| Total search result: 257 (6 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| Murray code     | 
		- بیت استفاده می کنند   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
					
					
						| Search result with all words | 
					
					
						 | 
					
		
		| round     | 
		روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند   | 
		
	
		
		| roundest     | 
		روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند   | 
		
	
		
		| fragmentation     | 
		حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند   | 
		
	
		
		| basic     | 
		روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند   | 
		
	
		
		| basics     | 
		روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند   | 
		
	
		
		| colour     | 
		برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| colours     | 
		برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| carrier     | 
		پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت   | 
		
	
		
		| carriers     | 
		پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت   | 
		
	
		
		| power     | 
		نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند   | 
		
	
		
		| powered     | 
		نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند   | 
		
	
		
		| powering     | 
		نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند   | 
		
	
		
		| powers     | 
		نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند   | 
		
	
		
		| authority     | 
		لیستی از اصط لاحات که توسط افرادی که پایگاه داده ها را ایجاد و از آن استفاده می کنند مط رح می شوند   | 
		
	
		
		| pilot     | 
		زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود   | 
		
	
		
		| piloted     | 
		زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود   | 
		
	
		
		| pilots     | 
		زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود   | 
		
	
		
		| deadlock     | 
		موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند   | 
		
	
		
		| Viewdata     | 
		سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما   | 
		
	
		
		| network     | 
		شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| networks     | 
		شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند   | 
		
	
		
		key       | 
		استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند   | 
		
	
		
		communication       | 
		مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود   | 
		
	
		
		| redundant     | 
		سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند   | 
		
	
		
		| generation     | 
		کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| generations     | 
		کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| open     | 
		دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| opened     | 
		دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| opens     | 
		دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| access control     | 
		که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند   | 
		
	
		
		| Apple Mac     | 
		مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| Apple Macintosh computer     | 
		مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| asynchronous     | 
		ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| Atari ST     | 
		و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند   | 
		
	
		
		| departmental LAN     | 
		چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند   | 
		
	
		
		| homogeneous computer network     | 
		یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| isochronous network     | 
		شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد   | 
		
	
		
		| landline     | 
		خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| MSX     | 
		استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند   | 
		
	
		
		| multiprocessing system     | 
		سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| multiprocessor     | 
		تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| noncompatibility     | 
		دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند   | 
		
	
		
		| pos systems     | 
		فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| ps/     | 
		محدوده کامپیوترهای IBM PC سازگارند ولی از باس MCA متفاوتی استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| rollover     | 
		استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند   | 
		
	
		
		| specific code     | 
		کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند   | 
		
	
		
		| token passing     | 
		روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند   | 
		
	
		
		| workgroup     | 
		برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند   | 
		
	
		
		a dead language <idiom>       | 
		زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]   | 
		
	
		
		hemp       | 
		گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]   | 
		
	
		
		Jacquard loom       | 
		ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]   | 
		
	
		
		jute fiber       | 
		[الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]   | 
		
	
		
		offset knots       | 
		گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]   | 
		
	
		
		S-border       | 
		حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]   | 
		
	
		
		stair rod       | 
		گیره فرش [از این گیره های برنزی جهت نگهداری فرش های کناره در پله ها و یا آویزان کردن فرش استفاده می کنند.]   | 
		
	
		
		| turtle border     | 
		حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]   | 
		
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| to provoke somebody until a row breaks out <idiom>     | 
		کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش   | 
		
	
		
		| When brothers quarrel, only fools believe. <proverb>     | 
		برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.   | 
		
	
		
		| mode     | 
		حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند   | 
		
	
		
		| modes     | 
		حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند   | 
		
	
		
		| collision detection     | 
		پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند   | 
		
	
		
		| MMU     | 
		مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است   | 
		
	
		
		| CSMA CD     | 
		پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود   | 
		
	
		
		| collective goods     | 
		کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود   | 
		
	
		
		| companding     | 
		دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند   | 
		
	
		
		| dead time     | 
		زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود   | 
		
