Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (26 milliseconds)
English
Persian
filing
1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
Other Matches
sort
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
jobs
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
job
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
bubble sort
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
exchanged
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm
الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanging
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
queue
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queued
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
managers
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queueing
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queues
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
tile
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tiles
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
sorts
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorted
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
queued
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queueing
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queue
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queues
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
radialized
دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو
sequences
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
queues
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queueing
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queued
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queue
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
format
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
minimal tree
درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
sort
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
languages
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
language
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
major sort key
یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
graduate
مرتب کردن
marshals
مرتب کردن
regularize
مرتب کردن
regularised
مرتب کردن
marshal
مرتب کردن
regularized
مرتب کردن
regularizes
مرتب کردن
regularizing
مرتب کردن
graduates
مرتب کردن
cleaned
مرتب کردن
cleanest
مرتب کردن
cleans
مرتب کردن
regularising
مرتب کردن
marshaling
مرتب کردن
collate
مرتب کردن
marshalled
مرتب کردن
regularises
مرتب کردن
clean
مرتب کردن
lineup
مرتب کردن
straighten up
<idiom>
مرتب کردن
order
مرتب کردن
marshaled
مرتب کردن
put straight
مرتب کردن
concert
مرتب کردن
tidied
مرتب کردن
tidier
مرتب کردن
to put to rights
مرتب کردن
to cleanvp
مرتب کردن
arranging
مرتب کردن
clear up
مرتب کردن
arranges
مرتب کردن
arranged
مرتب کردن
arrange
مرتب کردن
concerts
مرتب کردن
to map out
مرتب کردن
set in order
مرتب کردن
fix up
مرتب کردن
collated
مرتب کردن
collocates
مرتب کردن
collocating
مرتب کردن
graduating
مرتب کردن
collocated
مرتب کردن
collocate
مرتب کردن
collates
مرتب کردن
draw up
مرتب کردن
tidies
مرتب کردن
collating
مرتب کردن
tidiest
مرتب کردن
tidy
مرتب کردن
tidying
مرتب کردن
internal sort
مرتب کردن درونی
insertion sorting algorithm
الگوریتم مرتب کردن
ripple sort
مرتب کردن موجی
selection sort
مرتب کردن گزینشی
pick up
<idiom>
تمیز ،مرتب کردن
setting up
نهادن مرتب کردن
redd
مرتب کردن رهاساختن
to fix up
مرتب کردن جادادن
oscillating sort
مرتب کردن نوسانی
squaring
مرتب کردن کلاه
block sort
مرتب کردن بلاکی
collating sort
مرتب کردن داده
squared
مرتب کردن کلاه
squares
مرتب کردن کلاه
shipshape
مرتب کردن منظم
sets
نهادن مرتب کردن
quicksort
مرتب کردن سریع
data processing
مرتب کردن داده ها
square
مرتب کردن کلاه
reorder
دوباره مرتب کردن
tree sort
مرتب کردن درختی
distributive sort
مرتب کردن توزیعی
bubble sort
مرتب کردن حبابی
set
نهادن مرتب کردن
trafficking
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficked
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffics
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
radix sorting algorithm
الگوریتم مرتب کردن مبنایی
polyphase sort
مرتب کردن چند فازی
multireel sorting
مرتب کردن چند حلقهای
clear the decks
<idiom>
همه جارا مرتب کردن
sequences
به ترتیب مرتب کردن دنباله
multifile sorting
مرتب کردن چند فایلی
sequence
به ترتیب مرتب کردن دنباله
juxtaposition
مرتب کردن موضوعات در کنار هم
sorting network
شبکه مرتب کردن داده ها
collections
و مرتب کردن در پایگاه داده
collection
و مرتب کردن در پایگاه داده
exchange sorting algorithm
مرتب کردن به روش حبابی
multipass sort
مرتب کردن چند گذری
batch processing
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
organises
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize
مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjusts
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
selectively
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selective
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
organising
مرتب کردن ارایش دادن موضع
make room for someone or something
<idiom>
برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
alphameric
مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
adjusting
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
quicksort
روش مرتب کردن سریع فایل
organizes
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizing
مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjust
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
scheduling
مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
filing system
روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
drum sorting
مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
alphasort
مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
divides
پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
divide
پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
justifying
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
permutation
تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutations
تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
digital sorting
روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
format
تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
formats
تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
chronologize
بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
pass
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
organizations
روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
passed
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
clock
باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
organisations
روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
clocks
باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
organization
روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
passes
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
justifies
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
justify
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
gather
و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gathered
و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
justification
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justifications
مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
stack
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacks
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
semi processed data
داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
sorted
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
internal sort
مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم
mercury delay line
روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
sorts
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sort
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
serviced
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
weighting
مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
index
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
WAVE file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
indexed
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
WAV file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
format
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
formats
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com