Total search result: 257 (17 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
Murray code |
- بیت استفاده می کنند |
|
|
Search result with all words |
|
round |
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند |
roundest |
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند |
fragmentation |
حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند |
basic |
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند |
basics |
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند |
colour |
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند |
colours |
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند |
carrier |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
carriers |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
power |
نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند |
powered |
نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند |
powering |
نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند |
powers |
نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند |
authority |
لیستی از اصط لاحات که توسط افرادی که پایگاه داده ها را ایجاد و از آن استفاده می کنند مط رح می شوند |
pilot |
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود |
piloted |
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود |
pilots |
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود |
deadlock |
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند |
Viewdata |
سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما |
network |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند |
networks |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند |
key |
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند |
communication |
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود |
redundant |
سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند |
generation |
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند |
generations |
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند |
open |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
opened |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
opens |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
access control |
که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند |
Apple Mac |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
Apple Macintosh computer |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
asynchronous |
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند |
Atari ST |
و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند |
departmental LAN |
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند |
homogeneous computer network |
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند |
isochronous network |
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد |
landline |
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند |
MSX |
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند |
multiprocessing system |
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند |
multiprocessor |
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند |
noncompatibility |
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند |
pos systems |
فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند |
ps/ |
محدوده کامپیوترهای IBM PC سازگارند ولی از باس MCA متفاوتی استفاده می کنند |
rollover |
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند |
specific code |
کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند |
token passing |
روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند |
workgroup |
برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند |
a dead language <idiom> |
زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.] |
hemp |
گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.] |
Jacquard loom |
ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.] |
jute fiber |
[الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.] |
offset knots |
گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.] |
S-border |
حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.] |
stair rod |
گیره فرش [از این گیره های برنزی جهت نگهداری فرش های کناره در پله ها و یا آویزان کردن فرش استفاده می کنند.] |
turtle border |
حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.] |
Other Matches |
|
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> |
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش |
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> |
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند. |
mode |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
modes |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
collision detection |
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند |
MMU |
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است |
CSMA CD |
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود |
collective goods |
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود |
companding |
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند |
dead time |
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود |
dead freight |
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود |
vertical |
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی |
freed |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
idles |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
capacities |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
idled |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
idlest |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
frees |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
idle |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
freeing |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
free |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
capacity |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
fourth generation computers |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند |
bitmap |
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و... |
quad |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
composite demand |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
quads |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
bands |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
band |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
ieee |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
shareware |
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد. |
duplex |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
joint tenants |
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد |
duplexes |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
exerciser |
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید |
common use |
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک |
PPP |
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود |
wimps |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
wimp |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
defect skipping |
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است |
Hamming code |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
solenoid sweep |
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید |
publishes |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
publish |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
published |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
wires |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
wire |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
oases |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
oasis |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
universal |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
reed |
شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.] |
paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
stepped lines |
خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.] |
scanned |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
scans |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
scan |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
usages |
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن |
usage |
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن |
hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
TCP/IP |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
he warned them to obey |
اطاعت کنند |
they mingle their tears |
با هم گریه می کنند |
PRI |
پشتیبانی کنند |
he is well spoken of |
از او تعریف می کنند |
they make much noise |
خیلی صدا می کنند |
they make much noise |
زیاد شلوق می کنند |
the trumpets blows |
شیپورها صدا می کنند |
charnel house |
مردگان راتوده می کنند |
they dispute about nothing |
درسرهیچ نزاع می کنند |
compatible |
با هم درست کار می کنند |
i hear him complain |
میشنوم که شکایت می کنند |
had it trans ted |
بدهید ترجمه کنند |
daisy chain |
سومین را و... فراخوانی می کنند |
My feet hurt. |
پاهایم درد می کنند. |
An opportunist. A time -server. |
آدم استفاده جو ( استفاده گر ) |
they are in full retreat |
