Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
tiddledywink
یک نوع بازی دومینو
tiddledywinks
یک نوع بازی دومینو
Search result with all words
domino
یکی از مهرههای بازی دومینو
dominoes
یکی از مهرههای بازی دومینو
muggins
یکجور بازی دومینو
Other Matches
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the score
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
played
بازی
game
بازی
grey hound
سگ بازی
playing
بازی
plays
بازی
watermanship
اب بازی
partie
بازی
patulousness
بازی
solitaires
تک بازی
plain dealing
بازی
hopscotch
بازی لی لی
dibasic
دو بازی
sportiveŠetc
بازی کن
solitaire
تک بازی
action
بازی
actions
بازی
fun
بازی
slackness
بازی
falconine
بازی
openness
بازی
basics
بازی
gaming
بازی
home
بازی
basic
بازی
clearance
بازی
play
بازی
homes
بازی
cunningly
به حیله بازی
buggery
بچه بازی
box score
حساب بازی
bosh
حقه بازی
bonefire
اتش بازی
bonfires
اتش بازی
bonfire
اتش بازی
dangerous play
بازی خطرناک
dib
قاپ بازی
fireworks
اتش بازی
conjury
شعبده بازی
cats cradle
نخ بازی سرانگشت
monkey business
کچلک بازی
charlatanism
زبان بازی
charlatanry
زبان بازی
choose up game
بازی غیررسمی
sand lot
بازی غیررسمی
charlatanism
چاچول بازی
closed game
بازی بسته
cock fighting
خروس بازی
computer game
بازی کامپیوتری
pantomimes
لال بازی
centre game
بازی مرکزی
crampet game
بازی شطرنج
pantomime
لال بازی
dib
تیله بازی
firework
آتش بازی
dibs
بازی نرد
fences
شمشیر بازی
fence
شمشیر بازی
game ball
توپ بازی
footballers
فوتبال بازی کن
footballer
فوتبال بازی کن
twiddling
بازی کردن
twiddles
بازی کردن
twiddled
بازی کردن
twiddle
بازی کردن
footballs
بازی فوتبال
game cycle
دوره بازی
game of chance
بازی قمار
football
بازی فوتبال
game plan
استراتژی بازی
free play
بازی ازاد
plaything
اسباب بازی
doll play
عروسک بازی
paperwork
کاغذ بازی
double dealing
حقه بازی
skating
اسکیت بازی
favoritism
پارتی بازی
field of play
زمین بازی
chuck farthing
بازی شیریاخط
first hand
نخستین بازی کن
fitting clearance
بازی مناسب
flimflam
حقه بازی
fornication
جنده بازی
four handed game
بازی چهارنفره
free handedness
دست بازی
playthings
اسباب بازی
game theory
نظریه بازی
trick
شعبده بازی
gaming
قمار بازی
hustling
بازی هشیارانه
cage
بازی بسکتبال
cages
بازی بسکتبال
rugby
بازی رگبی
factionalism
فرقه بازی
power game
بازی قدرتی
power games
بازی قدرتی
stanza
بخشی از بازی
stanzas
بخشی از بازی
skiing
اسکی بازی
bandied
چوگان بازی کچ
skate
بازی تهاجمی
skated
بازی تهاجمی
hustles
بازی هشیارانه
hustled
بازی هشیارانه
bandies
چوگان بازی کچ
tricked
شعبده بازی
golfing
بازی گلف
tricking
شعبده بازی
chicanery
حیله بازی
sporting
بازی دوست
chicaneries
حیله بازی
handout
نوبت بازی
bandying
چوگان بازی کچ
bandy
چوگان بازی کچ
handouts
نوبت بازی
polo
چوگان بازی
cog
حقه بازی
cogs
حقه بازی
hustle
بازی هشیارانه
fencing
ششمشیر بازی
doubled up
بازی دوبل
hanky-panky
حقه بازی
active sodomy
بچه بازی
charade
نوعی بازی
full-time
09 دقیقه بازی
actuble
بازی کردن
agiotage
سفته بازی
basic dye
رنگینه بازی
basic salt
نمک بازی
basicity
قدرت بازی
basification
بازی شدن
basket ball
یکجورتوپ بازی
speculation
سفته بازی
billiard
بازی بیلیارد
acrobatism
ریسمان بازی
acrobacy
بند بازی
achate
مهرهء بازی
doubled
بازی دوبل
skates
بازی تهاجمی
video game
بازی دیدنی
double
بازی دوبل
hanky-panky
روباه بازی
video games
بازی دیدنی
sharp practice
حقه بازی
hawking
قوش بازی
swordplay
فن شمشیر بازی
playground
زمین بازی
playgrounds
زمین بازی
winner
برنده بازی
winners
برنده بازی
basketball
بازی بسکتبال
playfully
با خنده و بازی
game theory
تئوری بازی
the social evil
جنده بازی
party politics
حزب بازی
play-act
بازی کردن
play-act
تو بازی رفتن
play-acted
بازی کردن
play-acted
تو بازی رفتن
play-acting
بازی کردن
play-acting
تو بازی رفتن
play-acts
بازی کردن
play-acts
تو بازی رفتن
To be acting. To put it on .
رل بازی کردن
play on words
<idiom>
بازی با کلمات
football game
بازی فوتبال
jiggery-pokery
حقه بازی
holdouts
خودداری از بازی
three knights' game
بازی سه اسب
to keep score
بازی رانگاهداشتن
to make a goal
یک بازی بردن
tooth clearance
بازی دندانه
trapze
بند بازی
trickiness
حقه بازی
tricksy
بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
wargaming
بازی جنگ
war game
بازی جنگ
whoredom
فاحشه بازی
wordplay
بازی با لغات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com