Dictiornary-Farsi | یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (15 milliseconds)

English	Persian
epicyclic transmission	یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند


Other Matches

idler wheel	چرخ یا دنده چرخندهای که حرکت را به چرخ دیگری انتقال میدهد
boring bit	چرخ دنده داخل گرد
gearbox stud	محور کوچک داخل جعبه دنده
ungear	از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
mutton chop	دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
spur gear	دنده مهمیزی دنده خاردار
pinions	دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning	دنده پینیون دنده لایتناهی
pinion	دنده پینیون دنده لایتناهی
change down	به دنده سنگین حرکت کردن
rougher	دنده دنده کننده
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
shifting lever	اهرم دسته دنده اهرم حرکت در سمت
sprocket	دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
geared	دنده
dependum	ته دنده
gears	دنده
drive	دنده
gear	دنده
rib	دنده
slat	دنده ها
geap	دنده
stricter	یک دنده
spare ribs	سر دنده
strictest	یک دنده
costa	دنده
hard-nosed	یک دنده
strict	یک دنده
drives	دنده
slats	دنده ها
ratchet	دنده جغجغه ای
gear	چرخ دنده
cogged wheel	چرخ دنده
cogs	دنده چرخ
gear	جعبه دنده
rib	دنده میله
cog	دنده چرخ
bendix	دنده بندیکس
bendix	دنده استارت
sheaths	تیزی دنده
planetary gear	دنده خورشیدی
bevel gear	دنده کرامویل
bevel gear	دنده مورب
stick shift	دسته دنده
pinwheel	چرخ دنده
cross-rib	دنده ی قوس
shifting lever	دسته دنده
steering gear	دنده سکان
cramwheel	دنده کرامویل
gears	جعبه دنده
frame	دنده عرضی
cramwheel	دنده مخروطی
gearbox	جعبه دنده
gearboxes	جعبه دنده
gearing	جعبه دنده
gears	چرخ دنده
steering gear	دنده فرمان
rib	گوشت دنده
cogwheel	چرخ دنده
geared	چرخ دنده
sprocket	دنده زنجیر
geared	جعبه دنده
spur gear	دنده ملخی
stave	دنده بشکه
high speed	دنده سریع
cog wheels	چرخ دنده ها
gearshift	دنده عوض کن
gearshifts	میله دنده
gearshifts	دنده عوض کن
drive mechanism	جعبه دنده
low gear	دنده کندکن
jackshaft	دنده دو در اتومبیل
gear cutter	دنده تراش
jackshaft	دنده عقب
transmissions	جعبه دنده
transmission	جعبه دنده
gear case	جعبه دنده
gear level	دسته دنده
gearshift	میله دنده
gear box	جعبه دنده
pinion	جرخ دنده
worm gear	دنده مورب
worm gear	دنده مارپیچی
laticostate	دنده پهن
longitudinal	دنده طولی
external thread	دنده خارجی
reverse gear	دنده معکوس
reverse gears	دنده معکوس
pinions	جرخ دنده
french chop	گوشت دنده
spareribs	گوشت دنده
sheath	تیزی دنده
pinioning	جرخ دنده
wheelwork	چرخ دنده
transmission case	جعبه دنده
threads	دنده پیچ
top radius	گردی سر دنده
toothed wheel	چرخ دنده
cog wheel	چرخ دنده
cog [cogwheel]	چرخ دنده
thread	دنده پیچ
grooved	دنده دار
gear wheel	چرخ دنده
dependum angle	زاویه ته دنده
gearwheel	چرخ دنده
chop	گوشت دنده
ribbed	دنده دار
gearwheels	چرخ دنده ها
cogwheels	چرخ دنده ها
timber	دنده عرضی
