Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
power driven vessel
یگان شناور موتوری
Other Matches
vessel
یگان شناور
vessels
یگان شناور
floating base
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
unitage
یگان
automotive
وسیله موتوری موتوری
divisional officer
فرمانده یگان
designator code
کد معرف یگان
task unit
یگان ماموریت
units
یگان شمار
unit
یگان شمار
Free of charge Gratis . Gratuitously .
مفت ( را یگان )
ecological unit
یگان بوم شناختی
units and tens
یگان ودهگان احادوعشرات
port auxiliary service
یگان خدمات بندری
bel
یگان سنجش صوت
pioneer unit
یگان مهندسی رزمی
float
شناور شدن شناور بودن
icebergs
کوه یخ شناور توده یخ شناور
floated
شناور شدن شناور بودن
iceberg
کوه یخ شناور توده یخ شناور
floats
شناور شدن شناور بودن
physical motor pool
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
gulls
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gull
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
mopeds
دوچرخهی موتوری
moped
دوچرخهی موتوری
motorize
موتوری کردن
motorization
موتوری کردن
motorized
یکان موتوری
motorcade
کاروان موتوری
motorcades
کاروان موتوری
motorbike
دوچرخهی موتوری
motor drive
محرکه موتوری
motor vehicle
خودرو موتوری
motor vessel
کشتی موتوری
motor unit
یکان موتوری
motor scooter
روروک موتوری
pools
پارک موتوری
pooled
پارک موتوری
pool
پارک موتوری
motor pool
پارک موتوری
motor fule
سوخت موتوری
motorboat engine
قایق موتوری
motorbikes
دوچرخهی موتوری
powerboat
قایق موتوری
ferried
قایق موتوری
ferries
قایق موتوری
ferry
قایق موتوری
aerodyne
هواپیمای موتوری
powerboats
قایق موتوری
ferrying
قایق موتوری
gasboat
قایق موتوری
motorboat
قایق موتوری
motorboats
قایق موتوری
push bikes
در برابردوچرخه موتوری
push bike
در برابردوچرخه موتوری
to start a motor
موتوری را بکار انداختن
panel truck
بارکش کوچک موتوری
motor transport
حمل و نقل موتوری
outboarder
راننده قایق موتوری
daycruiser
قایق موتوری کوچک
motor vehicle
وسیله نقلیه موتوری
powerboating
راندن قایق موتوری
powerboat racing
مسابقه با قایق موتوری
pool equipment
وسایل پارک موتوری
motorboat racing
مسابقه با قایق موتوری
motorsports
ورزشهای با وسایل موتوری
motor launch
قایق موتوری کرجی
speedboats
قایق موتوری سرعت
speedboat
قایق موتوری سرعت
diver
راننده قایق موتوری
parasailing
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
motorcar
وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
kick over
<idiom>
موتوری که شروع به کار میکند
drag boat
قایق موتوری مسابقه سرعت
motorized
یکان موتوریزه محمول موتوری
automotive
تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
cigarrette
قایق مسابقه بزرگ موتوری
convoy
کاروان دریایی ستون موتوری
convoys
کاروان دریایی ستون موتوری
powerboat
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
power mower
چمن زن یا علف چین موتوری
movement table
جدول حرکت ستونهای موتوری
powerboats
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
outboard motor
موتوری که روی قایق سوارشده
outboard motors
موتوری که روی قایق سوارشده
contact ion engine
موتوری برای ایجاد تراست درفضا
cabin cruiser
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
convoy assembly port
بندر محل تجمع ستون موتوری
motor torpedo boat
قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
storm boat
نوعی قایق سبک هجومی موتوری
motor traffic
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
speedboats
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboat
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
motor
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor-
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motored
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motors
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
sea skiff
قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
tractive force
نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
cabin cruisers
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
flag days
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
dead engine
موتوری که در حین پرواز ازکار افتاده است
stepper motor
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
holed
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
truck trailer
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
sportfisherman
قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
stepping motor
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
hole
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
tractors
تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
tractor
تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
hydroplanes
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplane
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
predicted log racing
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
parakiting
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
radialengine
موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی
whaleboat
قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
turbofan
موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
float
شناور
vessels
شناور
floated
شناور
pack ice
یخ شناور
free swimming
شناور
flying bridge
پل شناور
bouyant foundation
پی شناور
float bridge
پل شناور
floating bridge
پل شناور
drift ice
یخ شناور
floating fundation
پی شناور
vessel
شناور
floaty
شناور
nectonic
شناور
ballcock
شناور
pontoons
پل شناور
ballcocks
شناور
floating
شناور
afloat
شناور
on the float
شناور
above water
<adj.>
شناور
buoyant
شناور
floats
شناور
pontoon
پل شناور
drifting mine
مین شناور
phytoplankton
گیاهان شناور
plunge valve
سوپاپ شناور
plunger piston
پیستون شناور
float guage
اشل شناور
natatores
مرغان شناور
nekton
جانور شناور
dipped electrode
الکترود شناور
fluxed electrode
الکترود شناور
dipping enamel
لعاب شناور
float well
چاه شناور
dipping varnish
لاک شناور
float into position
شناور شدن
float test
ازمون شناور
float valve
دریچه شناور
floating point
ممیز شناور
buoy
رهنمای شناور
zooplankton
جانوران شناور
ice field
یخزار یخ شناور
life bouy
رهنمای شناور
levitative
شناور در هوا
oil slicks
نفت شناور
pontoon bridge
پل شناور قایقی
immersion thermometer
دماسنج شناور
floater
جسم شناور
floating aquatics
ابزیان شناور
floating audress
نشانی شناور
submergible pump
پمپ شناور
submersible pump
پمپ شناور
floating charactep
دخشه شناور
floating dock
حوض شناور
floating grid
شبکه شناور
floating gyro
ژایرو شناور
floating mine
مین شناور
floating point
با ممیز شناور
oil slick
نفت شناور
boomed
دستگاه شناور
pontoon
اسکله شناور
pontoon
طراده شناور
pontoons
اسکله شناور
pontoons
طراده شناور
plungers
پیستون شناور
plunger
پیستون شناور
buoys
شناور ساختن
buoys
جسم شناور
buoys
رهنمای شناور
floated
شناور بودن
floats
شناور شدن
floe
تخته یخ شناور
buoying
راهنمای شناور در اب
buoying
شناور ساختن
floated
شناور شدن
buoying
جسم شناور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com