	
		
		| dead freight     | 
		کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود   | 
		
	
		
		| vertical     | 
		نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی   | 
		
	
		
		| freed     | 
		آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .   | 
		
	
		
		| idles     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| capacities     | 
		استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است   | 
		
	
		
		| idled     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| idlest     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| frees     | 
		آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .   | 
		
	
		
		| idle     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| freeing     | 
		آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .   | 
		
	
		
		free       | 
		آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .   | 
		
	
		
		| capacity     | 
		استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است   | 
		
	
		
		| fourth generation computers     | 
		فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| bitmap     | 
		معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...   | 
		
	
		
		| quad     | 
		چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| composite demand     | 
		تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی   | 
		
	
		
		| quads     | 
		چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| bands     | 
		شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند   | 
		
	
		
		| band     | 
		شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند   | 
		
	
		
		| ieee     | 
		که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود   | 
		
	
		
		| shareware     | 
		نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.   | 
		
	
		
		| duplex     | 
		دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| joint tenants     | 
		در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد   | 
		
	
		
		| duplexes     | 
		دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| exerciser     | 
		وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید   | 
		
	
		
		| common use     | 
		مورد استفاده عمومی استفاده مشترک   | 
		
	
		
		| PPP     | 
		که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود   | 
		
	
		
		| wimps     | 
		نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند   | 
		
	
		
		| wimp     | 
		نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند   | 
		
	
		
		| defect skipping     | 
		روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است   | 
		
	
		
		| Hamming code     | 
		سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود   | 
		
	
		
		| solenoid sweep     | 
		پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید   | 
		
	
		
		| publishes     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| publish     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| published     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| wires     | 
		روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه   | 
		
	
		
		| wire     | 
		روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه   | 
		
	
		
		| oases     | 
		یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد   | 
		
	
		
		| oasis     | 
		یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد   | 
		
	
		
		| universal     | 
		آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود   | 
		
	
		
		reed       | 
		شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]   | 
		
	
		
		| paperless     | 
		شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند   | 
		
	
		
		| user freindly     | 
		اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد   | 
		
	
		
		stepped lines       | 
		خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]   | 
		
	
		
		| scanned     | 
		وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| scans     | 
		وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| scan     | 
		وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| usages     | 
		استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن   | 
		
	
		
		| usage     | 
		استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن   | 
		
	
		
		| hollerith code     | 
		سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| TCP/IP     | 
		پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود  این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود   | 
		
	
		
		| he warned them to obey     | 
		اطاعت کنند   | 
		
	
		
		| they mingle their tears     | 
		با هم گریه می کنند   | 
		
	
		
		| PRI     | 
		پشتیبانی کنند   | 
		
	
		
		| he is well spoken of     | 
		از او تعریف می کنند   | 
		
	
		
		| they make much noise     | 
		خیلی صدا می کنند   | 
		
	
		
		| they make much noise     | 
		زیاد شلوق می کنند   | 
		
	
		
		| the trumpets blows     | 
		شیپورها صدا می کنند   | 
		
	
		
		| charnel house     | 
		مردگان راتوده می کنند   | 
		
	
		
		| they dispute about nothing     | 
		درسرهیچ نزاع می کنند   | 
		
	
		
		| compatible     | 
		با هم درست کار می کنند   | 
		
	
		
		| i hear him complain     | 
		میشنوم که شکایت می کنند   | 
		
	
		
		| had it trans ted     | 
		بدهید ترجمه کنند   | 
		
	
		
		| daisy chain     | 
		سومین را و... فراخوانی می کنند   | 
		
	
		
		| My feet hurt.     | 
		پاهایم درد می کنند.   | 
		
	
		
		| An opportunist.  A  time -server.     | 
		آدم استفاده جو ( استفاده گر )   | 
		
	
		
		| they are in full retreat     | 
		سخت عقب نشینی می کنند   | 
		
	
		
		They act after their kind.       | 
		جنس خود رفتار می کنند.   | 
		
	
		
		| watch pocket     | 
		جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند   | 
		