gear wheels	چرخ دنده ها
cogged wheels	چرخ دنده ها
four gear drive	گیربکس چهار دنده
gear assembly	مجموعه چرخ دنده ها
spare ribs	گوشت دنده با استخوان
starter gear ring	چرخ دنده استارتر
short ribs	گوشت با استخوان دنده
eight speed gear drive	گیربکس هشت دنده
gear box	جعبه دنده گیرباکس
reduction gear	چرخ دنده کاهنده
spiral gear	چرخ دنده حلزونی
gearbox position	وضعیت جعبه دنده
compasition gear	چرخ دنده مرکب
quick change gearbox	جعبه دنده نورتون
rachet	ضامن چرخ دنده
gear stick	دسته دنده اتومبیل
gear lever	دسته دنده اتومبیل
gear shift	دسته دنده اتومبیل
worm wheel	چرخ دنده حلزونی
worm wheel	دنده کرمی شکل
cross-springer	[دنده اریب در طاق]
worm gear	چرخ دنده حلزونی
contact backlash	دنده کور تماس
riblet	انتهای دنده گوسفند
sawtooth wave	موج دنده ارهای
controlled stick steering	دسته دنده خودکار
precostal	واقع در پیش دنده ها
grub screw	میله دنده دار
helical gear	چرخ دنده حلزونی
gears	پوشش دنده دار
gear friction	اصطکاک چرخ دنده
tumble gear	چرخ دنده واسطه
gear in	درگیری دو چرخ دنده
differential gear	دنده عقب اتومبیل
rib	هرچیز شبیه دنده
geared	پوشش دنده دار
get up on the wrong side of the bed <idiom>	از دنده چپ بلند شدن
he broke his rib or something	دنده منده اش شکست
transmission oil	روغن جعبه دنده
transmission grease	گریس جعبه دنده
gear ratio	نسبت چره دنده ها
gear quadrant	ماهک جعبه دنده
rib	دنده دار کردن
gear cutting	دنده تراشی [مهندسی]
gear	پوشش دنده دار
gear change box	جعبه تعویض دنده
steering gear	جعبه دنده فرمان
sun gear	چرخ دنده خورشیدی
tricostate	سه دندهای دارای سه دنده
nut	چرخ دنده ساعت
step up gear	چرخ دنده افزاینده
pull gear	چرخ دنده بالابر
hoisting gear	چرخ دنده بالابر
high gear	دنده قوی خودرو
crown gear	چرخ دنده محدب
driving gear	چرخ دنده محرک
ratchets	ضامن چرخ دنده
gear case	پوسته جعبه دنده
ratchet	ضامن چرخ دنده
gear transmission ratio	نسبت دنده گیربکس
transmission gear	چرخ دنده انتقال
pinion	چرخ دنده جناحی
magnetic gear shift	دسته دنده مغناطیسی
bevel gear	چرخ دنده مخروطی
pinion	دنده هرزه گرد
pinions	دنده هرزه گرد
planetary gear	جعبه دنده خورشیدی
inside thread	دنده داخلی قلاویز
pinioning	چرخ دنده جناحی
pinioning	دنده هرزه گرد
planetary gear	چرخ دنده سیارهای
pair of gears	زوج چرخ دنده
pinions	چرخ دنده جناحی
racked	چرخ دنده دار
racks	چرخ دنده دار
bevel gear drive	جعبه دنده مخروطی
bevel gearing	گیربکس دنده مخروطی
rack	چرخ دنده دار
wracks	چرخ دنده دار
wracked	چرخ دنده دار
it serves him right	دنده اش هم نرم شود
gear friction losses	تلفات اصطکاکی جعبه دنده
gears	مجموع چرخهای دنده دار
aircraft arresting gear	جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
transmission ratio	نسبت تبدیل جعبه دنده
planet wheel	چرخ دنده چرخان بدورمحور
throwin	در دنده انداختن تزریق کردن
timing gear	چرخ دنده میل بادامک
steering column gear change	اتصال چرخ دنده فرمان
gear blank	چرخ دنده کار نکرده