سخت عقب نشینی می کنند |
They act after their kind. |
جنس خود رفتار می کنند. |
watch pocket |
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند |
the iron interest |
کسانی که در اهن کار می کنند |
screen coordinator |
هماهنگ کنند پوشش دریایی |
fire support coordinator |
هماهنگ کنند پشتیبانی اتش |
Those who agree,raise their hands. |
موافقین دستهایشان رابلند کنند |
they went to r. themselves |
رفتند که نامه نویسی کنند |
knife board |
میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند |
fillister |
رندهای که با ان کنش کاودرست کنند |
warp patterning |
طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.] |
wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
musette |
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند |
mouse |
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند |
The story goes that … |
آورده اند که (چنین روایت کنند )… |
mud sill |
پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند |
mouses |
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند |
mountain dew |
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند |
combination |
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند |
who are your reference? |
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند |
meat safe |
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند |
fleas i. doges and cats |
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند |
tightropes |
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند. |
nogging |
اجری که بان فواصلی را پرمی کنند |
tightrope |
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند. |
human machine interface |
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند |
oast |
کورهای که رازک را دران خشک می کنند |
saw doctor |
ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند |
oleomargarine |
کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند |
Providence watches over him. |
از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند |
She is the talk of the town . |
همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند |
They fight like cat and dog . |
باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند |
mealing table |
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند |
numerical |
داده ذخیره شده کار می کنند |
tandems |
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند |
pontoon |
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند |
the police are on his track |
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند |
pontoons |
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند |
company grade |
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند |
combatable |
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند |
Birds of a feather flock together . <proverb> |
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند . |
tandem |
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند |
ccd |
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند |
collaret |
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند |
koumiss |
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند |
profiteers |
استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن |
profiteer |
استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن |
microsoft |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
column |
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند |
kirmess |
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند |
hydrotherapeutic |
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند |
oatcake |
کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر |
database |
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند |
message |
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند |
qualifying shares |
سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند |
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. |
پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند. |
hydropath establishment |
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند |
Can you get it repaired? |
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟ |
In a quarrel they do not distribute sweetmeat. <proverb> |
توى دعوا یلوا پخش نمى کنند. |
columns |
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند |
These trees deprive the house of light . |
این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند |
water bed |
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند |
time |
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند |
boat people |
پناهندگانی که با قایق از کشور خود فرار کنند |
timed |
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند |
kago |
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند |
live lining |
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند |
rissoles |
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند |
rissole |
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند |
corporal oath |
سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند |
mutton chop |
دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند |
The squirrels are storing up nuts for the winter. |
سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند . |
times |
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند |
databases |
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند |
This car is assembled in Iran. |
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ ) |
functional |
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند |
lachryma christi |
باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند |
The surely clean you out in this nightclub . |
دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند ) |
manil hemp |
کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند |
carriage |
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند |
huck aback |
حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند |
priestcraft |
دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند |
process |
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند |
pond life |
جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.] |
processes |
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند |
pentarch |
یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند |
pulper |
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند |
carriages |
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند |
messages |
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند |
transceiver |
گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند |
pneumatic |
بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند |
resurection pie |
کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند |
backplane |
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند |
an out match |
مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند |
gates |
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند |
train headway |
فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند |
analogues |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند |
analogues |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند |
fritter |
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند |
analogue |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند |
He was engrossed in conversation . |
فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند |
initials |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
gate |
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند |
analogue |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند |
initial |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
initialling |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
initialed |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
fritters |
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند |
wysiwyg |
You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند |
mail application programming interface |
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند |
picalilli |
ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند |
protonotary apostoloc |
یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند |
in house training |
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند |
command sponsored dependent |
بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند |
initialled |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
symmetry ink |
مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند |
jacamar |
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند |
initialing |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
Olympic Games |
مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند |
candle ends |
باقی مانده هرچیزکه مردم لئیم جمع می کنند |
They live abroad for the greater part of the year. |
آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند. |
accross the slope system |
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند |
guild hall |
عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند |
electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |