداش اضافی
incremental cost
هزینه اضافی
intercalary
اضافی افزوده
climbing lane
خط اضافی در سر بالایی
boostes pump
پمپ اضافی
sunk cost
هزینههای اضافی
additional
<adj.>
مکمل اضافی
overestimation
براورد اضافی
overhand knot
گره اضافی
overhead costs
هزینههای اضافی
extra period
وقت اضافی
extra equipment
تجهیزات اضافی
extra duty
خدمت اضافی
regulating cell
پیل اضافی
excess capacity
فرفیت اضافی
excess length
طول اضافی
excess load
بار اضافی
excess pressure
فشار اضافی
excess price
قیمت اضافی
excess profit
سود اضافی
excess reserves
ذخائر اضافی
excess stock
مواد اضافی
excess supply
عرضه اضافی
extra cost
هزینه اضافی
extra current
جریان اضافی
overirrigation
ابیاری اضافی
overpayment
پرداخت اضافی
overvoltage
ولتاژ اضافی
slip sheet
صفحه اضافی
overcharging
هزینه اضافی
overcharges
هزینه اضافی
overcharged
هزینه اضافی
overcharge
هزینه اضافی
superimposed
اتش اضافی
surtax
مالیات اضافی
sudden-death
وقت اضافی
overloads
بار اضافی
shootoff
مسابقه اضافی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com