Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
English
Persian
We stayed at the seaside for one week .
یک هفته کنا ردریا ماندیم
Other Matches
we fixed in the town
در شهر ماندیم
weekends
اخر هفته تعطیل اخر هفته
weekend
اخر هفته تعطیل اخر هفته
per week
هر هفته
weeklies
هفته به هفته
weekly
هفته به هفته
a week
یک هفته
weeks
هفته
week
هفته
inside of a week
کمتر از یک هفته
for a week
برای یک هفته
week end
اخر هفته
inside of a week
در یک هفته کمتر
last week
هفته گذشته
next week
هفته گذشته
passion week
هفته مصیبت
running days
ایام هفته
this d. a week
یک هفته از امروز
to morrow week
از فردا یک هفته
triweekly
هر سه هفته یکبار
fair market
هفته بازار
hebdomad
هفت هفته
eight day
هفته کوک
midweek
میان هفته
weekday
روز هفته
weekdays
روز هفته
A whole week
یک هفته تمام
f.service
نمازمعمولی هفته
week day
روز معمولی هفته
nrxt monday
دوشنبه این هفته
I will be staying a few days
من میخواهم یک هفته بمانم.
one anxious week of waiting
یک هفته انتظار با نگرانی
feria
یکی از ایام هفته
Weekend
تعطیلات آخر هفته
to borrow for ... weeks
برای ... هفته قرض گرفتن
Within the next few weeks .
درعرض چند هفته آیند ؟
at least four times a week
کم کمش چهار بار در هفته
embryos
جنین کمتر از هشت هفته
write me every week
هر هفته برای من نامه بنویسید
capacitor
تا دو هفته نیرو فراهم کند.
ferial
مربوط بمیان هفته عیدی
passion week
هفته پیش از رستاخیز مسیح
embryo
جنین کمتر از هشت هفته
Maundy Thursday
پنجشنبه هفته عذاب ورنج عیسی
per
برای هر ساعت یا روز یا هفته یا سال
foetus
جنین بیش از هشت هفته حمل
fetuses
جنین بیش از هشت هفته حمل
bank holiday
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
foetuses
جنین بیش از هشت هفته حمل
Every day of the week but Sundays.
همه روز هفته غیر از یکشنبه ها
She comes here at least once a week .
دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
semiweekly
رخ دهنده دومرتبه در هفته نیم هفتگی
What is the price per week?
قیمت برای یک هفته چقدر است؟
sempiternal
رخ دهنده دومرتبه در هفته نیم هفتگی
What's the charge per week?
اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
I had my car broken into last week.
هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
Trade ( business ) is slack this week .
این هفته بازار ( تجارت ) کساد است
I'm really looking forward to the weekend.
من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
They must give not less than 2 weeks' notice.
آنها باید این را کم کمش دو هفته قبلش آگاهی بدهند.
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.
هفته آینده کانال
[تلویزیون]
را برای قسمت دیگری از
{ساعت شادی}
تنظیم کنید.
I worked ten hours a day this week and my boss bit my head off for not doing my share of the work!
من این هفته روزی ده ساعت کار کردم، اما رئیسم بخاطر کم کاری توبیخم کرد!
Thank goodness
خدا را شکر امروز جمعه است!
[چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
Thank God it's Friday!
[TGIF]
خدا را شکر امروز جمعه است!
[چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
Can you watch the dog for us this weekend?
آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
feria
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
apprenticeships
دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
apprenticeship
دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
groundhog day
روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشدنشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار استwoodchuck
semimonthly
دوهفته یکبار نشریه دو هفته یکبار
fair
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
Please allow for at least two weeks' notice
[to do something]
[for something]
[prior to something]
.
درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری
[کار]
اعطاء کنید
[تا ما ]
[برای چیزی]
[قبل از چیزی]
.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com