	
		
		| the iron interest     | 
		کسانی که در اهن کار می کنند   | 
		
	
		
		| screen coordinator     | 
		هماهنگ کنند پوشش دریایی   | 
		
	
		
		| fire support coordinator     | 
		هماهنگ کنند پشتیبانی اتش   | 
		
	
		
		| Those who agree,raise their hands.     | 
		موافقین دستهایشان رابلند کنند   | 
		
	
		
		| they went to r. themselves     | 
		رفتند که نامه نویسی کنند   | 
		
	
		
		| knife board     | 
		میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند   | 
		
	
		
		| fillister     | 
		رندهای که با ان کنش کاودرست کنند   | 
		
	
		
		warp patterning       | 
		طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]   | 
		
	
		
		| wireless network     | 
		شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند   | 
		
	
		
		| musette     | 
		اهنگی که برای نی انبان درست می کنند   | 
		
	
		
		| mouse     | 
		که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند   | 
		
	
		
		| The story goes that …     | 
		آورده اند که (چنین روایت کنند )…   | 
		
	
		
		| mud sill     | 
		پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند   | 
		
	
		
		| mouses     | 
		که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند   | 
		
	
		
		| mountain dew     | 
		ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند   | 
		
	
		
		| combination     | 
		مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند   | 
		
	
		
		| who are your reference?     | 
		چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند   | 
		
	
		
		| meat safe     | 
		قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند   | 
		
	
		
		| fleas i. doges and cats     | 
		کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند   | 
		
	
		
		| tightropes     | 
		طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.   | 
		
	
		
		| nogging     | 
		اجری که بان فواصلی را پرمی کنند   | 
		
	
		
		| tightrope     | 
		طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.   | 
		
	
		
		| human machine interface     | 
		حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند   | 
		
	
		
		| oast     | 
		کورهای که رازک را دران خشک می کنند   | 
		
	
		
		| saw doctor     | 
		ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند   | 
		
	
		
		| oleomargarine     | 
		کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند   | 
		
	
		
		| Providence watches over him.      | 
		از عالم غیب اورا حفا ظت  می کنند   | 
		
	
		
		| She is the talk of the town .      | 
		همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند   | 
		
	
		
		| They fight like cat and dog .     | 
		باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند   | 
		
	
		
		| mealing table     | 
		صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند   | 
		
	
		
		| numerical     | 
		داده ذخیره شده کار می کنند   | 
		
	
		
		| tandems     | 
		وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند   | 
		
	
		
		| pontoon     | 
		کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند   | 
		
	
		
		| the police are on his track     | 
		مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند   | 
		
	
		
		| pontoons     | 
		کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند   | 
		
	
		
		| company grade     | 
		پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند   | 
		
	
		
		| combatable     | 
		قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند   | 
		
	
		
		| Birds of a feather flock together . <proverb>     | 
		پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .   | 
		
	
		
		| tandem     | 
		وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند   | 
		
	
		
		| ccd     | 
		که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند   | 
		
	
		
		| collaret     | 
		یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند   | 
		
	
		
		| koumiss     | 
		قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند   | 
		
	
		
		| profiteers     | 
		استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن   | 
		
	
		
		| profiteer     | 
		استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن   | 
		
	
		
		| microsoft     | 
		واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد   | 
		
	
		
		column       | 
		ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند   | 
		
	
		
		| kirmess     | 
		جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند   | 
		
	
		
		| hydrotherapeutic     | 
		بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند   | 
		
	
		
		| oatcake     | 
		کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر   | 
		
	
		
		| database     | 
		که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند   | 
		
	
		
		| message     | 
		اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند   | 
		
	
		
		| qualifying shares     | 
		سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند   | 
		
	
		
		| Refugees believe Germany is a land of milk and honey.     | 
		پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.   | 
		
	
		
		| hydropath establishment     | 
		بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند   | 
		
	
		
		| Can you get it repaired?     | 
		آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟   | 
		
