Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
English
Persian
dialect
ی در زبان استاندارد
dialects
ی در زبان استاندارد
Search result with all words
postscript
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
ansi
گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
basic fortran
استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
Hayes Corporation
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
Windows API
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد
Other Matches
ieee
سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documented
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
extends
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
ODI
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib
چرب زبان زبان دار
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
modulus
استاندارد
standard
استاندارد
standards
استاندارد
high and dry
<idiom>
استاندارد
canonical
استاندارد
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
standardised
استاندارد نمودن
standard class
درجه استاندارد
substandard
زیر استاندارد
standard cell
پیل استاندارد
standard resistor
مقاومت استاندارد
secondary standard
استاندارد ثانویه
primary standard
استاندارد اولیه
resistance standard
مقاومت استاندارد
standardizes
استاندارد نمودن
standardises
استاندارد نمودن
frequency standard
استاندارد فرکانس
atmosphere
اتمسفر استاندارد جو
standardize
استاندارد نمودن
standardizing
استاندارد نمودن
silver standard
استاندارد نقره
traditional chess
شطرنج استاندارد
standardising
استاندارد نمودن
boilerplate
متن استاندارد
standardization
استاندارد سازی
standards of living
استاندارد زندگی
nonstandard
غیر استاندارد
standard pascal
پاسکال استاندارد
normal temperature and pressure
شرایط استاندارد
standardized
استاندارد شده
standard temperature and pressure
شرایط استاندارد
standard costs
هزینههای استاندارد
standard of living
استاندارد زندگی
standard condition
شرایط استاندارد
standard specification
مقررات استاندارد
standard interface
رابط استاندارد
standard function
تابع استاندارد
standard rate
نرخ استاندارد
standard section
پروفیل استاندارد
standard solution
محلول استاندارد
standard price
قیمت استاندارد
standard specification
دستورات استاندارد
standard pitch
گام استاندارد
standard interface
واسطه استاندارد
standard error
خطای استاندارد
table lamp
لامپ استاندارد
standard candle
شمع استاندارد
magnetic standard
اهنربای استاندارد
standard ohm
اهم استاندارد
standard measure
اندازه استاندارد
standard
استاندارد همگون
atmospheres
اتمسفر استاندارد جو
standards
استاندارد همگون
basic standard cost
قیمت استاندارد
basic standard
استاندارد اولیه
standard atmosphere
اتمسفر استاندارد
standard bar
میله استاندارد
cut the mustard
<idiom>
به حد استاندارد لازم رسیدن
ieee
واسط استاندارد IEEE
up to par/scratch/snuff/the mark
<idiom>
متناسب با استاندارد طبیعی
standard product cost
ارزش تولید استاندارد
mnemonic
استاندارد اختصار کلمه
standard heat of formation
گرمای تشکیل استاندارد
standard conversion factor
ضریب تبدیل استاندارد
standard oxidation potential
پتانسیل اکسایش استاندارد
standard hydrogen electrode
الکتورد هیدروژن استاندارد
standard electrode potential
پتانسیل الکترود استاندارد
standard electrode potential
پتانسیل استاندارد الکترود
clark
پیل استاندارد کلارک
standard oil company
استاندارد اویل کمپانی
standard oil company
شرکت نفت استاندارد
ambient quality standard
استاندارد کیفیت پرمون
NDIS
واسط دستور استاندارد
data encyption standard
استاندارد حفافت داده
calibration
مین یک بررسی استاندارد
standard penetration
ازمایش نفوذی استاندارد
pop up menu
منوی غیر استاندارد
ansi
کدهای استاندارد ANSI
primary standard grade
خلوص استاندارد اولیه
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
nibble
نصف طول بایت استاندارد
RJ connector
استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی
feed back
اخذ اطلاعات ومقایسه ان با استاندارد
standard free energy of formation
انرژی ازاد تشکیل استاندارد
nybble
نصف طول بایت استاندارد
raunchiest
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
nibbling
نصف طول بایت استاندارد
nibbles
نصف طول بایت استاندارد
raunchy
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchier
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
nibbled
نصف طول بایت استاندارد
ieee
استاندارد مون Token Bus
ntp
pressure temperatureand normalشرایط استاندارد
metric
اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
current standard cost
هزینه استاندارد و مورد قبول
dif
استاندارد مخصوص فایلهای داده
stp
pressure temperatureand standardشرایط استاندارد
standards
عیار قانونی استاندارد مقرر
calibrating standard
تنظیم شده به صورت استاندارد
standard
عیار قانونی استاندارد مقرر
international standard atmosphere
اتمسفر استاندارد بین المللی
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
per standard compass
برحسب قطب نمای استاندارد
clouting
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouts
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
standardize
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardising
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
FTAM
روش استاندارد ارسال فایل OSI
standardises
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardised
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
army standard score
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
Bell compatible modem
مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
clouted
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clout
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
sops
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
bogey
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
bogey
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
standardizes
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
bogeys
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
standardizing
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
sop
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
bogies
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
bogies
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
tons
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
NetBIOS
استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
Industry Standard Architecture
استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
ieee
استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
density attitude
ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
extended industry standard architecture
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
ton
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
eisa
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
ECMA
استاندارد نشانههای برای رسم فلوچارت
ice point
دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
advanced
یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
basic
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
basics
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
modularization
برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
MCGA
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
qualities
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
quality
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
international file format
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
V series
استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
gauge railway
فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
depreciation of currency
کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
Hewlett Packard
مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
asynchronous
2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه
Green Book
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
differential effects
اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
ieee
استاندارد بیان کننده سیستم شبکه اینترنت
densities
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
density
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
standard item
اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
special
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com