	
		
		| In a quarrel they do not distribute sweetmeat. <proverb>     | 
		توى دعوا یلوا پخش نمى کنند.   | 
		
	
		
		| columns     | 
		ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند   | 
		
	
		
		| These trees deprive the house of light .      | 
		این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند   | 
		
	
		
		| water bed     | 
		تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند   | 
		
	
		
		| time     | 
		سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند   | 
		
	
		
		| boat people     | 
		پناهندگانی که با قایق از کشور خود فرار کنند   | 
		
	
		
		| timed     | 
		سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند   | 
		
	
		
		| kago     | 
		تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند   | 
		
	
		
		| live lining     | 
		ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند   | 
		
	
		
		| rissoles     | 
		کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند   | 
		
	
		
		| rissole     | 
		کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند   | 
		
	
		
		| corporal oath     | 
		سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند   | 
		
	
		
		| mutton chop     | 
		دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند   | 
		
	
		
		| The squirrels are storing up nuts for the winter.     | 
		سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .   | 
		
	
		
		| times     | 
		سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند   | 
		
	
		
		| databases     | 
		که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند   | 
		
	
		
		| This car is assembled in Iran.     | 
		این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )    | 
		
	
		
		functional       | 
		مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند   | 
		
	
		
		| lachryma christi     | 
		باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند   | 
		
	
		
		| The surely clean you out in this nightclub .      | 
		دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )   | 
		
	
		
		| manil hemp     | 
		کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند   | 
		
	
		
		| carriage     | 
		کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند   | 
		
	
		
		huck aback       | 
		حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند   | 
		
	
		
		| priestcraft     | 
		دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند   | 
		
	
		
		| process     | 
		که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند   | 
		
	
		
		pond life       | 
		جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]   | 
		
	
		
		| processes     | 
		که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند   | 
		
	
		
		| pentarch     | 
		یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند   | 
		
	
		
		| pulper     | 
		اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند   | 
		
	
		
		| carriages     | 
		کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند   | 
		
	
		
		| messages     | 
		اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند   | 
		
	
		
		| transceiver     | 
		گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند   | 
		
	
		
		| pneumatic     | 
		بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند   | 
		
	
		
		| resurection pie     | 
		کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند   | 
		
	
		
		| backplane     | 
		مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند   | 
		
	
		
		| an out match     | 
		مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند   | 
		
	
		
		| gates     | 
		قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند   | 
		
	
		
		| train headway     | 
		فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند   | 
		
	
		
		| fritter     | 
		کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند   | 
		
	
		
		| He was engrossed in conversation .      | 
		فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند   | 
		
	
		
		| initials     | 
		توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند   | 
		
	
		
		| gate     | 
		قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند   | 
		
	
		
		| initial     | 
		توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند   | 
		
	
		
		| initialling     | 
		توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند   | 
		
	
		
		| initialed     | 
		توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند   | 
		
	
		
		| fritters     | 
		کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند   | 
		
	
		
		| wysiwyg     | 
		You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند   | 
		
	
		
		| mail application programming interface     | 
		که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند   | 
		
	
		
		| picalilli     | 
		ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند   | 
		
	
		
		| protonotary apostoloc     | 
		یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند   | 
		
	
		
		| in house training     | 
		برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند   | 
		
	
		
		| command sponsored dependent     | 
		بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند   | 
		
	
		
		| initialled     | 
		توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند   | 
		
	
		
		| symmetry ink     | 
		مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند   | 
		
	
		
		| jacamar     | 
		پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند   | 
		
	
		
		| initialing     | 
		توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند   | 
		
	
		
		| Olympic Games     | 
		مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند   | 
		
	
		
		| candle ends     | 
		باقی مانده هرچیزکه مردم لئیم جمع می کنند   | 
		
	
		
		| They live abroad for the greater part of the year.     | 
		آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.   | 
		
	
		
		| accross the slope system     | 
		شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند   | 
		
	
		
		| guild hall     | 
		عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند   | 
		
	
		
		| electronic     | 
		1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده   |